کتاب مردی که می خندد
معرفی کتاب مردی که می خندد
کتاب الکترونیکی «مردی که می خندد» نوشتهٔ ویکتور هوگو با ترجمه جواد محیی در انتشارات آستان مهر چاپ شده است.
درباره کتاب مردی که می خندد
این کتاب روایت زندگی بسیار غمانگیز کودکی به نام جوئین پلین است که از بدو تولد بیخانمان میشود و هیچگاه خانواده خود را ندیده است، او توسط کومپراچیکوها (خریداران بچه) خریداری شده و در ۱۰ سالگی از آنها جدا میشود. قیافه زشت جوئین پلین که گویی همیشه بر آن لبخند نقش بسته است به دلیل جراحیای است که کسانی که با پدر وی دشمنی داشتهاند روی آن انجام دادهاند. جوئین پلین، طبق اتفاقاتی که در خلال داستان رخ میدهد؛ جان یک دختربچه یکساله نابینا را نجات میدهد. سپس جوئین پلین، همراه با آن دختربچه که اکنون او نیز بیخانمان است، نزد یک مرد تنها به نام اورسوس، بزرگ میشوند و به خاطر قیافه زشت و مضحک جوئین پلین که بسیار برای اجرای نمایش خوب و مناسب است و مردم را به خنده میاندازد؛ به اجرای نمایش در شهرها میپردازند.
درباره ویکتور هوگو
ویکتور ماری هوگو شاعر، داستاننویس و نمایشنامهنویس پیرو سبک رومانتیسم فرانسوی بود. از برجستهترین آثار او بینوایان، گوژپشت نتردام و مردی که میخندد است. در فرانسه بیشتر او را به واسطهٔ مجموعه اشعارش میشناسند.
کتاب مردی که می خندد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به ادبیات فرانسوی و آثار ویکتورهوگو پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب مردی که می خندد
از فاصله نزدیکتری به خوبی دیده میشد که هر یک از آنها شنل پاره پوره و پر وصلهپینهای بر تن کرده و بهآسانی میتوانستند در زیر آن چهره خود را از سوز و سرما و دیدگان مردم کنجکاو پنهان سازند. با این حال بسیار زبر و زرنگ و عدهای از آنها دستاری چون مردم اسپانیا بر سر بسته بودند. این سرپوش در انگلستان خلاف عادت جلوه نمیکرد. در آن زمان اهالی شمال، مد را از جنوبیها اقتباس میکردند. شاید علت این امر آن بود که شمال، جنوب را در هم شکسته بود. شمال با پیروزی بر جنوب، ارزش آن را بالا میبرد. پس از جنگ آرمادا، لباس کاستیلی، در دربار الیزابت به صورت زیباترین لباسها در آمد. صحبت به زبان انگلیسی، در دربار ملکه انگلستان زننده بود. تقلید از آداب و رسوم مغلوبین، شیوه دیرین جهانگردان نیمه وحشی بوده است. مغولها چینیها را با نظر تحسین نگریسته و از آنها تقلید میکنند، و به همین دلیل مدهای کاستیلی در انگلستان رواج یافته و در مقابل آن منافع انگلستان در اسپانیا رسوخ میکند. یکی از آنان ظاهر آراستهتری داشت و به نظر میرسید که سردسته آنهاست. لباس کهنه ملیلهدوزی بر تن داشت و جلیقه پولکداری زیر شنلش میدرخشید. دیگری کلاه فوتر بر سر و مرد باسوادی به نظر میرسید.
حجم
۶٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۰۸ صفحه
حجم
۶٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۰۸ صفحه
نظرات کاربران
مردی که میخندد جزو کتابای خاطره انگیزی هست که خوندم صد صفحه اول هیچی نداره و فقط روی توصیفات میگرده خسته ات میکنه کسل ت میکنه ولی ادامه بده از صفحه صد و یک شروع میشه🙂 دوسش داشتم
عالی