کتاب پشت آیینه قدیمی
۴٫۸
(۵)
خواندن نظراتمعرفی کتاب پشت آیینه قدیمی
«پشت آیینه قدیمی» مجموعه داستان کوتاهی از نوشته سهیلا فکور(-۱۳۴۲)، نویسنده معاصر ایرانی است.
در بخشی از «پشت آیینه قدیمی» از این کتاب میخوانیم:
ته اون کوچۀ بنبست و باریک، یه خونۀ کوچولو داشتیم که یه در کوچیک آبی با پنجرههای هلالی و شیشههای رنگیرنگی داشت. تو راه پلههای خنک پشتبومش، پر از گلدونهای گندمی و پیچک بود. یه حیاط کوچیک با یه درخت انار و دو تا اتاق رو به آفتاب داشت و یه خرپشته کوچیک که زمستونها ذغال و پیاز و سیبزمینی توش میذاشتیم و تابستونها، هندونه و خربزه. یه صندوق قدیمی هم گوشهش بود که لباسهای زمستونیمون، بقچههای مخمل جهیزیۀ مامان و یادگاریهای نامزدی و شب عروسیش رو تو دلش جا داده بود. همیشه هم بوی نفتالین میداد اون خرپشته.
پشتبوم اما یه صفای دیگه داشت، ظهرها که مامان و بابا خواب بودن و در کوچه قفل بود، میرفتیم رو پشتبوم و زیر آفتاب داغ تابستون شروع میکردیم به دویدن و پریدن از روی دیوارهای کوتاه سیمانی که خونهها رو از هم جدا میکرد. بعد از گذشتن از پشتبوم تر و تمیز خانم مقدم، میرسیدیم به خونۀ احترام خانم و غورههای درخت مو که سرش به پشتبوم رسیده بود رو میکندیم و میرفتیم رو پشتبوم خانم شیرزاد. خونۀ خانم شیرزاد تنها خونهای بود که روی پشتبومش شیر آب داشت. غورهها رو زیر آب داغ میشستیم و بعد میرفتیم رو پشتبوم اصغر آقا اینا و روی تخت فنری شکسته و زنگزدهاش مینشستیم و غورههای گرم و گس رو میخوردیم. گاهی وقتها که آفتاب زیاد تند نبود و کف پامون رو نمیسوزوند، شروع میکردیم به بالا و پایین پریدن روی تخت فنری. امان از وقتیکه اصغر آقا خونه بود. از تو حیاط چنان دادی میزد که صداش تا هفت محله اونورتر هم میرفت.
حجم
۹۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
حجم
۹۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۳۰ صفحه
قیمت:
۳,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
کتاب رایگان بشه عالیه
عالی بود
یک نوستالوژی واقعی و قابل لمس