کتاب کوروش هخامنش
معرفی کتاب کوروش هخامنش
کتاب کوروش هخامنش نوشتهٔ مبینا عسکری دهنو است. این کتاب را انتشارات آوای چلچله منتشر کرده است.
درباره کتاب کوروش هخامنش
این کتاب، داستان کوتاهی دربارهٔ زندگی کوروش کبیر، پادشاه ایرانی، است. کوروش، نخستین شاه و بنیانگذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. او به خاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایهگذاری نخستین امپراتوری چندملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن بردهها و بندیان، احترام به دینها و کیشهای گوناگون، گسترش تمدن و... شناخته شده است. کتاب کوروش هخامنش، شرح زندگی این پادشاه را از کودکی آغاز میکند، به نوجوانی رسیده و سپس به دوران جوانی او میپردازد. کتاب بهطور مختصر از ازدواج، نبردها و شیوهٔ پادشاهی کوروش کبیر میگوید.
خواندن کتاب کوروش هخامنش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای نوجوانانی که به داستانهای تاریخی علاقهمند هستند مناسب است.
بخشهایی از کتاب کوروش هخامنش
کوروش کبیر تا ده سالگی در دامن مادرخواندهی خود پرورش مییابد. هرودوت دوران کودکی کوروش را اینچنین وصف میکند: «کوروش کودکی بود زبر و زرنگ و باهوش، و هر وقت جواب سؤالی از او میکردند، با فراست و حضور ذهن کامل فورا جواب میداد. در او نیز همچون همهی کودکانی که به سرعت رشد میکنند و با این وصف احساس میشود که کمسن هستند، حالتی از بچگی درک میشد که با وجود هوش و ذکاوت غیرعادی او از کمی سن و سالش حکایت میکرد. بر این مبنا، در طرز صحبت کوروش نه تنها نشانی از خودبینی و کبر و غرور دیده نمیشد، بلکه کلامش حاکی از نوعی سادگی و بیآلایشی و مهر و محبت بود؛ بدین جهت همه بیشتر دوست داشتند کوروش کبیر را در صحبت و در گفتوگو ببیند تا در سکوت و خاموشی. وقتی که با گذشت زمان کمکم قد کشید و به سن بلوغ نزدیک شد، در صحبت بیشتر رعایت اختصار میکرد. کمکم چندان محجوب و مودب شد که وقتی خویشتن را در حضور اشخاص بزرگسالتر از خود مییافت، سرخ میشد و آن جوش و خروشی که بچهها را وامیدارد تا به پر و پای همه بپیچند و بگزند، در او آن حدت و شدت خود را از دست میداد. کوروش کبیر در واقع به هنگام تمرینهای ورزشی، از قبیل: سوارکاری، تیراندازی و غیره که جوانان همسنوسال اغلب با هم رقابت میکنند، او برای آنکه رقیبان خود را ناراحت و عصبی نکند، آن مسابقههایی را انتخاب نمیکرد که میدانست در آنها از ایشان قویتر است و حتما برنده خواهد شد؛ بلکه آن تمرینهایی را انتخاب مینمود که در آنها خود را ضعیفتر از رقیبانش میدانست و ادعا میکرد که از ایشان پیش خواهد افتاد و از قضا در پرش با اسب از روی مانع و نبرد با تیر و کمان و نیزهاندازی از روی زین، با اینکه هنوز بیش از اندازه ورزیده نبود، اول میشد. کوروش وقتی هم مغلوب میشد، نخستین کسی بود که به خود میخندید؛ از آنجا که شکستهای کوروش در مسابقات، وی را از تمرین و تلاش در آن بازیها دلزده و نومید نمیکر د و برعکس، با سماجت تمام میکوشید تا در دفعهی بعد، در آن بهتر کامیاب شود. در اندکمدت به درجهای رسید که در سوارکاری با رقیبان خویش برابر شد و باز هم، چندان شور و حرارت به خرج میداد تا سرانجام از ایشان هم جلو زد. وقتی کوروش در این زمینهها تعلیم و تربیت کافی یافت، بر طبقهی جوانان هجده تا بیستساله درآمده و در میان ایشان با تلاش و کوشش و در همهی تمرینهای اجباری، با ثبات و پایداری، با احترام و گذشت به سالخوردگان و با فرمانبرداریاش از راستان انگشتنما گردید.» زندگی کوروش جوان بدین حال ادامه یافت تا آنکه یک روز اتفاقی روی داد که مقدر بود زندگی کوروش را دگرگون سازد.
حجم
۳٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۳٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود