کتاب یک فیلم، یک جهان؛ سابقه خشونت
معرفی کتاب یک فیلم، یک جهان؛ سابقه خشونت
کتاب یک فیلم، یک جهان؛ سابقه خشونت نوشتهٔ بارت بیتی و ترجمهٔ بابک کریمی است و انتشارات خوب آن را منتشر کرده است. این اثر یکی از کتابهای مجموعه یک فیلم، یک جهان انتشارات خوب است. بارت بیتی در این کتاب فیلم سابقه خشونت اثر ماندگار دیوید کراننبرگ را بررسی میکند و آن را به وسعت یک جهان میبیند.
درباره کتاب یک فیلم، یک جهان؛ سابقه خشونت
مجموعه «یک فیلم، یک جهان» مشتمل بر تکنگاریهایی است دربارهٔ فیلمهای نامی و اثرگذار تاریخ سینما. در انتخاب این کتابها، نه فیلمهایی خاص و سلیقهای مشخص بلکه اهمیت فیلم و کتاب مد نظر در اولویت است و از میان چندینوچند مجموعهٔ کتاب انگلیسی و فرانسوی، آثاری برگزیده میشوند که تا حد ممکن با تاریخ کتابهای سینمایی ایران نسبتی داشته باشند و جای خالی آنها حس شود؛ البته در مواردی نیز که کتاب دلخواه موجود نیست، کتابی مختص این مجموعه تدوین میشود.
هر کتابی از مجموعهٔ «یک فیلم، یک جهان» درصدد است «فیلم» مورد مطالعهاش را به وسعت یک «جهان» ببیند. موضوع این جلد، نقد و تحلیل فیلم سابقه خشونت است.
داستان فیلم سابقه خشونت از این قرار است: مردی آرام و خوشرفتار به نام تام استال (با بازی ویگو مورتنسن)، طی یک حادثه و از طریق خشونت به عنوان یک قهرمان شناخته میشود ولی این اتفاق پایان خوشی ندارد. تام با همسر و دو فرزندش در ایالت ایندیانا زندگی خوبی دارد. اما زمانی که دو تبهکار خشن به قصد سرقت از رستوران تام، از اسلحه استفاده میکنند، او ناچار به رویارویی با آنها شده تا جان مشتریانش را نجات دهد. حال تام تبدیل به قهرمانی شده است که تمام رسانههای کشور از رفتار شجاعانه او صحبت میکنند. اما این حادثه پیامدهای ناگواری برای تام و خانوادهاش به دنبال دارد.
خواندن کتاب یک فیلم، یک جهان؛ سابقه خشونت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به سینما و نقدهای سینمایی مخاطبان این کتاب و این مجموعهاند.
بخشی از کتاب یک فیلم، یک جهان؛ سابقه خشونت
«یکی از چالشهای عمدهٔ اظهار نظر دربارهٔ سابقهٔ خشونت این است که پنهانکاریها چنین نقش محوریای بازی میکنند. تام آن کسی نیست که ابتدائاً مینماید. به طور کلی، فیلم آن چیزی نیست که ابتدائاً مینماید. این را بیفزایم که معرفی فیلم به روزنامهنگاران و مخاطبان هم آنطوری نبود که مینمود. مبنای کلی سابقهٔ خشونت بر اساس زنجیرهای از دروغها شکل میگیرد و ما را ملزم به درک این میکند که ظاهراً خودِ سازندگان درصدد گمراهکردن مخاطبانشاناند. در اینجا هیچچیز آن نیست که مینماید و همهٔ شواهد دال بر ایناند که وقتی سازندگان فیلم دربارهٔ آن حرف میزنند، به نوعی نقش بازی میکنند. مفهوم تظاهر یا، به عبارت دیگر، تظاهر فرد به آن چیزی که نیست ارتباط طولانی و تنگاتنگی با فیلمسازی دارد، دقیقاً به همین خاطر که بازیگران نقش بازی میکنند. همچنین این فکر به ذهنم خطور میکند که در سابقهٔ خشونت حتی کراننبرگ هم در حال ایفای نقش است: (نقش) فیلمسازی هالیوودی.
