کتاب باشگاه مغز (۳)
معرفی کتاب باشگاه مغز (۳)
کتاب الکترونیکی «باشگاه مغز (۳)» نوشتهٔ تارا رضاپور و حامد اختیاری در انتشارات مهرسا چاپ شده است. ما چه اندازه از توانایی های مغز و نحوه ی کاربرد آن ها آگاهیم؟ لحظه ای درنگ کنیم. ما مؤلفان مجموعه کتابهای باشــگاه مغز، خودبزرگبینانه، تصور نمیکنیم کلید حل تمامی مشــکلات در متن این سه کتاب پنهان اســت اما باور داریم با مطالعهٔ مجموعه کتابهای باشــگاه مغز، جرقهای در ذهن شما پدید میآید تا به مغزتان بهعنوان برترین موهبت الهی و توانایی های خود به عنوان «جانشین خدا در زمین» (خلیفة اللّه) بیشتر توجه کنید.
بهرهگیری حداکثری از توانمندیهای موجود مغزی و ارتقای آنها، مهارتی است که یادگیری آن از ســالهای ابتدایی دبستان آغاز میشود و تا پایان عمر ادامه خواهد یافت. ما باور داریم. که آن چه در نظام آموزشی رسمی کشورمان برای معرفی مغز و توانمندیهای آن به کودکان، نوجوانان، جوانان و دیگر مخاطبان این نظام آموزشــی ارائه میشود، اگر صفر نباشد کمترین است. رشد دانش علوم اعصاب در بازهٔ زمانی بیست سال کنونی و بهویژه چند سال گذشته برای استفاده از مغز انسان و توانمندیهای آن، دریچههای جدیدی را به روی ما گشوده است.
درباره کتاب باشگاه مغز (۳)
بنیان علمی این ســه عنوان کتاب، قرار دادن شما در شرایط فشار روی عملکردهای متفاوت مغزی است. فشار، عامل مناسبی برای آشنایی شما با توانایی های گوناگون مغزی تان است؛ همان گونه که هرگاه می خواهید از وضعیت عضله های بدن خود آگاه شوید با اِعمال فشار روی آن ها متوجه حضورشان می شوید. در این راه چندین گام را باید بپیماییم:
گام نخست، «آگاهی از وجود توانایی های مختلف مغزی» در جریان به کار بردن آنها در این تمرینها است.
گام دوم، آگاهی از اهمیت و اثر این تواناییها در زندگی روزمرهٔ شماست. در پایان هر پله، صفحهای به معرفی یک نمونه تمرین استفاده شده در این کتاب اختصاص یافته است (برای نمونه، صفحهٔ۲۴ را ببینید) اهمیت عملکردهای مختلف مغزی مد نظر هر نوع تمرین، در این صفحه معرفی می شود. با مطالعهٔ دقیق این آموزشها، گام دوم را هم محکم بردارید.
گام ســوم، انجام تمرینات به گونه ای منظم در طول زمان است. فشار تمرینها با افزایش ســختی آنها در طول زمان افزایش مییابد. امیدواریم این افزایش فشار به فعالیت بیشتر مغز و در نهایت افزایش توانمندیهای مد نظر، منجر شود.
اما گام چهارم، تبدیل شــدن تمرینات مغزی به برنامــهٔ منظم روزانه برای چند دقیقه و همچنین بهکارگیری این تمرینها در زندگی عادی و روزمره است.
کتاب باشگاه مغز (۳) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به افرادی که قصد دارند فعالیتهای مغزی خود را ارتقا بخشند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب باشگاه مغز (۳)
«بهترین قسمت خاطرات، ساختن آن ها است» [ایمی ریس آندرسن، مدیر و نویسنده]
اگــر بخواهیم اتفاقاتی را که در مغز و برای ذخیره ی اطالعات در حافظه رخ می دهد، با زبانی ســاده بیان کنیم، می توانیم آن را مشابه انبار فروشــگاهی بزرگ در نظر بگیریم که کالاهای مختلف به طور مداوم وارد این انبار می شــوند و از آن خارج می شوند. بدین ترتیب که ورودی انبار، توجه ماســت. هرچه این ورودی کامل تر و بیشتر گشوده شود، اجناس بیشتری نیز وارد انبار می شوند. در مورد حافظه نیز «توجه»، پنجره ی ورودی اطلاعات به مغز است. هرچه نسبت به اطرافمان هشیارتر باشیم، اطلاعات بیشتر و کامل تری وارد حافظه می شود. در مرحله ی دوم، انباردار فروشگاه که همان حافظه ی ماست، باید این کاالها را تحویل بگیرد و آن ها را با نشان یا عالمتی خاص مشخص کند. به طور مثال می تواند کالا را با یک برچسب رنگی مشــخص کند و مشــخصاتش را روی آن بنویسد و کالا را در قفسه ی مناسب و نزدیک کالاهای مشابه بگذارد. هرچه این مرحله با دقت بیشتری انجام شود، انباردار می تواند در مواقع لزوم کالا را با ســرعت و به آسانی پیدا کند. این دو مرحله، در فرایندهای حافظه، رمزگذاری و ذخیره نامیده می شــوند. در مغز نیز اطلاعات ورودی جدید بر اســاس ویژگی های خاصی که دارند، مشــخص و در مکان مناسب طبقه بندی می شوند. هرچه علامت گذاری اطلاعات و سازمان دهی آن ها بهتر صورت گیرد، در مرحله ی بعد، مغز کم تر دچار مشکل می شود. مرحله ی سوم، مرحله ی درآوردن کالاها از داخل قفسه های انبار و استفاده از آن ها است. مشابه این اتفاق در مورد حافظه، بازیابی اطلاعات نامیده می شــود. زمانی که درباره ی نام دبستانمان از ما می پرســند، مغزمان باید بتواند پاســخ این سوال را از بین قفسه های مغزی انتخاب کند. همان طور که کالای مصرفی بعد از استفاده به قفسه ها باز می گردد، اطلاعات نیز پس از بازیابی، دوباره به جای خود باز می گردند. نکته ی دیگری که بین انبار فروشگاه و انبار حافظه ی مغز ما مشابه است، کالاها یا اطلاعاتی هستند که مدتی بدون استفاده در قفسه ها باقی می مانند و به تدریج کیفیت اولیه ی خود را از دست می دهند و از بین می روند. این همان لحظه ای است که می گوییم فراموش کرده ام! این اتفاق در مغز به این دلیل رخ می دهد که ما نتوانسته ایم اطلاعات ذخیره شده در حافظه را در زمان خاص، بازیابی کنیم.
حجم
۱۵٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۱۵٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب یه کتاب تمرینی هست.نسخه چاپیش رو بخرین بهتره.مجموعه کتابرسان داره.…
بهتره نسخه چاپی خریداری بشه
خیلی بد بود
چیز بدرد بخوری نیست من که خوشم نیومد