کتاب راهنمای تربیت فرزندانی راست گو

کتاب راهنمای تربیت فرزندانی راست گو نوشتهٔ فرانک ای. دیکسون و ترجمهٔ مرکز تحقیق و توسعه موسسه مصباح دانش است. انتشارات کتابسرای میردشتی این کتاب را منتشر کرده است. نویسنده در این اثر بیان کرده است که چگونه می‌توانیم با رویکردی مؤثر، فرزندانی راست‌گو، درستکار و به دور از پنهان‌کاری تربیت کنیم.

درباره کتاب راهنمای تربیت فرزندانی راست گو

فرانک ای. دیکسون در کتاب راهنمای تربیت فرزندانی راست گو (How Parents Can Teach Children to Live With Transparency) بیان کرده است که امروزه نحوهٔ تربیت فرزندان و صحبت با آن‌ها در مورد ارزش‌های صحیح، با دسترسی به تلفن همراه و اینترنت تغییر کرده است و فرصت‌های جدیدی را برای والدین در راستای یادگیری، مشاورهٔ تخصصی و جست‌وجوی راه چاره در هنگام مواجهه با مشکلات تربیتی فرزندانشان فراهم آورده است. در نقطهٔ مقابل نیز شاهد آن هستیم که کودکان و نوجوانان بیش از پیش کنجکاو شده‌اند؛ اما چون این کنجکاوی یک شمشیر دولبه است، هنوز به خوبی نمی‌دانیم که آیا نقاط مثبت افزایش امکان دسترسی به اینترنت بیشتر از نقاط ضعف آن است، یا خیر. البته یک جنبهٔ تاریک در این داستان وجود دارد و آن این است که دسترسی آسان به اطلاعات باعث ایجاد اعتیاد به ابزارهای الکترونیک در فرزندانمان شده است.

متخصصین تربیتی در این زمان، حداقلِ نقش والدین را این‌گونه تعریف می‌کنند که آن‌ها باید همواره در خصوص آنچه فرزندانشان تجربه می‌کنند هوشیار باشند و پیش از وقوع شرایط خطرناک، پیشگیری‌های لازم را به عمل آورند؛ اما چرا؟ چون فرزندان شما در صورت قرارگیری در چنین شرایطی شروع به دروغ گفتن و پنهان کردن چیزهای مختلف از شما می‌کنند. آن‌ها دربارهٔ اینکه کجا بودند، با چه کسی بودند، چه می‌کردند و آنچه قصد دارند انجام دهند به شما دروغ می‌گویند. آن‌ها اسراری را حفظ می‌کنند و کارهایی را انجام می‌دهند که در صورت آشکار شدنشان، بدون شک به آن‌ها گفته خواهد شد که آن کار را نکنند و یا حتی مورد مواخذه و تنبیه قرار خواهند گرفت. در حقیقت اگر توجهی به این موضوع نشود، این عدم شفافیت در رابطهٔ والدین و فرزندان می‌تواند به یک عادت مادام‌العمر تبدیل شده و باعث آسیب جدی به ارتباط شما در طول زمان شود. ما به خوبی می‌دانیم تمام والدین به دنبال این هستند که فرزندانشان با آن‌ها صادق باشند، تا بتوانند افکار و عقایدشان را به راحتی به اشتراک بگذارند و بدون هیچ‌گونه ترسی، آنچه را که اتفاق افتاده است بیان کنند. فراموش نکنید که برای جلوگیری از شکل‌گیری چنین عادت‌هایی در فرزندانمان، باید به آن‌ها در مورد عواقب پنهان‌کاری و عدم صداقت، آموزش کافی داده شود.

خواندن کتاب راهنمای تربیت فرزندانی راست گو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران روان‌شناسی کودک و نوجوان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب راهنمای تربیت فرزندانی راست گو

«شما نباید از خودتان شرمنده باشید؛ چرا که دروغ گفتن بخشی از طبیعت انسان‌هاست، اما بدون شک این موضوع باعث نمی‌شود تا شما به خودتان یا فرزندانتان به راحتی اجازهٔ این کار را بدهید. همهٔ ما از بدرفتاری، قضاوت نادرست یا طرد شدن می‌ترسیم؛ بنابراین چنین واکنش‌هایی عموماً باعث می‌شوند تا با فریبِ خود، دروغ بگوییم و از پیامد تصمیماتمان فرار کنیم. به بیان دیگر ما برای جلب رضایت دیگران از نقابی استفاده می‌کنیم تا خود واقعی‌مان را پنهان کنیم و فرزندانمان نیز درست همین تصور را در رابطه با تصمیماتشان دارند!

اما اگر به شما بگوییم که شفافیت راه نجات از همهٔ این مسائل است، چه؟

شفافیت به شما این امکان را می‌دهد تا از استرس دور بمانید؛ چرا که وقتی با فردی شفاف هستید، نگرانی کمتری در ذهن شما در رابطه با آنچه او فکر می‌کند وجود دارد. به بیان دیگر وقتی شما هدفتان از انجام کاری مشخص است و می‌خواهید خود و احساساتتان را آزادانه در آن آشکار کنید، در حقیقت به دیگران اجازه می‌دهید تا خود واقعیتان را ببینند. به خاطر داشته باشید که رفتار صادقانه عموماً باعث می‌شود تا کارها به خوبی پیش بروند و مسائل ناخوشایند کمتری به وقوع بپیوندند؛ زیرا عملکرد شما مانع از آن می‌شود که افراد دیگر مسائل را دست‌کاری کرده و چیزی را پنهان کنند.

نتایج تحقیقات صورت گرفته در خصوص شفافیت و صداقت، غیرقابل باور است. بدون شک شما از دانستن این موضوع که فرزندانتان به طور متوسط یک تا شش بار در روز به شما دروغ می‌گویند، شوکه خواهید شد. همچنین تحقیقات نشان می‌دهند که اگر شما تقریباً ده دقیقه با فرزندانتان گفت‌وگو داشته باشید، آن‌ها به طور متوسط حداقل دو بار در طی مکالمه به شما دروغ می‌گویند (فلدمن، ۲۰۰۲).

اما آیا واقعاً لازم است که ما این همه دست به فریب دیگران بزنیم و واقعیت‌ها را نصف و نیمه بیان کنیم؟

نتایج مطالعه‌ای در دانشگاه شیکاگو بیان می‌دارد که مردم در مواجهه با حقیقت، بسیار بهتر از آن چیزی عمل می‌کنند که انتظارش را داریم (لوین و کوهن، ۲۰۱۸). در واقع آن‌ها ممکن است در ابتدا کمی متعجب یا حتی ناراحت شوند، اما با گذشت زمان ذهنشان متوجه حقیقت شده و بدین ترتیب آسیب کمتری می‌بینند. یکی از رایج‌ترین اشتباهاتی که عموم والدین در مقابل فرزندانشان انجام می‌دهند این است که تصور می‌کنند برای ایمن نگاه‌داشتن فرزندانشان از خطرات، باید به جای گفت‌وگوی صریح به آن‌ها دروغ بگویند (گمان می‌کنند که آن‌ها توانایی پذیرش حقیقت را ندارند). اما واقعیت ماجرا این‌گونه نیست. در این مطالعه محققان از شرکت‌کنندگان خواستند تا با افراد نزدیک خود کاملاً صادقانه رفتار کنند و واکنش‌های آن‌ها را زیر نظر بگیرند. گفت‌وگوها در این آزمایش شامل چند سؤال حساس و شخصی می‌شد که انتظار می‌رفت با خود بازخوردی منفی به همراه داشته باشند؛ اما یافته‌ها نشان داد که افرادِ مقابلِ شرکت‌کنندگان در مواجهه با حقیقت مشکل خاصی نداشتند و آن‌ها را بسیار راحت پذیرفتند.

در نهایت و بنا بر موارد بیان شده می‌توان چنین نتیجه‌گیری نمود که بیان حقیقت به دور از هرگونه پنهان‌کاری یا دست‌کاری آن، بهترین رویکردی است که افراد می‌بایست در تصمیم‌گیری‌های خود در نظر بگیرند.»