کتاب در آسمان ولایت
معرفی کتاب در آسمان ولایت
کتاب در آسمان ولایت مجموعه شعری از سیدجعفر مطلبی است که انتشارات خط آخر آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب در آسمان ولایت
شعر یکی از راههای انتقال احساسات است. شاعر برای بیان حقیقت احساسات و عواطفش به زبانی نیاز دارد که او را از سردی مکالمه روزمره دور کند و بتواند با آن خیالش را معنا کند و شعر همین زبان است. با شعر از زندگی ماشینی و شلوغ روزمره فاصله میگیرید و گمشده وجودتان را پیدا میکنید. این احساس گمشده عشق، دلتنگی، دوری و تنهایی و چیزهای دیگری است که قرنها شاعران در شعرشان بازگو کردهاند.
شعر معاصر در بند وزن و قافیه نیست و زبان انسان معاصر است. انسان معاصری که احساساتش را فراموش کرده است و به زمانی برای استراحت روحش نیاز دارد. شاعر در این کتاب با احساسات خالصش شما را از زندگی روزمره دور میکند و کمک میکند خودتان را بهتر بشناسید. این کتاب زبانی روان و ساده دارد و آیینهای از طبیعتی است که شاید بشر امروز فرصت نداشته باشد با آن خلوت کند. نویسنده به زبان فارسی مسلط است و از این توانایی برای درک حس مشترک انسانی استفاده کرده است.
خواندن کتاب در آسمان ولایت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شعر معاصر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب در آسمان ولایت
«شد محمد در حرا، گشت احمد در سماء
خود مقامش را بدید آنچه بود نزد خدا
جبرئیل فرمود او إقرا بسم رب به او
خلق کرده هو تو را پس بخوان با اسم او
از علق انسان شده حقِّ او احسان شده
اکرم بکرد اکرمش، رسول اکرم شده
عالِم بکرد با قلم و گر نه آدم ظُلَم
شدند همّه طغی هدایت کن تو گُلم
قم فانذر زود برو پیغام حق را بگو
شاید هدایت شوند اول به خویشان بگو
رفت بدن لرزه شد بر خدیجه عَرضه شد
جامه پیچیدش بدن مدّثرش خطبه شد
عرشیِّ سیّد فدات برادر بوتراب
به عالَمِین از تو شد همیشه بوی گلاب
سلام ای اظهر زهرای اطهر
سلام بانوی بانوهای محشر
سلام نورالوجود اصل هستی
سلام ای نور تو شد نور مستی
سلام ای حوریه حورای اعظم
سلام ای نوریِّ نورای اعظم
سلام نور صفای آسمانها
سلام ای معنیِّ نورای اعلا
سلام ماهان مهین مهرویِ عالم
سلام شهناز شهین شهلای آدم
سلام ای خوشگل زیبای جنّت
سلام ای مهلقا بانوی رأفت
سلام ناز بلند ای سرو قدم
سلام عرشی کند، نکن تو ردّم
خانهی ما سوت و کور گردیده است
داغ ما همچون تنور گردیده است
مادر ما را زدند افتاده شد
دست به پهلو میرود درمانده شد
دیگرم بابای ما مهجور شد
بعد پیغمبر چقدر مظلوم شد
خانهی ما خانهی غربت شده
بهر اهل بیت ما کُربَت شده
مادرم ناله زند هر شب دگر
میخ در بر سینه خورده پشتِ در
توی خانه مادرم شد با حجاب
چون علی راحت بوَد رفت در نقاب
عرشی برخیز مادرت زهرا زدند
موکبی شور کن سوی مهدی روند
پشت در آمد ولی زهرا نشست
بعد آن ضربه دگر راحت نرفت
محسنش در پیش در افتاده بود
فضه را میزد صدا دیگر چه سود
زود بیا فضّه که محسن کشته شد
ثلث ساداتم به خون آغشته شد
سینهام راه نفس را بسته است
دیگرم بر من نفسها خسته است
خون سینه روی محسن ریخته
بین که دشمن چشم به عمرم دوخته
بر علی گویم چگونه راز را
روی خود از او گرفتم بارها
عرشی بس کن روضهی ناموس را
میخراشی در جهان هر گوش را
فاطمه یعنی تمام اهلبیت
فاطمه یعنی سلامِ اهلبیت
فاطمه در دور گردون اصل شد
او برای خلق عالم مهر شد
فاطمه بالاتر از بالا بوَد
اصل خلقت مادر بطحا بوَد
فاطمه از هر بدی بُبریده شد
بهر جنّت نور او تابیده شد
فاطمه معنای آتینا بوَد
کوثر خلقت فقط زهرا بوَد
فاطمه یعنی که رحمت وسعت است
در همه عالم سراسر رحمت است
فاطمه بر عرشی دیگر مادر است
بهر سیّد او مدام یک یاور است
***
یا علیّ و یا علیّ و یا علی
گو علی باشد به عالمها ولی
یا علی یکهسوار حق تویی
بعد احمد در همه عالم تویی
یا علی گفتم گذشتم از سماء
حال دیگر رد بکردم من ز لا
یا علی گو ناد و فریادی بزن
تا شوی دُرّی و کوهت را شکن
یا علی ای تکسوار راه حق
دشمنت را نام تو کرده دَمَق
یا علی گفتم دگر شیطان برفت
یا علی عشقست جگر از او بِتفت
یا علی یا هو، هوالهو هم نشد
در همه عالم ز او الا بشد
یا علی کرده جگر خون از صفا
برده قلب شیعیان را بر سما
یا علی عَنقا کجا داند کجاست
در حریم او فقط الا خداست
یا علی شد، ما سوی آمد وجود
هر که را بر او نباشد پس چه سود
یا علی الله اکبر میکند
بر دلت هر دم چه رحمت میدهد
یا علی از روی احمد گفتن است
از صفای فاطمه مِی خوردن است
یا علیّ و یا محمد چون یکی ست
واحده باشد شجر را پس یکی ست
بهر مولا، فاطمه گشته فدا
راه حق را او فقط باشد هدا
کفوّ زهرا در دو عالم اوست او
یار احمد او بوَد بویش چو هو
روی حق روی خود او باشدش
نور حق از او برون هی میزدش
عاشقش باشند همّه والیان
محو او گشتند همّه عالیان
هم حسن، هم فاطمه، هم هم حسین
احمد و هم ساجد و هم صادقین
هم شده موسی جواد و هم رضا
هادی و هم عسکری حکم و قضا
مهدی زهرا، همه اهل ولا
عاشق روی علییند ای خدا
نور حق هر وقت بر قلبت زند
از علی نوری به پایین میجهد
نور حق در ماسوی نور علی ست
بین مخلوقات حق، حیدر ولی ست
نور یعنی فاطمه کفوّ علی ست
فاطمه گشته فدایش چون ولی ست
کربلا بهر علی چون جنگ شد
غیر حُبّش هر صلاتی ننگ شد
هر امام از نوع خود با او قیام
دست مولا ذوالفقار است هم نیام
صادق ار مکتب زده بهر علی ست
چون که ثابت هی کند حیدر ولی ست
مهدی زهرا به عشقش میرود
بهر او آید قیام باطل رود
اصل بطلان در عوالم ردّ اوست
معنی حق و حقیقت خود هموست
یا علی یعنی نبوت دائم است
راه احمد در حقیقت قائم است
یا علی هر دم صفای کامل است
چند صد هم بیش قرآن بر دل است
یا علی جان محمد فاطمه است
در دو عالم دشمنش پر واهمه است
یا علی هر دم به جانت مِی دهد
شُرب دائم چون رحیق هی می دهد»
حجم
۳۲۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۱ صفحه
حجم
۳۲۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۱ صفحه