کتاب رهیافتی به تولید علم تعلیم و تربیت اسلامی در قلمرو علوم انسانی اسلامی
معرفی کتاب رهیافتی به تولید علم تعلیم و تربیت اسلامی در قلمرو علوم انسانی اسلامی
کتاب رهیافتی به تولید علم تعلیم و تربیت اسلامی در قلمرو علوم انسانی اسلامی نوشتهٔ رحمت اله مرزوقی در انتشارات آوای نور چاپ شده است. این کتاب به پارادایم اسلامی تولید علم میپردازد.
درباره کتاب رهیافتی به تولید علم تعلیم و تربیت اسلامی در قلمرو علوم انسانی اسلامی
نویسنده در این کتاب به علم ماهیتی اجتماعی میدهد و عوامل گوناگون فرهنگی و اجتماعی را بر تولید و توسعهٔ آن مؤثر میداند. ازآنجاکه هر جامعه و فرهنگی نظامی فکر و ارزشی مختص به خود را دارد، تولید و توسعهٔ علم بر مبنای آن دیدگاه شکل میگیرد. این دیدگاه این موضوع را بررسی میکند که آیا علم بدون «جهان بینی» و یا «فلسفه» میتواند ظهور و بروز خارجی پیدا کند یا خیر. «جهان بینی» به مجموعهای از اعتقادات و باورها دربارهٔ هستی و انسان اطلاق میشود، یعنی نوع برداشت و طرز تفکری که یک مکتب دربارهٔ جهان و هستی عرضه میکند. کتاب رهیافتی به تولید علم تعلیم و تربیت اسلامی در قلمرو علوم انسانی اسلامی به این موضوع از دیدگاه اسلامی میپردازد.
کتاب رهیافتی به تولید علم تعلیم و تربیت اسلامی در قلمرو علوم انسانی اسلامی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به افرادی که مایل هستند تولید علم را از منظر اسلامی بررسی کنند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب رهیافتی به تولید علم تعلیم و تربیت اسلامی در قلمرو علوم انسانی اسلامی
برخی بر این باورند که به علت همپوشانی و اشتراک لغوی و معنایی مفاهیمی همچون «جهانبینی» و «فلسفه»، نمیتوان تمایز و تفاوت واضح و شفافی میان این دو قائل شد. در اندیشههای غربی، جهان بینی زیر مجموعه چارچوبهای فلسفی است، و جهان بینیها از حیث مبتنی بودن بر مقولاتی همچون «فردیت» و «تکثر معرفتی»، به مبانی متفاوتی از منظر «فلسفه علم» نیز تقسیم¬بندی و مورد بررسی قرار می¬گیرند، و لذا مکاتبی فلسفی و یا فکری همچون مارکسیسم، پوزیتویسم، رویکرد تفسیری، رویکرد انتقادی و امثال آن، از این چارچوبهای فلسفی نشأت میگیرد (ایمان و کلاته ساداتی، 1392، ص 449-446). از این منظر، میتوان گفت که «فلسفه علم» با توجه به اینکه به تحلیل مسایل علم، نظریهها، شیوهها و چگونگی تفحصهای علم میپردازد، میتواند ما را در فهم تاریخ تفکر علمی (پوپر، 1392، ص 34-22)، و شناخت جهان بینیهای حاکم بر تولید و توسعه علم یاری نماید.
اما واژه «فلسفه» که از واژه عربی¬شده «فیلوسوفیا» به معنای «دوستداری دانایی» آمده است، دارای دو معنای عام و خاص است. در معنای عام، فلسفه به جهان بینی شخصی هر فردی اطلاق میشود، یعنی «بینشی» است که هر فردی درباره مسائل فلسفی مربوط به خداوند، جهان و انسان میتواند داشته باشد. بر این اساس، آدمی از همان ابتدای خلقت از «فلسفه» برخوردار و بهرهمند بوده است. زیرا وی برای یافتن پاسخی برای سوالاتش، ابزاری جز اندیشیدن نداشته است. فلسفه در معنای خاص خود به مفهوم برخورداری از بینش ژرف و تأمل سنجیده درباره موضوعات فلسفی است، که دارای دو ویژگی خردمندانگی و آزادمندانگی باشد (دادبه، 1375، ص 12-11).
با این وجود، فلسفه یونانی که منجر به تولید فلسفه غرب و تمدن آن گردیده است، سیر تاریخی خاص خود را دارد، و آنچه از مجموع تلاش فکری غربیها برمیآید آن است که مراد آنها از «فلسفه»، همانا اهمیت دادن به «حجیت عقل» بشری است. به عبارت دیگر، «فلسفه»، تلاشی عقلی و ادراکی برای درک و شناخت واقعیتهای جهان است. در چنین تعریفی از فلسفه، عقل برای نیل به حقایق عالم همچون خداوند، نیاز به شیوه والاتر از ذهن دارد، و همین امر باعث شده است تا برخی از نامیدن نظام معرفتی خود با عنوان «فلسفه» دوری جسته، و از واژه «حکمت» استفاده کنند. لذا، «حکمت» در معنایی که متمایز از فلسفه باشد، سرمنشائی الهی و عطیهای ربّانی تلقی میشود (بقره، آیه 269) .
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۲ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۴۲ صفحه