کتاب سرگذشت قهرمان پاکور جهان

کتاب سرگذشت قهرمان پاکور جهان نوشتهٔ حمیدرضا رضوانی اول است و نشر ارسس آن را منتشر کرده است. این کتاب براساس سرگذشت واقعی یاسین همتی نژاد نوشته شده است.

درباره کتاب سرگذشت قهرمان پاکور جهان

کتاب سرگذشت قهرمان پاکور جهان حاصل رد و بدل شدن پیام‌های نویسنده با یاسین همتی نژاد، قهرمان پارکور جهان بود، بعد از اینکه یاسین با قرارگرفتن بر بام پارکور جهان از محله‌ای فقیرنشین به این مهم دست یافت. 

در مقدمه کتاب می‌خوانیم:

«این کتاب، سرگذشت نوجوانی است که از هیچ به همه جا رسید. گاهی برای الگوگرفتن از انسان‌های موفق، آن سر دنیا به دنبالشان می‌گردیم و یا احساس می‌کنیم آنها شرایطی عجیب و غریب داشته‌اند و یا چهره‌هایی فضایی دارند و قدرت‌هایی شگفت‌انگیز... .

اما اگر کمی دقت کنیم و اطرافمان را نگاه کنیم خیلی از آنها که انسان‌هایی معمولی هستند را خواهیم دید که با سه فاکتور اصلی به موفقیت رسیده‌اند. این خیلی فرمول ساده‌ای است که تمام انسان‌های روی کره‌ٔ زمین می‌توانند انجامش دهند و موفق شوند.

۱- کشف هوشمندانه استعداد

۲- تعیین هدف آگاهانه

۳- پشتکار و کوشش جانانه

یاسین از همان کودکی فهمید که عاشق پرش و جهش است و مدتی بعد دریافت استعدادش در پارکور خلاصه می‌شود، هدفش را قهرمانی جهان گذاشت و شبانه روز کار و خواب و زندگی‌اش شد کوشش و تلاش برای رسیدن به هدف... و اینگونه بود که سقف آرزوهایش را لمس کرد... .»

و در میان کتاب داریم:

«یاسین بزرگ می‌شد، بیشتر از آنکه رشد بدنش به چشم بیاید سنش زیاد می‌شد چرا که زندگی در آن محله‌ٔ فقیرنشین در گچساران سبب می‌شد تا رشد جسمانی‌اش زیاد به چشم نیاید!

دست کم حسرت نمی‌خورد، چرا که خیلی از همسایه‌ها و هم سن و سال‌هایش هم همین وضعیت را داشتند، اگر چیزی برای خوردن نبود، برای هیچ کس نبود، و او که هر روزش را در همان محیط می‌گذراند گمان می‌کرد دنیا همین است! گرسنگی کشیدن، شب با شکم خالی سر بر بالین گذاشتن، حسرت خریدن چند چیز خوشمزه از مغازه و شاهد دعواهای شبانه‌ٔ پدر و مادر بودن!

او به همراه هم‌سن و سال‌هایش در کوچه‌های خاکی محله‌ای خراب در گچساران روز را شب می‌کرد. می‌دویدند و احساس می‌کرد بیش از آنکه بخواهد بدود دوست دارد پرواز کند، احساس کرد می‌تواند از روی موانع بپرد، دوست داشت آنقدر تند بدود که سرعتش سبب شود به پرواز درآید و این خیلی عجیب بود که شب‌ها هم همین خواب‌ها را می‌دید.

گاهی می‌دید آنقدر سرعت گرفته که به پرواز درآمده و دوستانش را می‌دید که داخل کوچه‌های خاکی به او نگاه می‌کنند که چطور بدون بال می‌پرد، و این، خوشحالی شگفت انگیزی را برایش بوجود می‌آورد.

در آن هنگام دست‌هایش را می‌گشود و نسیمی را که روی گونه‌هایش می‌خورد را حس می‌کرد و سبُکی خوشایندی برایش به ارمغان می‌آورد. شاید تنها دلخوشی‌ آن روزهایش همین چشیدن طعم خوش پریدن از روی پله‌های همسایه‌ها و غلت خوردن روی زمین و رویاهای شبانه‌اش بود که به او دلگرمی می‌داد.

آری یاسین یک استثنا بود. کسی که از محله‌های خاکی خود را بالا کشید و اجازه نداد فقر او را مانند بقیه هم سالانش در همان محله‌های ضعیف به دامان اعتیاد و دزدی و دعوا بکشاند. او برای هدفی بزرگ جنگید و به آن دست یافت. همه به یاسین افتخار می‌کنیم و به احترامش تمام قد می‌ایستیم.»

خواندن کتاب سرگذشت قهرمان پاکور جهان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را نوجوانان و جوانانی که در پی رویایی بزرگ هستند پیشنهاد می‌کنیم.