کتاب استخوان ماهی جادویی

کتاب استخوان ماهی جادویی نوشتهٔ منوچهر اکبرلو است. نشر آماره این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر کوتاه، یک نمایشنامه برای ۲ بازیگر را دربردارد.

درباره کتاب استخوان ماهی جادویی

نمایشنامهٔ استخوان ماهی جادویی برای ۲ بازیگر نوشته شده است. این ۲ بازیگر باید در نقش‌های زیر ظاهر شوند:

راوی ۱/ راوی ۲/ پادشاه/ ملکه/ ماهی‌فروش/ فرشتهٔ مهربان/ سارا/ قورباغه.

دو بازیگر، در متن، نمایشنامه با نام ۱ و ۲ مشخص شده‌اند و به‌تناسب یکی از نقش‌های یادشده، در پرانتر، پیش از دیالوگ‌ها نوشته و مشخص شده است.

این نمایشنامه، با نگاهی امروزی، به الگوهای داستانی افسانه‌های قدیمی پرداخته است؛

قصه، دربارهٔ پادشاهی است که برخلاف همهٔ پادشاه‌ها بسیار فقیر است اما دختر این پادشاه حاضر نیست با استفاده از قدرت جادویی یک استخوان ماهی، زندگیشان را تغییر دهد؛ او می‌کوشد با همتِ خودش کنترل سختی‌های زندگی را در دست بگیرد.

در انتهای کتاب استخوان ماهی جادویی، عکس‌هایی از اجرای این نمایشنامه نیز گنجانده شده است؛

تصاویرِ این اجرا نشان می‌دهند که در اجرای این نمایش از امکانات نمایش عروسکی نیز استفاده شده است؛

کارگردانی این نمایش برعهدهٔ احسان مجیدی بوده و در آذرماه ۱۳۹۲ در مرکز تولید تئاتر کانون پرورش فکری (واقع در پارک لاله در تهران) به روی صحنه رفته بوده است.

مخاطب این نمایشنامه کودکان و نوجوانان هستند.

خواندن کتاب استخوان ماهی جادویی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی ایران پیشنهاد می‌کنیم.

درباره منوچهر اکبرلو

منوچهر اکبرلو در سال ۱۳۴۱ به دنیا آمد. وی نمایشنامه‌نویس، کارگردان تئاتر و پژوهشگر ایرانی است که در حوزهٔ مطبوعات نیز فعالیت دارد.

اکبرلو مدرک کارشناسی هنرهای نمایشی و کارشناسی‌ارشد پژوهش‌های هنری با گرایش تئاتر و سینما دارد و به‌عنوان مدرس دانشگاه، روزنامه‌نگار، منتقد، پژوهشگر، مترجم، نویسنده و ویراستار فعالیت می‌کند.

نمایشنامه‌های «استخوان ماهی جادویی»، «پلنگ و آدمیزاد»، «مهمان‌های ناخوانده»، «پیک نیک در میدان جنگ»، «سیب خورها، گلابی خورها، آلوخورها و تمشک خورها!»،‌«تولدت مبارک عمو هانس» و مجموعه «نمایشنامه‌های کوتاه» برای کودکان از آثار مکتوب اکبرلو هستند؛ او آثار بسیاری را نیز برای نوجوانان یا بزرگسالان کارگردانی کرده و به روی صحنه برده است.

منوچهر اکبرلو نویسندگی و کارگردانی فیلم، برنامه‌های تلویزیونی و شبکهٔ نمایش خانگی را نیز در کارنامهٔ حرفه‌ای خود دارد.

بخش‌هایی از کتاب استخوان ماهی جادویی

«۱: سلام.

۲: سلام.

۱: این یه افسانه است.

۲: فقط یه کم با افسانه‌هایی که تا حالا شنیدین فرق داره.

۱: یکی بود یکی نبود. یه پادشاهی بود... ایناهاش... (پادشاه میشود.)

۲: و یه ملکه ای. (ملکه میشود.)

۱: پادشاه، پادشاه خوبی بود. چرا؟

۲: چون این پادشاه کار میکرد.

۱ (پادشاه): بله من تو یه اداره کار میکنم. تو اداره برنامه ریزی شهر.

۲ (ملکه)

شوهر من مثل پادشاه های دیگه نیست که فقط بخور و بخوابه و کارش شکار باشه و جشن گرفتن.

۱ (پادشاه): ملکه هم تو خونه دستکش می‌بافت... ایناهاش... هر کدومش رو هم دو سکه می‌فروخت.

۲ (ملکه): سه سکه.

۱ (پادشاه): اِ؟ گرون شده؟ بله سه سکه.»