کتاب اندیشه امنیتی شهید مدرس
معرفی کتاب اندیشه امنیتی شهید مدرس
کتاب اندیشه امنیتی شهید مدرس نوشته سید اصغر میر جعفری و جواد منزوی بزرگی و حسن جفایی است. این کتاب را انتشارات دیدهبان منتشر کرده است. بررسی اندیشه امنیتی برگزیدگان ایرانی، برای دستیابی به نظریه بومی امنیت؛ انگیزه کانونی کتاب «اندیشه امنیتی شهید مدرس» است.
درباره کتاب اندیشه امنیتی شهید مدرس
خاستگاه همه مکتبهای امنیتی شناخته شده در دنیای امروز کشورهای غربی هستند. از زمانی که رئالیستها در بستر پژوهشهای راهبردی، امنیت را در چارچوب دانش نظامی بررسی و آن را با تهدید خارجی تعریف کردند و آنارشی بینالمللی را گریزناپذیر و چاره را در خودبسندگی نظامی دانستند و پس از آن لیبرالها در چارچوب پژوهشهای روابط بینالملل، ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را بر امنیت افزودند و صلح جهانی را میان لیبرال دمکراسیها شدنی و پیشنیاز امنیت را افزون بر زدودن تهدید، آسایش و خشنودسازی قلمداد کردند و سپس مکتب کپنهاک، با رویکرد مستقلتری پژوهشهای امنیتی را دنبال کرد و تهدید را امری بیناذهنی برشمرد و با پافشاری بر بعد اجتماعی و سطح منطقهای امنیت، رویکرد امنیتیسازی را مطرح کرد؛ بهراستی آنها همگی داستان دگرگونی پیوسته چالش امنیت در غرب را بازگو میکردند. داستانی که بر تاریخ نیمکرهٔ شمالی، از جنگهای ۳۰ساله و آنگاه جنگهای جهانی اول و دوم و سپس دوران جنگ سرد و تا به امروز، همساز و با روند چالشهای امنیتی در دیگر کشورها بسی بیگانه بود.
این کتاب سعی دارد رویکرد شهید مدرس را بهعنوان یک اندیشمند شرقی بررسی کند.
خواندن کتاب اندیشه امنیتی شهید مدرس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به روابط سیاسی و بینالملل میتوانند از مخاطبان این کتاب باشند.
بخشی از کتاب اندیشه امنیتی شهید مدرس
«استبداد صغیر
نیاز به دگرگونی در ایران، نخستینبار در دوران فتحعلیشاه قاجار و در پی شکستهای پیدرپی در جنگ با روسها، ازدسترفتن سرزمینهای آباد و گسترده و سپس گردن نهادن به پیمانهای خفتبار گلستان و ترکمانچای، احساس شد.
عباس میرزای ولیعهد و قائممقام فراهانی تلاش کردند؛ از جایگاه حاکمیت و بیشتر در چارچوب نظامی به این نیاز پاسخ دهند و گامهایی نیز در این راه برداشتند؛ ولی با مرگ نابهنگام عباس میرزا، پس از فتحعلیشاه مفلوکترین شاه قاجار، یعنی محمدشاه به پادشاهی رسید. او حکومتش را با کشتن قائممقام که کشورداری اندیشمند و توانا بود، آغاز کرد و اداره کشور را یکسره به صدراعظم بیخردی به نام حاج میرزا آقاسی سپرد که هنری جز رمالی و ابزاری غیر خرافه نداشت. این بود که همه تلاشهای بهبودگرایانه متوقف شد و چرخ کارخانههای تازه راهاندازی شده هم از حرکت باز ایستاد.
پس از سیزده سال سیاه که محمدشاه در گذشت و حاجی از کشور گریخت؛ پادشاهی بر ویرانه آشوبزده ایران، به ناصرالدین میرزای هفدهساله و صدارت آن به امیرکبیر رسید. شاه جوان شایستگی درخوری برای اداره کشور نداشت؛ ولی امیر در باور دوستان و دشمنانش برگزیدهای سرآمد بود. ویژگیهای فردی، مانند: پاکدامنی، خردورزی، هوشمندی، بزرگمنشی و دریادلی او را بر دیگر برگزیدگان سیاسی دورانش برتری میبخشید.»
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه