کتاب باغچه ای که آفتاب به آن نمی تابید
معرفی کتاب باغچه ای که آفتاب به آن نمی تابید
کتاب باغچه ای که آفتاب به آن نمی تابید نوشتهٔ افسانه آروان است. انتشارات آذرفر این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی یک داستان ایرانی است.
درباره کتاب باغچه ای که آفتاب به آن نمی تابید
کتاب باغچه ای که آفتاب به آن نمی تابید را یک راوی اولشخص روایت میکند. او «ملیکا» نام دارد. ملیکا در ابتدای کتاب از بیحوصلگی خود میگوید. دلیل این بیحوصلگی رفتن «مارال» از پیش اوست. راوی بیان میکند که بسیار به مارال وابسته بوده است. او حتی در مدرسه هم که هست، از پشت پنجره که حیاط را میبیند، دارد به مارال فکر میکند. مارال از ایران رفته است. علت این رفتن، وضعیت دشوار او بوده است.
خواندن کتاب باغچه ای که آفتاب به آن نمی تابید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب باغچه ای که آفتاب به آن نمی تابید
«و دونفرمان به سمت خیابان حرکت کردیم. ولی هنوز چند قدمی برنداشته بودیم که مارال ایستاد و پرسید؛ ملیکا! فکر میکنی نیازی هست که چتری هم با خودمان بیاوریم؟»
حجم
۹٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۹٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
نظرات کاربران
بهتره موضوعات کتاب رو هم بزارید