دانلود و خرید کتاب زندگی فردی ناشناخته محمدحسین فروغی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب زندگی فردی ناشناخته اثر محمدحسین فروغی

کتاب زندگی فردی ناشناخته

معرفی کتاب زندگی فردی ناشناخته

کتاب زندگی فردی ناشناخته حاصل کوشش محمدحسین فروغی و محمدامین رفیعی است. نشر شهید کاظمی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حوادث سال‌های اولیۀ تأسیس حوزۀ علمیه قم (از کشف حجاب تا درگیری رضاخان با آیت‌الله بافقی) را شرح داده است.

درباره کتاب زندگی فردی ناشناخته

کتاب زندگی فردی ناشناخته حاوی روایت‌های «شیخ محمد حجتی بروجردی» درمورد سال‌های نخستین حوزهٔ علمیهٔ قم است. «حجتی بروجردی» نویسندهٔ کتاب «زندگی فردی ناشناخته» از سال ۱۳۰۵ که برای تحصیل به قم رفت، خاطرات خود را به‌صورت تلگرافی و کوتاه در برگه‌های متعدد نوشت. این تکه‌کاغذ‌ها سال‌ها بعد شالودهٔ اصلی کتاب «زندگی فردی ناشناخته» می‌شوند؛ کتابی که قرار بوده بدون افشای هویت نویسنده‌اش به بازگویی تاریخ اجتماعی حوزه بپردازد، اما سرنوشت این کتاب طور دیگری رقم می‌خورد. نویسنده تعداد محدودی از کتاب را در اختیار برخی از دوستان صمیمی خود می‌گذارد و این آغاز افشای هویت او است.

شخصیت برون‌گرا و اجتماعی نویسنده و ارتباط نزدیکش با «شیخ مرتضی حائری» فرزند «حاج شیخ عبدالکریم حائری»، مؤسس حوزه، باعث شده تا در جریان بسیاری از حوادث سال‌های اولیۀ تأسیس حوزه حضور فعال داشته باشد. از رهگذر همین حضور است که یادداشت‌های او دربردارندۀ نکات و اطلاعات مهمی پیرامون سال‌های نخستین تأسیس حوزه است. داستان علمای مهاجر به قم در اعتراض به نظام اجباری، درگیری رضاخان با آیت‌الله بافقی در حرم حضرت معصومه، کشف حجاب، جریان اتحاد لباس، حمله به مسجد گوهرشاد، خدمت سربازی طلاب، چگونگی برگزاری امتحانات از سوی حکومت وقت، وقایع پیش‌آمده پس از وفات حاج شیخ و زعامت حوزه در دورۀ مراجع ثلاث و حوادث پیش و پس از ریاست حوزه توسط آیت‌الله بروجردی از جملۀ این موارد است.

خواندن کتاب زندگی فردی ناشناخته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران تاریخچهٔ حوزهٔ علمیهٔ قم پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب زندگی فردی ناشناخته

«روز اول امتحان کتبی با آقای آمرتضی حائری جلوی طلاب در صف اول نزدیک حجره ای که هیئت ممتحنه در آن بودند، رو به قبله نشسته بودیم و منتظر طرح سوال و شروع امتحان. آقای ذوالمجدین و درخشان از حجره بیرون آمدند، اوراق سوالات دستشان بود. به آن ها سلام کردیم. گفتند: آقایان خیلی مغرورند که جلو نشسته اند. عرض کردیم رو به قبله نشسته ایم. خواند: «فاینما تولو فثم وجه الله». ما هم جواب دادیم: «فاینما تکونوا فولوا وجوهکم شطر المسجد الحرام». آقای درخشان به آقای ذوالمجدین گفت: این ها طلبه اند با آن ها بحث نکن.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه