کتاب دنیای پر سوال کودکی
معرفی کتاب دنیای پر سوال کودکی
کتاب دنیای پر سوال کودکی نوشتهٔ مرضیه شاهرخی است. نشر گنجور این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، میکوشد به مخاطب خود بگوید که او باید از دریچهٔ نگاه کودک به سؤالات او نگاه کند.
درباره کتاب دنیای پر سوال کودکی
کتاب دنیای پر سوال کودکی دربارهٔ دنیای پرسؤال کودکان است. آنها از زمانی که میتوانند محیط اطراف خود را درک کنند، پیوسته سؤالات بسیاری برایشان پیش میآید؛ چون میخواهند دنیای خود را کشف کنند و بشناسند. بعضی وقتها پرسشهای کودکان از نگاه بزرگترها بسیار عجیب و خندهدار است اما در واقعیتِ ذهن ناب و بکر کودکان اینطور نیست. از دید کودک، این سؤالها بسیار هم درست و بهجا هستند.
برخی از این پرسشها عبارتاند از «مامان خدا کیه؟ بابا خدا چه شکلیه؟ شبیه پدربزرگه؟»، «مامان، مامانبزرگ بعد از مردن کجا میرود؟» و یا «من چگونه به دنیا آمدهام؟».
این کتاب با هدف هدایت ذهن بزرگسالان برای برخی از پاسخها نوشته شده است.
خواندن کتاب دنیای پر سوال کودکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به پدرها، مادرها، مربیها و معلمها پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب دنیای پر سوال کودکی
«خب حالا برسیم سر اصل مطلب و کمک من به شما.
دختر گلم، من و پدر چون خیلی همدیگر را دوست داشتیم و بههم علاقه داشتیم با اجازه از پدر و مادرمون تصمیم گرفتیم تا در کنار هم زندگی کنیم و با هم ازدواج کردیم. ما شب عروسیمان تنها بودیم و شما را نداشتیم. بعد از ازدواجمون از اونجایی که همدیگه رو خیلی دوست داشتیم و دلمون میخواست شاد و شادتر باشیم از خدای مهربون خواستیم تا یه فرزند خوب و خوشگل به ما بده. خدا هم از اونجایی که خیلی مهربونه، یه دختر خیلی ناز مثل شما به ما هدیه داد، چون دوست داشت من و پدرت خوشبختتر باشیم. (یادتون باشه که از بهترین کلمات استفاده کنید مانند هدیه، خوشبختی و... تا حس خیلی خوبی از بودن کودک در زندگیتان به او دست بدهد.)
حالا اگر با کودک خیلی کنجکاو روبهرو شدید که سؤال بعدی را عنوان کرد، مثلا چرا شکم عمه جون بزرگ شده؟ یعنی اون موقعی که منتظر من بودید شکم شما هم بزرگ شده بود ....»
***
«پدر با شنیدن این سؤال اول رنگ از رویش پرید و ماند که چه پاسخی دهد. سپس سعی کرد سریع خودش را جمع و جور کند و به خود گفت: پسرم دیگر بزرگ شده است و باید همهچیز را بداند و چه بهتر خودم بگویم و شروع کرد به توضیح تمام مسائل زناشویی. پسر که با کمال دقت به همهٔ آنها گوش میداد دست آخر به پدر گفت: پدر جان بابت تمام اینها ممنون، اما من از مامان شنیده بودم که شب عروسیتان لولهٔ آشپزخانه ترکیده بوده و خانهٔ شما را آب برداشته بوده. میخواستم داستان آن شب را بدانم که با آنهمه مهمان چه کردید! مامان گفت که مجبور شدید از همهشون کلی کار بکشید و خلاصه کلی با هم خندیدید.»
حجم
۳۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۷ صفحه
حجم
۳۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۷ صفحه
نظرات کاربران
سوال های خوب و پاسخ های خوبتر. این کتاب از ما می خواهدپاسخ سوال کودکان را عاقلانه و با تحقیق بدهیم