کتاب محاصره شده با سایکوپات ها

کتاب محاصره شده با سایکوپات ها نوشتهٔ توماس اریکسون و ترجمهٔ نگار صابر آرا و ویراستهٔ محمد علی پور است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است. این کتاب به این سوال پاسخ می‌دهد که چطور در زندگی شخصی و حرفه‌ای از خودتان در برابر سوءاستفاده دیگران محافظت کنید؟

درباره کتاب محاصره شده با سایکوپات ها

توماس اریکسون، نویسندهٔ سوئدی‌تبار اثر پرفروش محاصره‌شده با سایکوپات‌هاست.

بسیاری از افراد اصطلاحات «سایکوپات یا روانی» و «ضداجتماعی یا سوسیوپات» به‌جای یکدیگر استفاده می‌کنند. عموم جامعه اغلب درمورد کسی که وجدان یا احساسات عادی ندارد این واژه‌ها را استفاده می‌کنند. هر دوی این اصطلاحات در نمایش‌های پلیسی و پادکست‌های جنایی وجود دارد، اما درواقع شخصیت ضداجتماعی و سایکوپات چه معنایی دارد؟

سایکوپات و جامعه‌ستیز اصطلاحی است برای توصیف افرادی که مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی (ASPD) هستند.

سایکوپات کسی است که مبتلا به ASPD است و رفتاری غیراخلاقی و ضداجتماعی دارد، توانایی عشق‌ورزیدن به دیگران یا برقراری روابط معنادار در زندگی شخصی خود را ندارد و دیدگاه خودمحورانه‌ای از خود نشان می‌دهد.

این افراد عاری از هرگونه احساسات‌اند و فقط آن را برای فریب‌دادن دیگران و رسیدن به منافع شخصی‌شان به‌خوبی و با مهارت تقلید می‌کنند. آدم‌ها برای آن‌ها فقط و فقط یک ابزار برای رسیدن به هدفشان هستند. آن‌ها قادر به درک احساس پشیمانی و ندامت نیستند. از ضربه‌زدن به اطرافیان دچار هیچ عذاب وجدانی نمی‌شوند. آن‌ها اغلب جذاب، خوش‌برخورد و چرب‌زبان‌اند. آن‌ها مثل همهٔ آدم‌های عادی دیگر، عضوی از یک خانواده هستند، ازدواج می‌کنند، تحصیلات عالی‌رتبه دارند و به مقام و درجه‌های بالایی نیز می‌رسند.

اگر مرتکب جرمی بشوند، با برنامه‌ریزی قبلی و داشتن نقشه‌ای دقیق، ریسک دستگیرشدنشان را به حداقل می‌رسانند. آن‌ها با الگو و برنامه دست به ارتکاب جرم می‌زنند و همیشه یک نقشهٔ دوم در سر دارند.

سوسیوپات فردی است که تلاش می‌کند تا از جامعه دور باشد. روان‌شناسان معتقدند پدیدهٔ ضداجتماعی در اثر محیط، تربیت فرد، سوءاستفاده فیزیکی و احساسی و آسیب‌های روانی دوران کودکی شکل می‌گیرد.

ضداجتماعی‌ها افرادی دم‌دمی‌مزاج هستند و نمی‌توانند با دیگران خو بگیرند و ارتباط برقرار کنند. اکثر آن‌ها دائماً در حال جابه‌جاشدن و تغییر دادن شغلشان هستند و نمی‌توانند به یک شرایط و محیط عادت کنند. اگر مرتکب خشونت و جرمی بشوند، اغلب ناگهانی، بدون برنامه‌ریزی قبلی و بدون الگوست. آن‌ها به آسانی آشفته و عصبانی می‌شوند و همین رفتار باعث دستگیر شدنشان می‌شود.

تفاوت سایکوپات و سوسیوپات در اینجاست: یک شخصیت ضداجتماعی می‌فهمد کاری که آن‌ها انجام می‌دهند ازنظر فنی اشتباه است، اما آن‌ها رفتار خود را در ذهن خود منطقی کرده‌اند. درحالی‌که یک شخصیت سایکوپات اقدامات خود را به‌هیچ‌وجه اشتباه نمی‌داند. فقدان وجدان به این معناست که آن‌ها احساس گناه نمی‌کنند، درحالی‌که یک ضداجتماعی ممکن است احساس گناه کند.

تصور اکثر جامعه از افراد ASPD این است که آن‌ها قاتلانی سریالی یا آدم‌کش هستند یا اینکه آن‌ها ذاتاً خشن‌اند. بسیاری از افراد مبتلا به ASPD هرگز به دیگران آسیب نمی‌رسانند و با خشونت رفتار نمی‌کنند. با وجود این، برخی از خشن‌ترین افراد تاریخ ASPD داشتند.

خواندن کتاب محاصره شده با سایکوپات ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند از سایکوپات‌ها دوری کنند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب محاصره شده با سایکوپات ها

«تصور کنید شخص بسیار جذابی که همیشه در رؤیاهایتان به او فکر می‌کردید، روبه‌رویتان نشسته و در حال تحسین کردنتان است: «تو بهترین آدمی هستی که تاکنون ملاقات کرده‌ام!» بی‌درنگ این احساس به شما دست می‌دهد که همهٔ این‌ها واقعیت دارد و این فرد با شما صادق است. آن‌ها از شما سؤال می‌پرسند و مشتاق‌اند که همه‌چیز را دربارهٔ شما بدانند، اما دربارهٔ خودشان حرفی نمی‌زنند. آن‌ها طوری به شما خیره می‌شوند، گویی شما تنها فرد حاضر در آن اتاق هستید. توجه آن‌ها شما را برافروخته می‌کند و احساس درخششی را که تاکنون تجربه نکرده‌اید به شما می‌دهد. آن‌ها حرف‌هایی به شما می‌زنند که کل زندگی‌تان منتظر شنیدنشان بودید. آن‌ها می‌دانند شما دقیقاً چه کسی هستید. خصلت‌های درونی وجودتان را می‌شناسند و می‌دانند چه چیزی را دوست دارید و چه چیزی را دوست ندارید و درنهایت شما احساس می‌کنید سرانجام شریک زندگی خود را یافته‌اید. آن‌ها قلب شما را جادو و تسخیر می‌کنند و آن را به دست می‌آورند.

می‌توانید چشم ذهنتان را ببندید؟ می‌توانید این احساسات را تصور کنید؟ بی‌نظیر است، نه؟

سؤال اینجاست: می‌توانید خودتان را در آینه نگاه کنید و صادقانه بگویید که تحت‌تأثیر این حرف‌ها قرار نمی‌گیرید؟ که مستعد چنین فریب خوردن‌هایی نیستید و بی‌درنگ به فرد روبه‌رو مشکوک شده و متوجه می‌شوید که این فرد خواسته‌ای کاملاً متفاوت با شما دارد؟ اگر بدنتان را نخواهد، شاید پولتان را بخواهد.

پیش از پاسخ دادن کمی فکر کنید، زیرا اگر تاکنون در چنین شرایطی قرار نگرفته‌اید، هیچ‌وقت خطر را نخواهید دید. این آدم رازهایش را به شما می‌گوید و درنهایت متقاعدتان خواهد کرد تا شما نیز پرده از اسرارتان بردارید. شما به تمام پرسش‌های او پاسخ خواهید داد. تنها هدف، شناختن شما تا حد ممکن است.»