کتاب فکرت را جهت بده
معرفی کتاب فکرت را جهت بده
کتاب فکرت را جهت بده نوشتهٔ جمیله بزرگ بشر است. انتشارات مانیان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب فکرت را جهت بده
کتاب فکرت را جهت بده درمورد تکنیکهای رسیدن به اهداف، با تسلط بر افکار سخن گفته است. این کتاب درمورد نقش فکرها در زندگی شخصی ما توضیحاتی را ارائه کرده است. افکار شما شخصیتتان را شکل میدهد، شخصیت شما جهانبینی و نگرشتان را تغییر میدهد، نگرش شما به زندگی میتواند شرایط زندگیتان را تغییر دهد و به دستگرفتن کنترل افکار میتواند زندگی شما را دگرگون کند. «فکر» بهخودیخود خوب یا بد نیست، بلکه بستگی به این دارد که آدم به چه چیزی و برای رسیدن به چه هدفی «فکر» کند. «تفکر» هر چه باشد، دربارهٔ هر چیز یا هر هدفی هم که باشد، برای اندازهگذاری و برنامهریزی جهت رسیدن به مقصود و مطلوب ایجاد میشود؛ بنابراین «تفکر» ممکن است که بر اساس دادهها و معلومات، برای دانستن چگونگی انجام کارهای نادرست و رسیدن به اهداف پلید صورت پذیرد و یا برای رسیدن به اهداف مثبت در جهت اجرای کارهای درست به وجود آید. ما سرنوشت و مقدرات را خودمان، بر اساس معلومات و تفکر بر روی آنها، در جهت اهداف و برنامههای انتخابشده رقم میزنیم. حال که چنین است، چرا مقصد والا را هدف قرار ندهیم و چرا به دادهها و معلومات توجه نکنیم و سطح دانش خود را ارتقا و سطح بینش و بصیرت خود را تعالی نبخشیم؟ چرا روی معلومات، درست تفکر نکنیم و سپس درست اندازهگیری و برنامهریزی نکنیم تا به رشد، کمال و رستگاری برسیم؟
جمیله بزرگ بشر، نویسندهٔ کتاب فکرت را جهت بده باور دارد که قدرت و توانایی ذهن و تفکر، بهاندازهای است که طبق تشخیص خود، میتواند به روندی چندماهه در چند دقیقه معنا ببخشد و آن را کامل کند و اگر احساس نیاز کند، میتواند اتفاقی را که بهعنوان مثال در یک دقیقه به سرانجام میرسد، یک سال به طول و تأخیر بیندازد.
خواندن کتاب فکرت را جهت بده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فکرت را جهت بده
«منظور از ترس، ترس از تنهایی، تاریکی یا ارتفاع نیست. ترسی که از عدم اطلاع از آینده نشئت میگیرد. اکثراً انسانهای امروزی برای آیندهای که هنوز نیامده خود را دچار تشویش و دلهره میکنند. برای اتفاقی که شاید هرگز پیش نیاید، پیشاپیش سوگواری میکنند و آنقدر در این حالوروز خود را غرق میکنند تا تسلط بر ذهن را ازدستداده و دچار بردگی ذهن میشوند.
هر روز صورت اعتیاد آن تصور را برای خود پررنگتر کرده و نادانسته آنقدر به آن پروبال میدهند که قانون جذب را وادار میکنند که آن اتفاق را برایشان رقم بزند. با افکار و ارتعاشات مخربی که ارسال میکنند، جهان هستی را بر آن میدارند که خواستهشان را اجرا کند. حال آیا این افکار و عدم تسلط بر ذهن مخرب نیستند؟»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه