کتاب دکتر میامی و رمز ت
معرفی کتاب دکتر میامی و رمز ت
کتاب دکتر میامی و رمز ت نوشتهٔ محمدعلی میقانی است. نشر ارسس این رمان معاصر ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب دکتر میامی و رمز ت
کتاب دکتر میامی و رمز ت یک داستان تخیلی است. در مقدمه آمده است که از دل کویر و اعماق زمین، جایی که موجودی عجیب و هولناک به حرکت درآمده و ترس را در دل جویندگان میاندازد، «دکتر میامی» ادامه دارد. این رمان معاصر ایرانی که در ۲۶ فصل نوشته شده، در حالی آغاز میشود که راوی از «دکتر تنابنده» میگوید. دکتر تنابنده درحالیکه در را به آهستگی پشت سرش میبست، کت و شلوارش را مرتب و دستی به موهای لَخت و طلایی سرش کشید. راهروی ابتدای ساختمان تمیز و شیک بود، اما راوی میگوید که وقتی با آسانسور به طبقهٔ منفیِ ۴ رسید، وارد راهروی کثیفی شد که نور مهتابیهای کمش، آنجا را دلمرده نشان میداد؛ سپس دکتر تنابنده گفتوگویی را با دکتر بنیامین آغاز میکندو از او میپرسد که آیا نمیخواهد روپوشش را در بیاورد تا با هم به اتاق او بروند؟
این رمان بهوسیلهٔ نویسندهٔ کتابهای تخیلی، محمدعلی میقانی نوشته شده است. موضوع این داستان در کویر سیستان و بلوچستان میگذرد و دکتر میامی و گروهش سر از اعماق ناشناختهٔ زمین در میآورند. آنها بهدنبال یک ماجراجویی هستند.
خواندن کتاب دکتر میامی و رمز ت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دکتر میامی و رمز ت
«مژگان که منتظر برگشتن دکتر میامی و دکتر شیبانی بود سعی کرد اطراف را خوب بگردد، شاید راه خروج دیگری بود که او نمیدید! اما چیزی پیدا نکرد. چهار مردی که روی زمین دراز کشیده بودند انگار در خوابی عمیق فرو رفته بودند و سینههایشان به آهستگی بالا پایین میشد. یکیشان حتی خرخر میکرد.
مژگان یاد نوعی خواب مصنوعی افتاد که چنین حالتی برای فرد ایجاد میکرد. به خوابی عمیق فرو میرفتند که بیرون آمدن از آن، سخت و دشوار بود. از بس به چیزهای مختلف و وحشتناک فکر کرد؛ کم کم حس ترس، تنگینفس و حالتتهوع به سراغش آمد. چهل دقیقه بعد ناگهان دکتر شیبانی نفس زنان با دستگاه عجیب و غریبش از تونل خارج شد و مکندهاش را به دیوارهٔ آنجا تکیه داد و نفسهای عمیق کشید. مژگان سراسیمه پرسید: شما تونستین آب پیدا کنین؟
- این تونل دستساز بود که دقیقا به آب میرسید، کار هر کسی بوده میدونسته در اون عمق و اون قسمت میتونه آب پیدا کنه! الان دیگه مطمئنم هر کسی هست حتما توی این تونلهاست و بزودی اون رو میبینیم!
مژگان با شنیدن این حرف نفسش در سینه حبس شد: یعنی کی میتونه چنین کاری کرده باشه؟
دکتر شیبانی حواسش را پرت کرد: برو عقبتر تا بیدارشون کنم.
دکتر شیبانی لوله مکندهاش را روی مرد اول گرفت و ضامن را کشید، آب با شدت روی صورتش ریخت همینطور چهار مرد دیگر را هم خیس از آب کرد. مردها یکییکی با آه و ناله و سرفه بلند شدند. برای مژگان همیشه عجیب بود چرا بعضی از مردم با باز شدن چشمهایشان کلا تغییر چهره میدهند؟
چهار مرد با تعجب و وحشت به آن دو زن خیره شدند دکتر شیبانی گفت: نترسید، تونستیم شما رو نجات بدیم، ولی به من بگین چند نفر بودید و چی شما رو به این جا کشوند؟ چه اتفاقی افتاد؟
چهار مرد انگار سوالات او را نشنیدند، تنها از روی زمین بلند شده و اطراف را به دقت نگاه کردند. دکتر شیبانی که انگار یکی از آنها را میشناخت گفت: حمیدی تو مگه سرکارگر نبودی؟ یالا بگو ببینم چه اتفاقی افتاده؟
مردی که او را خطاب کرده با تعجب دست از نگاه کردن به سقف آنجا که تارهای ضخیم خودنمایی میکردند برداشت و به او خیره شد، با صدایی لرزان گفت: در عمق ششصد متری، دیوارهٔ چاه رو تعمیر میکردیم که زمین لرزید!
مژگان میخواست چیزی بگوید، دهانش را باز کرده بود که با علامت دکتر شیبانی سکوت کرد. حمیدی با نگاهی گذرا به او ادامه داد: ترسیدیم و خواستیم زودتر خودمون رو به سطح برسونیم. در عمق چهار صد و پنجاه متری ناگهان گاز آبی عجیبی همه جا رو پُر کرد و در همین حال قسمتی از تونل فرو ریخت. یازده نفر بالا ماندیم که تنها ما چهار نفر تونستیم وارد شکاف بشیم، بقیه با یک انفجار از بین رفتن.»
حجم
۸۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۸۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
نظرات کاربران
داستان ساده و قشنگی بود، تا حد زیادی خیالی بود، اما در نوع خودش خوب بود.
یکرمانزیباولیبهصورتغالبعلمیتخیلیوکمیترسناکومعمایی👍❤
حس میکنی داخل فیلم ترسناک شدی همون چیزی بود که میخواستم تخیلی عالی نه که فقط آدمو مسخره کنه مخصوصا فضای راز آلودش فقط یه جاهایی زیادی چیزی را توضیح و کش داده بود ولی جذاب بود
بنظرم کتاب جالبی هست اگه با دقت بخونیم و به جزئیاتش فکر کنیم کمی ترسناک میشه ولی خوبه
فوق العاده کتاب قشنگی بود این کتابو به کسانی پیشنهاد میکنم که اهل رویا پردازی و خیالبافی هستن ممنونم از نویسنده محترم❤️😍
عالی بود ولی به اندازه «جوینده» نبود «جوینده» بینظیر بود بی نظیییر 😭
سلام من این کتاب رو دوست داشتم و این کتاب رو به کسانی که به دنبال ماجراجویی و هیجانی هستن پیشنهاد میکنم. حتما لذت میبرید.
کتاب جالبی بود اما یه سری جاها اون توضیح بایدی رو نداده بود و خواننده نمیتونست اونجا یه تصور درستی از موقعیت کتاب داشته باشه و این بنظر من یکی از ضعف هاش بود و از طرفی دیگه خیلیی تخیلی
دکتر میامی و رمز "ت" اول از همه این به کنار که داستان هایی ایرانی با شخصیت هایی خودمونی جذابیتی دارن که خیلی فضای داستانی رو گرم میکنه. باید بگم در ژانر تخیلی،ترسناک،معمایی بسیار خواندنی هست که ماجرایی جالب و
واقعا از خواندن این کتاب لذت بردم باهاش ارتباط گرفتم با اینکه یک کتاب فانتزی بود اما همه چیز جوری شرح داده شده بود که انگار همه انها حقیقت داشت.