کتاب روح برکه
معرفی کتاب روح برکه
کتاب روح برکه نوشته فیلس ا. ویتنی است. این کتاب را نشر شانی منتشر کرده است.
درباره کتاب روح برکه
این کتاب داستان زنی جواب به نام لورا است که مردی که در جنگ بسیار آسیب دیده ازدواج کرده است. او به خانه مرد میآید تا در خانه خفقانآور و کنار مادر بدخلق مرد زندگی کند اما چیزی در این خانه سیاه طبیعی نیست. سایهٔ سنگین همسر قبلی شوهرش در همهجای خانه وجود دارد و بیشتر از همه جا حضورش اطراف برکهای که در آن غرق شده است حس میشود.
خواندن کتاب روح برکه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به رمانهای رازآلود و عاشقانه میتوانند از مخاطبان این کتاب باشند.
درباره فیلیس ویتنی
فیلیس ویتنی برنده چندین دوره جایزه داستان ادگار آلنپو در سال ۱۹۰۳ در یوکوهاما ژاپن از والدینی آمریکایی متولد شد. او پیش از مهاجرت به آمریکا در فیلیپین و چین زندگی کرد. این نویسنده اولین کتابش را با نام مکانی برای ان در سال ۱۹۴۱ به چاپ رساند. سپس دهها رمان و صدها داستان کوتاه نوشت و در مجموع ۷۵ کتاب منتشر کرد. آخرین کتاب او رؤیاهای آمتست در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. او در این اواخر مشغول نوشتن زندگینامهاش بود.
فیلیس در سال ۱۹۶۱ با داستان اسرار پاتوق برنده جایزه داستان کوتاه ادگار آلنپو شد و سه سال پشتسرهم با داستانهای مختلف این جایزه را نصیب خود کرد. سپس جایزه “استاد بزرگ” و در سال ۱۹۹۰ جایزه داستان آگاتا کریستی را دریافت کرد.
بعضی از آثار معروف او مانند پری در ماه، شمشیر نقرهای، درخت شعلهور و دختر ستارگان میلیونها نسخه فروش داشتهاند.
بخشی از کتاب روح برکه
«آنها ایستاده بودند و به برکه نگاه میکردند، لورا تیلر به ربهکا گفت: «فکر کنم همسر اول آقای تیلر را میشناختی»
زن جوان سیاهپوست به عقب برگشت و نگاهش را از برکه مواج گرفت، انگار از نگاهکردن به آن ناراحت میشد. بالاخره جواب داد «بله مادام، او واقعاً زیبا بود. مرگ او یک حادثه تأسفبار بود»
لورا به سمت پایین ساحل و لب آب رفت. «می گن اینجا خیلی عمیقه»
ربهکا گفت: «فکر کنم درسته» و ناگهان برگشت و به نشانه حرکت گفت: «خانم تیلر اینجا بدشگون است، اگر میخواهید استراحت کنید برویم بالای تپه.»
لورا به برکه نزدیکتر شد و گفت: «مرگ ویرجینیا حادثه غمانگیزی بود» و متفکرانه ادامه داد، یک حادثه بود، مگر نه؟ دخترک با چشمانی ازحدقهدرآمده به او نگاه کرد. لورا تکرار کرد «مگر حادثه نبود؟» ربهکا جوابی نداد، برگشت و شروع کرد به دویدن، او طوری از تپه بالا میرفت مثل اینکه روحی از داخل برکه او را تعقیب میکرد.
آن شب لبخند روشنی روی صورتهای موقر افراد حاضر در عرشه کشتی دیده میشد، یک زن بلندقد در اوان سیسالگی کنار همسرش در اونیفورم آبی، مغرورانه قدم برمیداشت. باعث خوشحالی بود که کاپیتان برای کریسمس به خانه آمده بود و سرنا ألرد با نگاهی آکنده از عشق به همسرش احساسش را بروز میداد. همسرش بهطرف او برگشت و آنها باعجله از محوطه پایین که بوی شدید سیگار و اسب به مشام میرسید، گذشته و از پلهها به سمت کابین فوقانی بالا رفتند. آنجا جایی برای نشستن پیدا کردند که چندان دور از دایره گرمایی که از یک اجاق مشتعل پخش میشد، نبود. ادگار الرد صندلی همسرش را عقب کشید تا او بنشیند و قبل از آنکه کنار همسرش جا بگیرد، دید که دوروبر آنها با تعدادی ارتشی پر شد.»
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۶۰۳ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۶۰۳ صفحه
نظرات کاربران
نخوندمش . ولی خلاصش کپی برابر اصل ربه کا اثر دافنه دوموریس