کتاب ورای شگرف
معرفی کتاب ورای شگرف
کتاب ورای شگرف نوشتهٔ فیلیپ بال با ترجمهٔ نیکو یکتا در انتشارات متخصصان چاپ شده است. نویسندهٔ این کتاب یکی از منتقدین تفسیر جهانهای متعدد مکانیک کوانتوم است.
درباره کتاب ورای شگرف
شاید تاکنون از کوانتوم بسیار شنیده باشید که شما را در ناباوری علمیتخیلی گونهای غرق کرده و به خیالپردازیهای فانتزی فرو برده است. بهکمک این کتاب تا حدودی با علم کوانتوم آشنا شده و درمییابید همهٔ آنچه از اعجاب کوانتوم در منابع مختلف غیرعلمی میشنوید، یا میخوانید، لزوماً با حقیقت سازگار نیست. نویسندهٔ کتاب ورای شگرف بدون این که خواننده را درگیر ریاضیات و مسائل پیچیدهٔ کوانتومی کند، با بیانی جذاب از پیشرفتها، موانع و محدودیتهای مکانیک کوانتوم سخن میگوید. در کتاب ورای شگرف با آزمایشات مختلف ذهنی و تجربی، از قبیل دوشکاف و گربهٔ شرودینگر و نیز با پارادوکسهایی نظیر EPR و مباحث مطرح در مکانیک کوانتوم همانند مسئلهٔ اندازهگیری، کاربرد مکانیک کوانتوم در فناوری، اصولعدم امکان و ... آشنا خواهید شد.
کتاب ورای شگرف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به فیزیک و علم کوتنتوم پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب ورای شگرف
«مکس تگمارک، یکی از اذهان زیبای دنیای فیزیک، کیهانشناسی و محقق یادگیری ماشین و البته از طرفداران این تفسیر، معتقد است که ناظر در لحظهٔ تصمیمگیری آزمایش یا اندازهگیری، به کپ بهایی از خود تبدیل میشود که پیرامون هرکدام، جهانی کامل شکل میگیرد. شاید این گفته، به فیلمهای علمیتخیلی شبیه باشد، اما بد نیست که کمی از قفس محدود فکری خویش رها شویم و به آنچه «ورای شگرف» است، بنگریم. تنها در اینصورت است که میتوان به آنسوی ساختار محدود ذهن سفر کرد و علم را بیش از پیش درنوردید. انسان بارها شاهد شکستهشدن مرزها و محدودیتهای تعیینشده در نظریات علمی بوده که بر همین اساس نباید بهدلیل عجیببودن این حرف و مخالفت با شهود، چنین تعبیر ژرفی از طبیعت و قوانینش بهسادگی رد شود. تگمارک در گفتوگویی که با برایان گرین داشت میگوید: اگر چیزی را نمیبینیم یا نمیفهمیم، انصاف نیست بگوییم پس وجود ندارد. انسان زمانی مرکزیت جهان را زمین میدانست، اما بعدها فهمید که سیارات دیگری نیز در پهنهٔ گیتی وجود دارند که تفکر خاصبودن آدمی را رد میکنند. وی سپس به کشف کهکشانها و خوشههای کهکشانی دیگر پی برد. بنابراین اندیشیدن به اینکه آنسوی جهانی که میبینیم، واقعیاتی دیگر با ریاضیات و قوانین فیزیکی متفاوت وجود دارد، نباید آنقدرها هم بیراه باشد.
صحبت آخر را در قالب واژگانی بیان میکنم که اینشتین در بخشی از حرفهایش بیان کرد:
«نتیجه تحقیقات علمی نیست که انسان را اصالت میبخشد و طبیعت آنها را غنی میکند؛ بلکه تلاش برای ادراک عمیق هنگام انجام کارهای فکری خلاقانه، با ذهنی باز است که او را ارتقا می دهد.»
آنچه آدمی را به حیرت وا می دارد، لزوماً بر اساس واقعیت و علم نیست. بهترین کار آن است که دست به دامان منابعی معتبر و موثق شویم تا شاید روزی بتوانیم خود بر اساس دانستههای مستدل، به ایدههایی برای سرعت بخشیدن به روند علم و رسیدن به فهمی که درخور این جهان است برسیم و نقشی در آن داشته باشیم.»
حجم
۸۶۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۵ صفحه
حجم
۸۶۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۵ صفحه