دانلود و خرید کتاب ۱۴۴۹ مائده افشار
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب ۱۴۴۹ اثر مائده افشار

کتاب ۱۴۴۹

نویسنده:مائده افشار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب ۱۴۴۹

کتاب الکترونیکی «۱۴۴۹» نوشتهٔ مائده افشار در انتشارات آذرفر چاپ شده است. این کتاب از زبان نویسنده در حدود پنجاه سال آینده و در حالی که هشتاد و خرده‌ای سال از عمر او رفته است، روایت می‌شود.

درباره کتاب ۱۴۴۹

از پنجره بیمارستان بیرون رو نگاه می‌کردم از اون بالا می‌شد کل تهران رو دید. خون‌هایی که اندازه یک سر سوزن بودن یا چراغ‌هایی که در کنار هم روشنایی داشتند و اتومبیل‌های زنجیرواری که هر کدام به مقصدی نامعلوم ره می‌سپاردند. درون هر کدام از همین خانه‌ها یا اتومبیل‌هایی که از این ارتفاع این چنین کوچکند رازهایی بزرگ، غم و شادی‌هایی عظیم وجود دارد. پس دریافتم رازها و احساسات که از روح ما نشأت می‌گیرند درهایی قابل قیاس با آجرهای بالا آمده نیستند ولی گاهی به چشم دیده‌ام که به خاطر همین اجسام روح‌هایی را لگدمال می‌کنند و احساسات را زیر سؤال می‌برند یا اینگونه بگویم که به خاطر مال و ثروت روح یکدیگر را فدا می‌کنند. به ساعت روی میز که کنار قاب عکس بودن نگاه کردم. ۲۲:۹ دقیقه صبح تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۴۹ شمسی. در این زمان هشتاد و اندی سال از عمرم را سپری کرده‌ام. 

کتاب ۱۴۴۹ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های ایرانی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب ۱۴۴۹

پدرم می‌گفت: خوب درس بخوانم و از همان روز اول هدفم این باشد که مثل آنها دکتر شوم، پولدار بشوم مثل آنها صدها نفر را استخدام کنم برای راحتی خودم. مادرم می‌گفت: باید درس بخوانم تا روی پاهای خودم بایستم و محتاج کسی نباشم. باید پولدار شوم تا کسی جرأت چپ نگاه کردن به من را نداشته باشد خب من حرف‌هایشان را به گوش می‌شنیدم ولی همان‌طور که داشتم به کفش‌هایم نگاه می‌کردم و باهاشون بر روی ابرها سیر می‌کردم به این فکر می‌کردم که اگر بخواهم دکتر بشوم به خاطر این هست که مریض‌ها را درمان کنم. اگر بخواهم کسی را استخدام کنم نمی‌خواهم مثل آنها سرشان داد بزنم. دلم نمی‌خواهد کمر یک پدر را جلوی فرزندش خم کنم. من شاید می‌خواستم دکتر بشوم و همچنین می‌خواستم ثروتی زیاد داشته باشم اما هیچ گاه دلم نمی‌خواست همانند آنها بشوم. دوست نداشتم غرور صدها نفر را خورد کنم تا راحت زندگی کنم. شروع آن سال با همراهی پدر و مادرم برایم سهل بود و همراهی هر روز آنها برایم امید بخش بود و به همین خاطر تمام تلاشم را در طول تحصیل سال اول کردم و به راحتی به سال دوم رسیدم. 

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۳۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۷۷ صفحه

حجم

۸۳۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۷۷ صفحه

قیمت:
۱۸,۰۰۰
تومان