دانلود و خرید کتاب شاگرد اول ها سیدسعید آریانژاد
تصویر جلد کتاب شاگرد اول ها

کتاب شاگرد اول ها

معرفی کتاب شاگرد اول ها

کتاب شاگرد اول‌ها نوشتهٔ سیدسعید آریانژاد به‌کوشش مسعود رحمتی قمشه‌ای در انتشارات دانشگاه امام صادق (ع) چاپ شده است.

درباره کتاب شاگرد اول ها

داستان و طریقهٔ شکل‌گرفتن این کتاب را از زبان سیدسعید آریانژاد می‌خوانیم: «در خانه نشسته بودم و یادم نیست چه‌کار می‌کردم که تلفن همراهم صدایم کرد.

گوشی را که برداشتم، آقایی سلام کرد و حالم را پرسید و گفت فلانی‌ام و از دانشگاه امام صادق (ع). نشناختمش. از رشته‌اش گفت و سال ورودش به دانشگاه. حق داشتم‌ به‌جا نیاورم. با این‌که هم‌دانشگاهی بودیم، چهار پنج سالی از من کوچک‌تر بود. ادامه داد که شما را معرفی کرده‌اند برای نوشتن خاطراتی از زندگی شهدای دانشگاه. گوشم تیز شد. وقتی خوشحال‌تر شدم که همان‌جا خیالم را راحت‌تر کرد. طفلکی چند تا از بچه‌ها بخشِ سختِ کار ــ از نظر من ــ را که همان مصاحبه‌گرفتن و جمع‌آوری اطلاعات بود تمام کرده و تازه داشتند نفسی چاق می‌کردند.

درست همان کاری بود که دنبالش بودم. دو چشم بینا برای نابینایی آورده بودند. به‌سرعت قبول کردم و کیفور شدم و‌ گفتم منتظر ارسال اطلاعات و خاطراتی که جمع کرده‌اید هستم. گوشی را گذاشتم. قند تو دلم آب شده بود. بهترین فرصت بود برای جبران. قبل از فارغ‌التحصیلی حاجتی داشتم و به شهدای دانشگاه متوسل شدم و نتیجه‌اش را خیلی زود گرفتم و حالا وقتش بود برای جبران ذره‌ای از محبتشان.

‌چون کمی قبل از این پیشنهاد، کتابی از خاطرات شهید صیاد شیرازی به‌صورت مینی‌مال یا داستانک نوشته بودم و شکر و حمد خدا، از نتیجۀ کار راضی بودم، روش باز‌نویسی این خاطرات را هم داستانک انتخاب کردم، به‌خصوص در زمانۀ ما که حوصلۀ مردم برای نشستن و خواندن تَه کشیده و دوست دارند مطلب به‌صورت کپسولی و کنسروی باشد و چون راحت‌الحلقومی در گلویی. خواندن داستان و خاطره‌ای در چهار پنج خط و داستان بعدی و بعدی و بعدی.

‌بالأخره مطالب جمع‌شده را برایم فرستادند. از سی‌و‌هشت شهید دانشگاه، دو سه هزار صفحه‌ای مطلب گردآوری کرده بودند. از خاطرات بلند به‌دردبخور گرفته تا خاطره‌های نصفه‌و‌نیمه و عکس‌هایی از بچگی و نوجوانی و جوانی و کارت دانشجویی و حتی گواهینامه. همه را فرستادند و خواستند برای هر شهید، یک کتاب قطع پالتویی صد‌صفحه‌ای بنویسم. حدس زدم که از هر شهید یک کتاب صد‌صفحه‌ای در‌ نمی‌آید. خیلی زود هم حدسم به یقین تبدیل شد. ‌سال‌های سال از شهادتشان می‌گذشت و گَرد فراموشی روی خیلی از خاطرات را گرفته بود. پدر و مادر شهدا که بهترین منبع برای بازگو‌کردن خاطرات هستند، یا فوت کرده بودند یا کهولت سن، بسیاری از خاطره‌ها را از یادشان برده بود.

از آن طرف، خاطره‌های به قول خودمان باقلوا را که جان می‌دهند برای داستان‌شدن، گاه هم پدر شهید تعریف کرده بود و هم مادر شهید و هم خواهر شهید. خیلی وقت‌ها از آن مقدار حرف‌هایِ کمی هم که زده بودند، نمی‌شد داستانکی درآورد، مثل صحبت‌هایی کلی در مورد خوب‌بودن و خوش‌اخلاق‌بودن شهید که دستمایه‌ای برای نوشتن به من نمی‌داد.

‌ماجرا را با بچه‌ها در میان گذاشتم و قرار شد که شروع کنم به نوشتن و تمام خاطره‌های نوشته‌شده را بریزم روی هم و هر‌چه شد شد؛ می‌خواهد ‌بشود یک جلد یا دو جلد یا سه جلد یا بیشتر. من هم شروع کردم و از میان انبوه خاطرات شهدا، بهترین‌هایشان را از نظر خودم گلچین کردم و در قالب داستانک نوشتم. آنچه پیشِ‌روی شماست نتیجۀ کار دسته‌جمعی ماست، از آن‌ها گرفته که طرح اولیۀ این کار در ذهنشان شکل گرفت تا آن‌هایی که کمر همت را سفت بستند و رفتند از برای جست‌وجوی اطلاعات و جمع‌آوری گفته‌ها و در‌نهایت منِ کم‌ترین که گوشه‌ای نشستم و به اذن اللّه نوشتم.

نکته‌ای که در انتها باید بدان اشاره کنم این است که من در این نوشته با تمام وجود سعی کرده‌ام‌ به اصل خاطراتی که صاحبانشان نقل کرده‌اند وفادار باشم، ولی این‌گونه هم نیست که خاطرات بیان شده در این کتاب، عین عباراتی باشد که مثلاً پدر شهید یا مادرش نقل کرده‌اند و چه‌بسا با تغییرات زیادی هم آمده باشد. به‌خصوص در صحبت‌های رد‌و‌بدل‌شده بین شهید و صاحب خاطره، شاید ناخنک‌های متعددی هم به تخیلم زده باشم، ولی همچنان‌که عرض کردم به‌‌هیچ‌عنوان اصل خاطره مورد دستبرد یا تخیل قرار نگرفته است.

راستی تا یادم نرفته این نکته را هم اضافه کنم که شاید عده‌ای پس از خواندن این داستانک‌ها بر من خرده بگیرند و بگویند آنچه ‌نوشته‌ای داستانک نیست و از داستانک بلندتر است. این نقد را قبول دارم و به‌طور کامل و فروتنانه و با گردن کج می‌پذیرم، ولی من بدجور اعتقاد به ایجاد فضا در داستانک دارم و احساس می‌کنم بدون ایجاد فضا در داستانک، انگار نتیجۀ کار برهنه است و ناموزون؛ می‌خواهد این فضا توصیف مکان باشد یا وصف شخصیت. به‌خاطر این برهنه‌نشدن و ناموزون‌نگشتن هم ایرادی نمی‌بینم اگر داستانک از پنج شش خط بگذرد و به پانزده شانزده خط برسد.

همیشه گفته‌ام این قاعده قانون‌ها که وحی مُنزل نیست. حداقل برای من یکی که نیست!

خب سرتان را درد نیاورم و زودتر بروید به‌جای این چِرت‌و‌پِرت‌ها داستانک‌های شهدا را بخوانید و از پاکی و صافی و خلوص و اخلاصشان مَست شوید.

تا ببینیم باز خدا چه می‌خواهد و آیا ثمرۀ این تلاش مورد رضایت مخاطب قرار می‌گیرد یا نه؟

به امید آن‌که این زحمات، بیشتر از مخاطب مورد رضای خدا باشد و این تلاش ناقابل مقبول افتد و آن‌جا‌که باید، دستگیرمان شود و نجات‌بخش.»

کتاب شاگرد اول ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به مطالعهٔ زندگی‌نامهٔ شهدا پیشنهاد می‌شود.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۹٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۳۴ صفحه

حجم

۹٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۳۴ صفحه

قیمت:
۱۳۳,۰۰۰
تومان