کتاب رهایی از افکار سمی
معرفی کتاب رهایی از افکار سمی
کتاب رهایی از افکار سمی نوشتهٔ زویی مک کی و ترجمهٔ منصوره شریفی و حمید نمازیها است و انتشارات لیوسا آن را منتشر کرده است. این کتاب به ما میآموزد چگونه از منتقدان ذهنی خلاص شویم تا به صلح درونی دست یابیم.
درباره کتاب رهایی از افکار سمی
ما مسئول افکار خودمان هستیم. واکنش ما به شرایط مختلف، نتیجهٔ باورها، نگرشها و عادتهای ماست. افکار ما همچنین روی سلامتی، روابط و امور مالیمان تأثیرگذار است. اگر آنچه را که میبینیم یا تجربه میکنیم دوست نداریم، پس باید دریچهٔ نگاهمان را نسبت به آن تغییر دهیم.
کتاب افکار سمی راهکارهایی را به زبان ساده ارائه میکند که با بهکار بستن آنها میتوانیم از شر افکار سمی که انرژی روانیمان را کاهش میدهند، رها شویم و از موانع بهعنوان فرصتی برای پیشرفت استفاده کنیم.
ما برای گسترش تغییرات مثبت به دنیا آمدهایم.
خواندن کتاب رهایی از افکار سمی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند از افکار سمی خود خلاص شوند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رهایی از افکار سمی
«یکی از بزرگترین ویژگیهای عصر کنونی این است که وقتی ذهن ما سازمانیافته میشود بهراحتی دچار چالشهای بزرگ میشویم و این موهبت یا مصیبت، ناشی از امکانات نامحدود کنونی است. برای نمونه شما برای مسافرت به فیجی یا رفتن به تائیتی و دیدن صخرهٔ مرجانی بزرگ ناچارید برای هفت روز سه هزار دلار بپردازید. انتخاب شما کدام یک است؟
اگر مسافرت به چنین جاهایی، جزء رؤیاهای دوستداشتنی شما باشد، ناامید میشوید، سرتان را تکان میدهید و بهجای احساس برنده بودن احساس بازنده بودن میکنید. آیا تاکنون چنین احساس داشتهاید؟
با توجه به شرایطی که در بالا اشاره شد، فرهنگ معاصر ما برخی از واژههای اختصاری را اختراع کرده است. ما با ذهنیتهایی مانند YOLO (تو فقط یک بار زندگی میکنی) به این نتیجه میرسیم که باید همین حالا عمل کنیم، وگرنه با نگرشی چون FOMO (ترس از دست دادن) ضربه میخوریم. این دو نگرش، بهکلی آرامش و نظم ذهنی ما را از بین میبرد و بهسوی خر شدن سوقمان میدهد.
خر بودن به چه معنی است؟ اینجا داستان کوتاهی دربارهٔ الاغی نقل میکنم که نمیتوانست تصمیم بگیرد اول بخورد یا بیاشامد و سرانجام از تشنگی تلف شد. (همانطور که میدانید، از تشنگی زودتر میمیریم تا گرسنگی.) برخی از مردم نیز به همین صورت، نمیتوانند تصمیم بگیرند که به کجا بروند، فیجی یا تائیتی. نمیدانند چه کار میخواهند بکنند: یک دورهٔ ارتباطات بگذرانند، زبان چینی یاد بگیرند یا به یک رستوران ژاپنی یا ایتالیایی بروند. درنهایت آنها با نشستن روی یک نیمکت و خوردن یک سوپ آماده، وقت خود را سپری میکنند و از ترس اینکه مبادا تصمیم اشتباهی بگیرند، هیچ کاری انجام نمیدهند.»
حجم
۹۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۹۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
نظرات کاربران
بسیار ساده و پیش پا افتاده، کمکی به من نکرد، دانسته های خودم به طرز کسل کننده ای تکرار شد و کاربردی نبود. _ ارزش خواندن دارد یا نه؟ + نه
کتاب خوبی بود امیدوارم بتوانیم یعنی اراده کنیم و خداوند متعال یاری کند محتوای اینگونه کتابهای خود یاری را در زندگی به کار ببریم.