کتاب تاریخ یکصد ساله نبرد
معرفی کتاب تاریخ یکصد ساله نبرد
کتاب تاریخ یکصد ساله نبرد نوشتهٔ پیمان ملکی است و انتشارات متخصصان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب تاریخ یکصد ساله نبرد
تاریخ یکصد ساله نبرد کتابی تاریخی نیست بلکه کتابی دربارهٔ انسان است و مجموعهای از جستارهای مختلفی است که زوایایی کمتر بیانشده از وجود و کنشهای انسان را بهواسطهٔ فضا و شخصیتهایی که معرفی میکند بیان مینماید. سیر روایی کتاب با بازگشت راوی به روستای زادگاهش آغاز میشود: «این دستگیرههای درها چقدر عجیب هستند. گاه در همان حال که فشارشان میدهی، برای چند لحظه، بیآنکه بدانی انگار تمام زندگیات را دوره میکنی. گاه وجودت از فلز نقرهای آنها چون برقی میگذرد، گویی که هیچکجا جز آنجا که دستات را نزدیکشان میکنی –و یا روی آنها چندلحظهای میماند- درنگ نکردهای. خیال میکنی سفیدی استخوانهایت را به چشم میبینی، و اندوهی غیرقابل بیان، مثل آفتابی که در میان علفزاری تُنک ریشهها را بجوید، روی پوستت میدود. جداییها و مرگها گاه لحظهٔ فشردنشان را چنان طولانی میسازند که دست پیر میشود. این کوچکترین، پنهانیترین و لمسناپذیرترین نبرد است»، و تقریبا به مدت یک سال به طول میانجامد، و در این میان تلاش میشود با تلفیقی از خاطرات و آنچه در زمان حاضر میگذرد روایت مجزا از هم و توامان منجسم و به هم پیوستهای ارائه شود.
تاریخ در این کتاب نقشی غیر از آن معنای متعارفی که ما از این مفهوم درک میکنیم دارد، نیرویی است که از تجربه و خاطره میآید تا خاستگاهی درونیتر برای آن (تاریخ) به دست دهد، البته نه به عنوان یک کتاب تاریخی، بلکه بیشتر روی ایدههای پراکندهای متمرکز شده که میتوانند تصویری کلی در ارتباط با انسان به دست دهند. حتی بیش از این باید گفت، روی مواردی تاکید شده که عمدتاً با زندگی جمعی گره خورده اما تاثیرات، نمودها، و به نوعی حالتهای مختلف آن در فضاهایی فردی به نمایش درآمده است و بیان میشود «این تنهایی نبرد مرا از پا خواهد انداخت اما چه میتوان کرد؟ هیچ راهی وجود ندارد که بتوان در حیاتی واقعی از آن بیرون رفت، نمیتوان به چنان حیاتی و به همچون راهی دست یافت، و من نمیتوانم بازیچه باشم. به این دلیل است که میبایست همینجا در نقش خودم از پا دربیایم... در بدترین حالت اینجا یک نمایش در حال اجراست و من میتوانم بازیگر آن باشم. اما آنجا چه؟ حتی در بهترین تمهید انجام شده نخهایی را میبینی که عروسک را از سویی به سوی دیگر میکشند. تقدیری که دست به دست میچرخد. دست کم اینجا نمایش است، و هربار خستگی بعد از آن به واقع احساس پیری است، یک نمایش واقعی با بازیگران زندهای که از پشت صحنه تا مقابل پردهای که بالا رفته یا بالا نرفته قدم برمیدارند و حرف میزنند؛ و با دیگری همانگونه که با خود.»
عمدهٔ بار کتاب روی شخصیتهایی است که معرفی میشوند، یک دوست، یک شخصیت روستایی، و از این قیبل، تا چند برش کوتاه از چهرههای برجستهٔ ادبیات و فلسفه و البته خود راوی که به دفعات حضورش احساس میشود، و در این میان با توصیفهایی چندوجهی چه به صورت شعر منثور و چه به صورت قطعات دیگری که در بیشتر موارد نقش تکمیل یا تشریحکنندهای دارند، و با کمی اغماض ذیل مفهوم جستار جای میگیرند، روایت پیش میرود «اگر تو ترس حقیقیات در برابر مرگ با شوق بدون حقیقتت به آن برابر است، بازیگری هستی که نمیخواهد هیچچیز را آنگونه که هست بازشناسد. با اینحال طوری سرگشتهای که دل را به درد میآورد. آنجا که به استقبال صورتکی تازه میروی و من تمام شب در اندیشهٔ تو بیدار میمانم. من که شوربختیام آن است که میتوانم در پس جنون آدمی درماندگیاش را ببینم. من که مرگ فراموشم کرده و زندگی بدون تسلیبخشیهایش به یاد میآوردم (و تازه چه نیازی به تسلی؟ اما آنچه برجای میماند تنها خیال است). وقتی که هرکس سعی میکند تا دیروقت شب در جمعی خود را بفرساید و تنها برای خواب به خلوت بازگردد، چراکه توان روبهرو شدن با خود را ندارد. اما از آنجا که میدانم گاهی سخن گفتن از انسان میتواند او را به تنهایی بزرگتری کشاند، میبایست توازنی شکننده از واژهها را بهآرامی تا پایان حمل کنم. چنان کسی که به انتظار آشکارشدن حقیقت مینشیند اما کار رویا را به انجام میرساند. کسی که میخواهد بازگردد و دوباره در گرمای شبی زمستانی اینجا باشد؛ برای عدالتی که در فاصلهٔ آنچه میدانیم با آنچه انجام میدهیم، دریغ شده؛ وگرنه همیشه داغدار خواهد ماند.»
خواندن کتاب تاریخ یکصد ساله نبرد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای تاریخی پیشنهاد میکنیم.
حجم
۵۲۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۵۲۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه