دانلود و خرید کتاب تصویر ازلی زنان در داستان سمک عیار رقیه موسائی
تصویر جلد کتاب تصویر ازلی زنان در داستان سمک عیار

کتاب تصویر ازلی زنان در داستان سمک عیار

نویسنده:رقیه موسائی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب تصویر ازلی زنان در داستان سمک عیار

کتاب تصویر ازلی زنان در داستان سمک عیار پژوهش و نوشتهٔ رقیه موسائی است و انتشارات اهورا قلم آن را منتشر کرده است. موضوع این کتاب نقد کهن‌الگویی شخصیت زنان داستان سمک عیار است.

درباره کتاب تصویر ازلی زنان در داستان سمک عیار

کتاب تصویر ازلی زنان در داستان سمک عیار بر پایهٔ ارتباط تنگاتنگ و مستقیم ادبیّات و روان‌شناسی و بر مبنای نقد روان‌شناسی که از پویاترین و پرکاربردترین رویکردهای ادبی معاصر است و سبب تحولی شگفت در خوانش متون ادبی شده، نوشته شده است تا سمک عیار، یکی از آثار کهن ادبی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.

سمک عیار قدیمی‌ترین داستان بلند منثور فارسی با نثری ساده و روان است که ریشه در عمیق‌ترین لایه‌های فرهنگ و زندگی مردم دارد ولی با وجود قدمت، گیرایی و سادگی این داستان، هنوز بسیاری از زوایای آن تاریک و پنهان مانده است و در مورد ابعاد مختلف آن تحقیقات ارزنده و جدیدی صورت نگرفته است.

این روایت، نمونه‌ای کهن از داستان‌های عیاری و نمودار رفتار مردم در مبارزه با ظلم و ستم است. تعدد و تنوع شخصیت‌ها در این داستان از ویژگی‌های منحصر به فرد این کتاب است. تمام این داستان حول جست‌وجوی عاشقانهٔ خورشید شاه و فرزندش فرخ‌روز به یاری گروه عیاران برای یافتن معشوقانشان است و زنان به عنوان پدیدآورندگان ماجراهای اصلی، حضوری پررنگ و متفاوت در کل داستان دارند. بر همین اساس، زنان این داستان در دورهٔ پادشاهی فرخ‌روز بر اساس یافته‌های مکتب روان‌شناسی تحلیلی یونگ مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند تا به این وسیله ابزار و وسایل لازم برای تفسیر و خوانش بهتر این متن کهن ادبی فراهم شود و جنبه‌های نمادین و سمبولیک آن آشکار شود هر چند که در نگاه اول، گزاره‌های روان‌شناسی در سمک عیار چندان آشکار نیست ولی این داستان به ظاهر ساده علاوه بر روساخت آشکار خود، معانی عمیقی را در خود پنهان کرده که محصول ناخودآگاه جمعی هستند.

این کتاب در چهار فصل تهیه و تدوین شده است:

فصل اول اختصاص به کلیات و تعاریف بنیادین مکتب روان‌شناسی تحلیلی یونگ دارد که ضمن مروری کوتاه به زندگی و مکتب او، مباحثی چون شخصیت، خودآگاه، ناخودآگاه، جریان فردیت، آرکی‌تایپ‌ها، اسطوره، رویا و سمبول در آن مطرح شده‌اند. 

فصل دوم مروری بر ادبیات عامیانه با تکیه بر قصهٔ سمک عیار است. این فصل در ۳ بخش تنظیم شده است که مؤلف در بخش اول با استناد به منابع ادبیات داستانی به تعریف ادبیات عامیانه و ذکر انواع آن به‌ویژه قصه و بیان ویژگی‌های قصه‌های عامیانه، انواع قصه‌های بلند عامیانه و هدف و کارکرد روان‌شناسی قصه‌ها می‌پردازد. در بخش دوم نگاهی گذرا به داستان داشته و به بیان موضوعاتی دربارهٔ کتاب سمک عیار از لحاظ تاریخچهٔ تألیف کتاب، ویژگی‌های زبانی، موضوع، راوی، اسامی خاص شخصیت‌های داستان و دین آیین آنها می‌پردازد؛ ضمن آنکه با توجه به موضوع کتاب در بخش سوم، نقش و جایگاه زنان در این داستان بررسی می‌شود. این فصل به منزلهٔ آشنایی مقدماتی خواننده با داستان و زمینه‌ای برای ورود به بخش تحلیل است.

اما در فصل سوم که اصلی‌ترین قسمت و حاصل‌کار مؤلف است به تحلیل شخصیّت زنان برجسته و کلیدی داستان با تکیه بر مباحث روان شناسی می‌پردازد. این فصل هم مشتمل بر ۳ بخش است: در بخش اول به دلیل آن که سمک عیار داستانی عاشقانه و حماسی است و عشق یکی از بن‌مایه‌های اصلی داستان است که در پیشبرد جریان فردیت نقش ویژه‌ای دارد، کیفیت این عنصر در شخصیت‌ها بررسی می‌شود و سپس صور آرکی‌تایپی چون آنیما، آنیموس، سایه، نقاب، مادر مثالی و پیر خرد که نمونه‌هایی در داستان دارند با تکیه بر نظریات یونگ شناسایی می‌شوند. هدف از این بخش تلاش بر تشریح زوایای تیره و تار شخصیت زنان داستان با هدف روان‌کاوانه و آشکارسازی درونه‌های ناخودآگاه و صور آرکی‌تایپی است که یونگ آنها را مطرح کرده است و در تحلیل داستان مورد استفاده قرار گرفته‌اند چرا که شناخت واقعی هر اثر در گرو شناخت بن مایه‌های موجود در آن است؛ گزاره‌هایی که ضمن داشتن بسامد بالا سبب جذب خواننده می‌گردند.

بخش دوم به تحلیل شخصیت زنان برجسته و کلیدی داستان براساس کهن الگوهای «شینودا بولن» اختصاص دارد. بولن تحقیقات و مطالعات وسیعی را در مورد رابطهٔ بین کهن‌الگوها و نمادهای اسطوره‌ای انجام داده است. او دیدگاه جدیدی از زنان ارائه داده است که شالوده‌اش بر انگاره‌های زنانه استوار است. به عقیدهٔ او هر زن قهرمان اصلی زندگی خود است و در درونش ابعاد اسطوره‌ای وجود دارد؛ نیروهایی که سبب تفاوت‌های شخصیّتی در آنها می‌شود. در این بخش ضمن معرفی کامل زنان، کهن‌الگوی مسلط بر روان هر زن معرفی شده و علّت تطابق زنان داستان با این خدابانوان بیان می‌شود.

در بخش سوم، داستان از دیدگاهی ساختارشکنانه بررسی می‌شود و علت خلق زنان عیار توسط راوی با تکیه بر اصولی چون جبران، تضاد، پیشرفت و بازگشت بیان می‌شود و مشخص می‌شود که آفرینش این دسته از زنان محصول ناخودآگاه جمعی راوی است که در واقع جبران فقدان زن در آیین عیاران است که ریشه در میترائیسم دارد چون در تاریخ هر وقت خلایی احساس شود در دوره بعد ناخودآگاه آن را جبران می‌کند.

خواندن کتاب تصویر ازلی زنان در داستان سمک عیار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزه‌های نقد ادبی و روان‌شناسی یونگ پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تصویر ازلی زنان در داستان سمک عیار

«در این داستان، قصهٔ عشق و مبتلا شدن به آن به روایت‌های گوناگون حکایت می‌شود: عاشق، معشوق را در خواب می‌بیند و به دنبال آن جست‌وجو آغاز می‌شود؛ مثلاً فرخ روز با دیدن گلبوی در خواب، در پی‌یافتن او جست‌وجو را آغاز می‌کند تا با در آغوش‌گرفتن نیمهٔ دیگر خود آرام گیرد و حدیث فراقش به پایان رسد. آن‌گونه که افلاطون عشق را تعبیر کرده و گفته: عشق سرچشمهٔ بزرگترین منافع بشری است و هیچ سعادتی برای آدمی مانند آن نیست که دوست بدارد و دوستش بدارند. عشق در جستجوی چیزی است که سوای خودش و دور از خودش است و هنوز به دست نیامده است. انسان در آن روزگاران شکلی گرد داشت و پشت و پهلوهایش را دایره‌ای تشکیل می‌دادند و دارای چهار دست، چهار پا و دو چهره کاملاً همانند بود که در دو طرف سر و بر روی گردن که آن هم گرد و دایره‌ای شکل بود، قرار داشت؛ همچنین چهار گوش و دو آلت تناسلی نیز داشت. این موجود مانند انسان امروزی روی دو پا می‌ایستاد و به هر طرفی که می‌خواست حرکت می‌کرد ولی وقتی می‌خواست تند برود، از هر هشت دست و پای خود استفاده می‌کرد و چرخ زنان به جلو حرکت می‌کرد. این موجودات بسیار قدرتمند و مغرور بودند و به دنبال یافتن راهی بودند تا به آسمان‌ها بروند و به خدایان حمله کنند؛ از این‌روی «زئوس» خدای خدایان در آسمان شورایی تشکیل داد تا بیندیشد که چگونه با این انسان‌ها مقابله کند؛ سرانجام زئوس به این نتیجه رسید که باید آنها را از وسط به دو نیم کند تا هم ضعیف‌تر شوند وهم عدّهٔ پرستش کنندگان افزایش یابد؛ پس شروع کرد به دو نیم‌کردن آنها و به آپولون هم فرمان داد تا هر کدام از نیمه‌ها را گرفته و سر وی را بر گردنش بچرخاند و رویش را به طرف بریدگی بگرداند تا شاید با دیدن آثار بریدگی، آرام‌تر و مطیع‌تر گردد و از غرورش بکاهد و بدین گونه انسان‌های نخستین به دو نیمه شدند و هریک ازآن دو نیمه، دور مانده از اصل خویش، روزگار وصل خود را بازجست و با تلاش بازوان خود را بر گردن نیمه دیگرش حلقه می‌زد تا مگر از او دور نماند و به حالت پیشین خود بازگردد (افلاطون، ۱۳۸۵، ۸۳-۸۰). اسطوره‌ای که افلاطون از زبان آریستوفان نقل کرد، حدیث فراقی جانفرسا به سبب از دست دادن وحدت و یگانگی آغازین، همراه با درد و رنج است که البته وصالی در پی دارد. فراق میان عاشق و معشوق یادآور جدایی دو نیمه از یکدیگر است؛ هر کدام از ما نیمهٔ یک انسان دیگر است به همین دلیل هر کسی مدام در جستجوی نیمهٔ گمشدهٔ خود است تا خودرا کامل کند (ستاری،۱۳۸۳، ۱۰۷). پس هر انسانی که نیمهٔ گمشدهٔ خود را باز یابد به طبیعت نخستین خود باز می‌گردد و سعادتمند می‌شود و خدای عشق چنان آن دو نیمه را به هم پیوند می‌دهد که هرگز از هم دل نمی‌برند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۲۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۱ صفحه

حجم

۲۲۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۱ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان