دانلود و خرید کتاب فرشته کویر زهرا فرقانی
تصویر جلد کتاب فرشته کویر

کتاب فرشته کویر

نویسنده:زهرا فرقانی
انتشارات:انتشارات تیک
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب فرشته کویر

کتاب فرشته کویر نوشتۀ زهرا فرقانی است. این کتاب را انتشارات تیک منتشر کرده است.

درباره کتاب فرشته کویر

کتاب فرشته کویر داستان مادر و دختری است که بعد از سال‌ها به روستای کودکی مادر آمده‌اند. در آنجا خاطرات کودکی مادر که منیره نام دارد زنده می‌شود. ساجده دختر منیره ماهی کوچک و زیبایی پیدا می‌کند که متعلق به یک خانم مسن است. این پیرزن مهربان داستان زندگی ماهی را برای آنها تعریف می‌کند.

خواندن کتاب فرشته کویر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب فرشته کویر برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است.

بخشی از کتاب فرشته کویر

«با تابش نور، سایۀ بلند منیره از بالای پله‌ها بر سرای آجری آب‌انبار پهن می‌شود. صدای جیغ دختر کوچکش ساجده که کمی جلوتر از او راه می‌رود، در اتاقک آب‌انبار منعکس می‌شود. او وحشت‌زده دخترش را در آغوش می‌گیرد. ساجده دست کوچکش را روی چشمش گذاشته و همچنان جیغ می‌کشد. با روشن‌کردن چراغ‌قوه تلفن همراه بچه گربه‌ای از میان پاهای منیره فرار می‌کند.

- چیزی نیست دخترم ببین این بچه گربه کوچولو که ترس نداره.

ساجده با تردید می‌گوید یه بچه گربه!

او از ترس تاریکی به مادرش نزدیک‌تر می‌شود و بریده‌بریده می‌پرسد: «مامان اینجا کجاست؟ چقدر تاریکه.

منیره دست دخترش را کمی فشار می‌دهد و می‌گوید: «اسم اینجا آب انباره، مادربزرگم بهش گفت: اومبار. قدیما که مثل الhن خونه‌ها لوله‌کشی آب نبود، اینجا رو آدم‌های نیکوکار برای ذخیره آب می‌ساختن تا مردم در هرموقع از سال آب برای مصرف داشته باشن.

از پله‌های پر از زباله پایین می‌روند ناگهان پای منیره محکم به چیزی برخورد می‌کند صدای پرت‌شدن ظرفی در آب‌انبار می‌پیچد. منیره از درد انگشت، پا صورتش را درهم می‌کشد و نور چراغ‌قوه موبایل را به سمت ظرف می‌گیرد. کوزه در آخرین پله به دیوار می‌خورد و تکه‌تکه می‌شود. هر دو به سمت کوزه شکسته می‌روند ساجده با شگفتی می‌گوید وای مامانی اینجا رو ببین یه ماهی طلایی کوچولو از کوزه بیرون‌افتاده. الان می‌میره باید کمکش کنیم. منیره نگاه دقیق‌تری به اطرافش می‌کند تا راهی برای نجات ماهی پیدا کند، اما آنجا غیر از زباله و خاکروبه چیز دیگری پیدا نمی‌شود.

بطری آب را از کیفش بیرون می‌آورد و به‌ناچار تکه بزرگی از کوزه شکسته را پر از آب می‌کند ساجده که ترس از تاریکی را فراموش کرده است روی زمین می‌نشیند و ماهی را که از دستش لیز می‌خورد در مشت کوچکش می‌گیرد. درحالی‌که چشمان مشکی‌اش می‌درخشد ماهی را داخل ظرف می‌اندازد و با شادی کودکانه می‌گوید چقدر این ماهی خوشگله مث طلا می‌درخشه!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه

حجم

۱۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۰ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان