دانلود و خرید کتاب افسانه روشنایی آرتور فرستنبرگ ترجمه محمد مظفرپور
تصویر جلد کتاب افسانه روشنایی

کتاب افسانه روشنایی

معرفی کتاب افسانه روشنایی

کتاب افسانه روشنایی نوشتهٔ آرتور فرستنبرگ و ترجمهٔ محمد مظفرپور است. انتشارات کتاب فردا این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر دربارهٔ ناگفته‌هایی از تاریخچهٔ ارتباط الکتریسیته (برق) و حیات در علم کنونی است.

درباره کتاب افسانه روشنایی

کتاب افسانه روشنایی، به گفتهٔ مترجم آن، ویژگی‌های خاصی دارد که آن را به اثری منحصربه‌فرد تبدیل می‌کند؛ انبوه استنادات و منابع، پرداختن به حوزه‌های مختلف علمی، زبان همه‌فهم و دست‌گذاشتن بر روی موضوعاتی که به‌طور مستقیم با زندگی مردم ارتباط دارند.

افسانه روشنایی روی نقطه‌ای در علم مدرن دست گذاشته که محل پیوند فلسفهٔ فیزیک و فلسفهٔ زیست‌شناسی به‌شمار می‌رود. آنچه می‌توان از این کتاب به‌صورت تلویحی درک کرد این است که عامل حرکت در مواد، نهایتاً به الکتریسیته بازمی‌گردد. حتی ادعا می‌شود همهٔ غذایی که می‌خوریم و هوایی که تنفس می‌کنیم نهایتاً به سلول‌ها رسیده و میتوکندری سلول که به‌منزلهٔ باتری آن عمل می‌کند، از این مواد، الکترون گرفته و از طریق الکترون‌ها حرکت تولید می‌کنند و سلول را زنده نگه می‌دارند.

این کتاب در ۲ بخش نوشته شده است.

خواندن کتاب افسانه روشنایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران تاریخ معاصر جهان و نیز به طرفداران و منتقدان فناوری، دوستداران فلسفه و روش علم پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب افسانه روشنایی

«بالاخره در سال ۱۸۸۹ آنفلوانزا رام شد. از آن سال به بعد، این بیماری همواره و در همه جای جهان به چشم می‌خورد. گرچه این بیماری به صورتی مرموز ناپدید می‌شود، اما باید در زمانی کم‌وبیش یکسان در سال بعدی، منتظر بازگشت آن بود. از آن زمان تاکنون این بیماری هیچ‌گاه غیبت نکرده است.

آنفلوانزا هم مانند «اختلال اضطرابی» چنان شایع و ظاهراً چنان آشناست که باید تاریخچه آن عمیقاً مطالعه شود تا بتوان پرده از رفتار این موجود عجیب برداشت و بزرگی فاجعه‌ای که ۱۳۰ سال قبل برای بهداشت عمومی به‌وجود آمد را نشان داد. این‌طور نیست که ما دانشی راجع به ویروس این بیماری نداشته باشیم؛ اتفاقاً ما بیش از آنچه لازم است درباره این ویروس می‌دانیم. آن‌قدر دانشمندان درباره ویروس میکروسکوپی مرتبط با این بیماری تحقیق کرده‌اند که دانش آنان درباره چرخه حیات ریز آن، به مراتب بیش از هر میکروارگانیسم دیگری است. این اما باعث شده بسیاری از حقایق عجیب و غریب راجع به این بیماری نادیده گرفته شوند؛ از جمله این واقعیات، آن است که این بیماری، مسری نیست.

دانشمندان بارها اعلام کرده‌اند که حداقل در ۳۰۰ سال گذشته، بیشترین احتمال وقوع همه‌گیری‌های جهانی آنفلوانزا در زمان اوج فعالیت مغناطیسی خورشید بوده که در نقطه اوج چرخه یازده ساله خورشیدی اتفاق می‌افتد. آخرین مورد از این هشدار در سال ۲۰۰۱ به‌وسیله کِن تَپینگ ستاره‌شناس کانادایی و دو پزشک اهل بریتیش‌کولومبیا صادر شد.

این روند، تنها جنبه گیج‌کننده این بیماری برای ویروس‌شناس‌ها نیست. در سال ۱۹۹۲ دکتر اِدگار هوپ سیمپسون، از مسئولین ارشد جهان در حوزه همه‌گیرشناسی آنفلوانزا، کتابی منتشر کرد و در آن به بررسی دانسته‌های ضروری شناخته شده راجع به این بیماری پرداخت. او در کتاب خود اشاره کرده بود که این دانسته‌ها مؤید انتقال این بیماری از طریق تماس مستقیم فردبه‌فرد نیستند. مدت‌ها بود که مسئله آنفلوانزا، دکتر هوپ سیمپسون را حیران کرده بود. این حیرت در واقع از زمانی شروع شد که او در ماجرای همه‌گیری آنفلوانزا در سال‌های ۱۹۳۲ و ۱۹۳۳ به عنوان یک پزشک عمومی جوان، به معالجه بیماران مبتلا در دورسِت انگلستان می‌پرداخت. در این همه‌گیری، برای اولین بار، ویروسی که مرتبط با این بیماری دانسته می‌شد ایزوله گردید؛ با این حال اما او در طول دوره حرفه‌ایِ ۷۱ ساله خود هیچ‌گاه پاسخی برای سؤالاتش پیدا نکرد. او در سال ۱۹۹۲ نوشت: «انفجار ناگهانی اطلاعات درباره ماهیت این ویروس و واکنش‌های آنتی‌ژنی آن (صرفاً) بر تعداد ویژگی‌هایی (از این بیماری) که نیازمند توضیح هستند افزوده است.»

او با تعجب از خود می‌پرسید: چرا آنفلوانزا یک بیماری فصلی است؟ چرا فقط طی دو سه هفته یا دو سه ماهِ وقوع همه‌گیری دیده می‌شود و سپس تقریباً به صورت کامل ناپدید می‌گردد؟ چرا همه‌گیری‌های آنفلوانزا پایان می‌یابند؟ چرا همه‌گیری‌های خارج از فصل، منتشر نمی‌شوند؟ چگونه همه‌گیری‌ها به یک باره بر سر همه کشورها آوار می‌شوند و سپس به صورتی معجزه‌آسا ناپدید می‌شوند؟ انگار کسی به صورت ناگهانی جلویشان را گرفته باشد. او نمی‌توانست درک کند که چرا یک ویروس باید چنین رفتاری از خود نشان دهد؟ چرا غالباً بزرگ‌سالان را درگیر می‌کند نه افراد مسن یا خردسال را؟ چگونه ممکن است همه‌گیری‌های آنفلوانزا در قرون گذشته نیز با همان سرعت خیره‌کننده امروز منتقل شوند؟ این ویروس چگونه ترفند ناپدیدشدن خود را اجرا می‌کند؟ این امر اشاره به این واقعیت دارد که وقتی سویه جدیدی از ویروس ظاهر می‌شود، سویه قبلی بین یک فصل و فصل بعدی در همه جای جهان و به‌یک‌باره ناپدید شده است. سیمپسون ۲، ۱ واقعیت علمی مجزا درباره آنفلوانزا را فهرست کرد. این موارد، او را سردرگم کرده و به نظر می‌رسید اگر کسی انتقال مستقیم این بیماری را قبول داشت نمی‌توانست توضیحی برایشان بیابد.

در نهایت او نظریه‌ای را زنده کرد که زمانی توسط محققی به نام ریچارد شُوپ مطرح شده بود. شوپ در سال ۱۹۳۱ برای اولین بار توانست ویروس این بیماری را در خوک‌ها ایزوله نماید. او هم اعتقاد داشت که ماهیت انفجارگونه بسیاری از موارد شیوع را نمی‌توان با سرایت مستقیم توضیح داد. شوپ و بعدها هوپ سیمپسون، این ایده را مطرح کردند که آنفلوانزا از انسان به انسان یا خوک به خوک و به صورتی معمولی منتقل نمی‌شود، بلکه به صورت نهفته در بدن انسان‌ها و خوک‌های ناقل که به تعداد زیاد در جمعیت‌های خود پخش هستند باقی می‌ماند تا اینکه ویروس بالاخره از طریق یک محرک محیطی دوباره فعال شود. آن‌ها این محرک را با تغییرات فصلی تابش خورشیدی مرتبط دانسته و معتقد بودند محرک مذکور شاید ماهیتی الکترومغناطیسی داشته باشد؛ همان ایده‌ای که تعداد زیادی از پیشینیان آنان طی دو قرن قبل از این دو نفر نیز مطرح کرده بودند.»

Space Man
۱۴۰۱/۰۵/۱۳

کتاب بسیار خوبیه، توصیه میکنم حتما مطالعه کنید. افسانه روشنایی: ناگفته‌هایی از تاریخچه ارتباط الکتریسیته و حیات 📖 کتاب افسانه روشنایی با مروری بر تاریخچه فناوری‌های الکتریکی-الکترومغناطیسی به اثرات زیستی و آسیب‌های آن بر انسان، محیط زیست و سایر موجودات زنده می‌پردازد. 🦠

- بیشتر
saghar
۱۴۰۱/۰۵/۱۵

ممنون طاقچه جان واقعا به روزی

از خدای متعال خواستارم غباری از غربت دانشمندان راستین را به چهره همه سوختگان دانش ارزانی فرماید.
hadidini

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۶۱۲ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۶۱۲ صفحه

قیمت:
۵۵,۵۰۰
تومان