بعضی خواهند پرسید چرا فیلمی سفارشی با پشتوانهٔ مالی آمریکا در زمرهٔ مجموعهای قرار میگیرد که به کاوش در سینمای کانادا اختصاص دارد؟ چرا دربارهٔ فیلمی بنویسیم که به لحاظ موضوع و دیدگاه به شکلی لجوجانه آمریکایی است؟ یقیناً کراننبرگ کارگردانی است که بیشتر او را اصالتاً کانادایی میدانند. در واقع بخش قابل توجهی از تحقیقات و انتقادات به روند برجستهسازی عجیببودن کراننبرگ و خصوصیات و تمایلات مشخصاً کانادایی او اختصاص یافته. ویلیام بِرد، که قطعاً از برجستهترین مفسران آثار کراننبرگ است، اذعان داشته که او «شاخصههای ‘کانادایی’» دارد که مشخصاً شامل عدم پذیرشیا کنارگذاشتنالگوی رایج نقش اول مرد از نوع آمریکایی میشود. استدلال بِرد این است که انفعال، ضعف و بیعرضگی از شاخصههای مردان نقش اول در فیلمهای کراننبرگ، بهویژه اولین فیلمهای او، هستند. بِرد تأکید میکند که کراننبرگ به «اسطورهٔ مردانه در روایتهای هالیوودی» اعتقادی ندارد. اما این نگرشی است که چندان در مورد سابقهٔ خشونت صدق نمیکند. جوئی ضدقهرمانی کاملاً فعال، قوی و اثرگذار است و حتی در هویت جدیدش، تام، پدرسالار رواقیمسلک آمریکایی از نوع کلاسیک است. بنابراین، آیا استفاده از این اسطورهٔ مردانه آنچه را از احساسات مؤلفمحور و ملیگرایانهٔ کراننبرگ سراغ داریم به چالش نمیکشد؟ یا جریان بهکل چیز دیگری است؟ آیا میتوان ادعا کرد که شکاف آیرونیکی در اسطورهپردازی آمریکاییِ مشهود در سابقهٔ خشونت وجود دارد؟ شکافی که باعث شده برخی منتقدانْ سابقهٔ خشونت را ساختارشکنیِ نگرشهای خصوصاً آمریکایی تلقی کنند، که فیلم در ظاهر چنین چیزی را تأیید میکند.
همچنان که در پی جواب این سؤالاتیم، شاید یادآوری اظهار نظر ویلیام هرت (بازیگر) در گفتوگو با برایان دی. جانسن از مَکلین خالی از لطف نباشد. جانسن گفتوگو را اینگونه نقل میکند:
ماه گذشته، در جشنی که به مناسبت نمایش فیلم در تورنتو برگزار شد، به گفتوگوی مفصل با ویلیام هرت، از ستارگان کموبیش دیوانهٔ حاضر در فیلم، پرداختم. او با ابراز تأسف از اوضاع سیاسی و اخلاقی آمریکا گفت میترسید این فیلم در آمریکا اجازهٔ نمایش پیدا نکند.
گفت: «عنوان این فیلم لاتینمآبانه شده. عنوانش سابقهٔ خشونت است، داستانی دربارهٔ خشونت.»
عنوان انتخابشده کمی پیچیده است. چطور متوجه این مسئله نشدند؟
گفتم: «شما درکش میکنید، چون کانادایی هستید. در آمریکا چنین چیزی را درک نمیکنند.»
اظهار نظر هرت در خصوص اینکه حتی عنوان سابقهٔ خشونت هم در معرض پنهانکاری استبهعلاوه، اینکه این پنهانکاری برای کاناداییها قابل درک ولی برای آمریکاییها همچنان مبهم استروی نقش محوری این تظاهر در تفسیر فیلم، در مقام اثری از سینمای ملی و همینطور نقدی آشکار بر یک فرهنگ ملی متفاوت، تأکید بیشتری میکند. استدلال هرت مبنی بر اینکه کاناداییها سابقهٔ خشونت را «درک میکنند»، و شاید دیوید کراننبرگ را «میفهمند»، گویای چیزی است که آن را مهمترین کمک کراننبرگ به سینمای کانادا میدانم؛ به عبارت دیگر، شیوهای که مجالمان میدهد از طریق هجو ژانرهای فیلم آمریکایی، با مدلی از نگاه کانادایی به سینمای آمریکا کنار بیاییم. ولی در این اثنا، خوانش هرت از عنوان فیلم ظاهراً نابجاست. سابقهٔ خشونت ابداً داستانی دربارهٔ خشونت نیست، بلکه داستانی است از انواع بیشمار داستانهای خشونت. و یکی از آن داستانها، و شاید مهمترین آنها، داستانی کانادایی دربارهٔ آن خشونتی است که میخواهیم به همسایگان آمریکاییمان نسبت بدهیم.»
حجم
۴۳۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۴۳۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه