دانلود و خرید کتاب چکیده رمان بی نام ویلکی کالنز ترجمه زهرا چراغعلی
تصویر جلد کتاب چکیده رمان بی نام

کتاب چکیده رمان بی نام

نویسنده:ویلکی کالنز
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب چکیده رمان بی نام

کتاب چکیده رمان بی نام نوشتهٔ ویلکی کالنز و ترجمهٔ زهرا چراغعلی است و انتشارات نوژین آن را منتشر کرده است. «چکیدهٔ پنجاه رمان کلاسیک»، کتابی برای معرفی رمان‌های برگزیدهٔ کلاسیک است، از «دل تاریکی» اثر کنراد گرفته تا «آنا کارنینا» اثر لئو تولستوی. چکیده رمان بی نام عنوان این کتاب از این مجموعه است.

درباره کتاب چکیده رمان بی نام

چکیده رمان‌ها معمولاً در کتابخانه‌ها به‌صورت مجموعه‌های چند جلدی در دسترس هستند؛ در دنیای مجازی نیز نسخه‌های گیج‌کننده‌ای از چکیده رمان‌ها وجود دارد. افزون بر این، در دانشگاه‌ها و دیگر مؤسسه‌ها مقالاتی به قلم کارشناسان دربارهٔ نقد و بررسی رمان‌ها در قالب راهنمای آموزشی نوشته می‌شود. اما هیچ‌یک از این منابع نتوانسته‌اند به‌خوبی کتابِ «چکیدهٔ پنجاه رمان کلاسیک»، حق مطلب را دربارهٔ چکیده‌نویسیِ رمان‌های کلاسیک ادا کند.

این کتاب کاملاً متفاوت است. خواننده در اینجا، با ارائه‌ای منظم از چکیده رمان‌های برگزیده روبه‌رو می‌شود.

این چکیده‌ها به‌صورت جامع و با نگارشی متناسب برای همهٔ خوانندگان نوشته شده‌اند.

داستان کتاب چکیده رمان بی نام از این قرار است: آقای اندرو ونستون، همسرش و دخترانشان نورا و مگدالن خانواده‌ای خوشحال و سرزنده بودند که در کوم‌ریون زندگی می‌کردند. صبح چهارم مارس ۱۸۴۶، آقای ونستون نامه‌ای از نیواورلنز دریافت کرد. به محض بازکردن نامه صورتش برافروخته شد و چهره‌اش در هم رفت. آن‌ها پس از یک گفت‌وگوی خصوصی با همسرش، به دخترانشان گفتند که باید برای امر مهمی مربوط به شغل خانوادگی‌شان به لندن بروند و سه هفته آنجا بمانند. بیش از این توضیحی ندادند و عازم لندن شدند.

بعد از ظهر، پس از رفتن آقا و خانم ونستون، غریبه‌ای به دیدار آن‌ها آمد که برای خانم ونستون پیغامی داشت. دوشیزه گارت، معلم سرخانه نورا و مگدالن، پذیرفت تا پیغام مرد غریبه را به خانم ونستون برساند. مرد، کارتی از جیبش بیرون آورد و با عجله چیزی روی آن نوشت و همراه نامه به او داد. روی کارت امضای کاپیتان راگ بود.

خانم ونستون پس از دریافت خبر، در جواب به دوشیزه گارت گفت که کاپیتان راگ برادر ناتنی او از ازدواج اول مادرشان است،اما چون همیشه باعث ننگ خانواده بوده، مادرش ماهانه مبلغی به او می‌داده تا از عمارت دور بماند. اما مطلب دیگری هم در نامه بود، دکترخانم ونستون خبر داده بود که شک او درست بوده و باردار است... .

خواندن کتاب چکیده رمان بی نام را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران رمان‌های شاهکار پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب چکیده رمان بی نام

«آقا و خانم ونستون از لندن بازگشتند، ظاهراً همه چیز روبه‌راه شده بود. سه روز بعد فرانسیس کلر، پسر همسایه به دیدن آنها آمد و آنها را شگفت‌زده کرد. فرانسیس نزدیک به ۳ سال از خانه دور بود و نزد یکی از آشنایان آقای ونستون دوره کارآموزی مهندسی راه و ساختمان را می‌گذراند، که از قرار معلوم طبق پیش‌بینی‌های پدر بداخلاقش در این حرفه موفق نشده و به خانه بازگشته بود. در همین حین، خانواده مارابل که از دوستان ونستونها بودند، به دیدارشان آمدند و از یک نمایش خانگی که خودشان ترتیب داده بودند خبر دادند همچنین از آنها خواستند که در دو نقش خالی نمایششان بازی کنند. مگدالن، دختر کوچکشان، از فرصت استفاده کرد و با فرانسیس صحبت کرد تا با آنها همکاری کنند.

مگدالن چنان درخشید و ستاره صحنه شد، که مدیر را بسیار شگفت زده کرد، تا جایی که نام و آدرس دفتر تئاترش در لندن را به او داد.

یکی از اقوام آقای کلر به پسرش فرانسیس، پستی در یک «شرکت بازرگانی» بزرگ در شهر را پیشنهاد کرد. آنها قصد داشتند فرانسیس را به مدت پنج سال به چین بفرستند تا دوره تجارت چای و ابریشم را بگذراند که در صورت موفقیت، صاحب ثروتی خواهد شد و در لندن تجارت خودش را خواهد داشت. او چاره‌ای جز رفتن به چین ندارد.

مگدالن به پدرش پیشنهاد می‌کند که با فرانسیس ازدواج کند تا او مجبور نباشد به چین برود.»


نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۶ صفحه

حجم

۴۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۶ صفحه

قیمت:
۱۱,۹۰۰
تومان