کتاب اعتراف
معرفی کتاب اعتراف
کتاب اعتراف نوشتهٔ انریکه اندرسون ایمبرت و ترجمهٔ علی باغشاهی است. انتشارات پایتخت این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، منتخبی از داستانهای این نویسندهٔ اسپانیاییزبان و فیلسوفمحور را دربردارد.
درباره کتاب اعتراف
کتاب اعتراف بیش از ۹۰ داستان کوتاه از انریکه اندرسون ایمبرت را دربر گرفته است.
درونمایهٔ کلی این داستانهای کوتاه، مضامین فلسفی است و میتوان آنها را از نمونههای سبک ادبی رئالیسم جادویی قلمداد کرد. بهگفتهٔ مترجم کتاب اعتراف، علی باغشاهی، آثاری که به این نوع اندیشه آغشته میشوند، بهراحتی در یک دسته، ژانر و یا سبک قرار نمیگیرند و پیوسته درحال گریز از مرکزیت سبکی هستند.
انریکه اندرسون ایمبرت را از جمله خلاقترین نویسندگان سبک داستاننویسی «میکرو» دانستهاند.
خواندن کتاب اعتراف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره انریکه اندرسون ایمبرت
انریکه اندرسون ایمبرت در سال ۱۹۱۰ در آرژانتین به دنیا آمد. وی نویسنده، مقالهنویس، منتقد ادبی و استاد دانشگاه بود. او که همواره پیرو سوسیالیسم بود، یکی از مشهورترین و ماهرترین نویسندگان اسپانیاییزبان است.
این استاد دانشگاه، پس از بازنشستگی و در روزهای پایانی عمرش، نویسندگی را بهطور جدی و حرفهای ادامه داد و در سبکهای ادبی گوناگونی قلم زد.
برخی عناصر در آثار داستانی انریکه اندرسون ایمبرت تکرار شدهاند؛ فرم حلزونی یا مارپیچ، فضاهای وهمالود، فانتزی و یا خیالپردازانه، پایانهای غافلگیرکننده و نیز بازی با اساطیر از این دست هستند.
سبک این نویسنده را میتوان رئالیسم جادویی و گاه حتی سوررئالیستی و پسارئالیستی دانست.
«چاقو»، «خودبینی و غرور»، و «جنبش رودخانهای»، «سایه من»، «پیشگویی»، «خیابان»، «پیست شمشیربازی»، «مارپیچ حلزونی» و «اعتراف» نام برخی از داستانهای کوتاه ایمبرت هستند.
انریکه اندرسون ایمبرت در سال ۲۰۰۰ درگذشت. گابریل گارسیا مارکز، او را پدر «رئالیسم جادویی» میداند.
بخشهایی از کتاب اعتراف
«امروز وقتی صندوق بزرگ قدیمی زیر شیروانی را میگشتم، کاملاً اتفاقی دوباره چشمم به چاقو افتاد. خیلی کهنه به نظر میرسید، خاطرم هست آخرین بار زمان کودکی دیده بودمش! این چاقو به همراه وسایل دیگر پدربزرگ بعد از خودکشی او در ژاپن به اینجا فرستاده شده بود و مطمئناً دیگر به درد کاری نمیخورد. اما نمیدانم برای چه از آن استفاده میکردند؟! چون بیشتر بنظرم به یک شیء تزئینی می خورد که برای شخصی یا مراسم خاصی استفاده میشده. ولی الان حتی به عنوان چاقوی کاتر هم قابل استفاده نبود، چون تیغهاش خیلی بلند و خمیده بود.
اما برای چه نگهش داشتهاند؟ حقیقت این است که نگهداری از آن هیچ ارتباطی به من ندارد و به نظرم حالا که اینجاست وجودش به خود آن بستگی دارد.»
حجم
۴۵۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۴۵۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه