کتاب کمپ کارآگاه: ماجراهای کارآگاه دینک و دستیارانش

کتاب کمپ کارآگاه؛ ماجراهای کارآگاه دینک و دستیارانش نوشتهٔ ران روی و ترجمهٔ مریم لطفی قهرمانلو است. این کتاب را انتشارات آوای منجی منتشر کرده است.

درباره کتاب کمپ کارآگاه: ماجراهای کارآگاه دینک و دستیارانش

در کتاب کمپ کارآگاه «دینک»، «جاش» و «روت رز» با تاکسی به «بیر والک» در ایالت «ورمونت» می‌روند. آن‌ها کنار یک راه پوشیده از ریگ در مقابل یک خانهٔ چوبی قدیمی می‌ایستند که روی یک بنر بالای ایوان نوشته است «به کمپ کارآگاه خوش آمدید». آن‌ها به کمپ آمده‌اند تا در حل معماهای پیچیده مهارت پیدا کنند. آن‌ها در کمپ با بازی «استیل»، «انجی دو» و «لوکاس واشینگتون» آشنا می‌شوند و هرکدام در کلبهٔ گوزن، روباه و خرس مشغول فعالیت می‌شوند.

خواندن کتاب کمپ کارآگاه: ماجراهای کارآگاه دینک و دستیارانش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب کمپ کارآگاه برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است.

درباره والاس رونالد روی

والاس رونالد روی در سال ۱۹۴۰ در هارتفورد در کانکتیکات متولد شده است. او نویسندهٔ آمریکایی داستان‌های کودکان است که در درجهٔ اول برای خوانندگان جوان اسرارآمیز است. او در شرق هارتفورد بزرگ شد و بیشتر عمر خود را در کانکتیکات زندگی کرد. رونالد روی مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ زبان انگلیسی از دانشگاه کانکتیکات و مدرک کارشناسی‌ارشد خود را در آموزش دوران کودکی از دانشگاه هارتفورد گرفت. او به مدت ۱۰ سال کلاس چهارم را تدریس کرد؛ تا اینکه اولین کتاب خود را در سال ۱۹۷۸ فروخت و نویسنده‌ای تمام‌وقت شد. اولین کتاب‌های او کتاب‌های تصویری بدون صفحه بودند.

بخشی از کتاب کمپ کارآگاه: ماجراهای کارآگاه دینک و دستیارانش

«راننده تاکسی به دینک، جاش و روت رز گفت: " بفرمایید بچه‌ها؛ برید و راحت باشید و وسایلتونو میآرم."

بچه‌ها در بیر والک ایالت ورمونت از تاکسی پیاده شدند. آنها کنار یک راه پوشیده از ریگ در مقابل یک خانه چوبی قدیمی ایستادند. روی یک بنر بالای ایوان بزرگ نوشته شده بود به کمپ کارآگاه خوش آمدید.

پشت خانه یک انبار قرمز قرار داشت که درهایش کاملاً باز بود.

دینک متوجه تعدادی میز پیک‌نیک روی چمنزار بین انبار شد. در طول راه ورودی سه کلبه چوبی قرار داشـت که با گل‌های وحشی بوته‌ها و درختان احاطه شده بود. کنار کلبه‌ها یک ساختمان بزرگ‌تر بود دینک تابلویی دید که روی آن نوشته شده بود رخت‌شوی خانه پیکان‌های سفید پسران را به سمت یک در و دختران را به سمت در دیگر هدایت می‌کرد.

جاش پرسید: "قراره کجا بخوابیم؟ مثل دینک، تیشرت و یک شلوار کوتاه جین پوشیده بود.

دینک درحالی‌که به روت رز چشمک می‌زد، پرسید: " نامه رو خوندی؟ جاش پینتو در غار خرس می‌خوابد. نام کامل دینک، دونالد دیوید دوناک بود، اما دوستانش او را دینک صدا می‌زدند. جاش چیزی نگفت؛ ولی برای دینک شکلک درآورد.

روت رز درحالی‌که اشاره می‌کرد گفت: "من حدس می‌زنم تو این کلبه‌ها چند تا از بچه هارو اونجا می‌بینم." روترز علاقه داشت لباس‌هایش به یک رنگ باشند. امروز از هدبند تا کفش‌هایی که پوشیده بود همه صورتی بودند.

جاش با نگاهی به اطراف: گفت به من بگید چرا در بیر والک ایالت ورمونت هستیم شرط می‌بندم خرسا همه‌جا هستند! "

روت رز گفت: به این خاطر به کمپ کارآگاه اومدیم چون عاشق حل کردن معماییم. گذشته از این هیچ کدوم مون قبلاً شب کمپ نبودیم. جالبه با همه چی آشنا میشیم".»