کتاب من نجیب محفوظ هستم
معرفی کتاب من نجیب محفوظ هستم
کتاب من نجیب محفوظ هستم؛ برنده نوبل ۱۹۸۸ نوشتهٔ ابراهیم عبدالعزیز و ترجمهٔ مظاهر اسکندرزاده است و نشر ندای کارآفرین آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب من نجیب محفوظ هستم
نجیب محفوظ که شرح داستان زندگی او را در این کتاب خواهید خواند، در جهان عرب بسیار شناخته شده است. شاید نقطهٔ اوج این شهرت جهانی فراتر از جامعهٔ متمدن کنونی مصر، برگردد به جایزهٔ ادبی نوبل که او بهعنوان اولین فرد از جهان عرب به این افتخار بزرگ دست پیدا کرد و پیش از او سابقه نداشته است. مردی با کوله باری از دانش و تجربه و آثار بسیار متعدد در حوزههای مختلف، اما باوجوداین، بهزعم بسیاری از محققینِ آثار او که منتج به حقیقت هم هست، هیچگاه اقدام به نوشتن شرح حال خود نکرده است و هیچ کتابی هم به این عنوان در زمرهٔ گنجینهٔ تألیفات و آثار او یافت نشده است. پس از مرگ او، زندگینامهاش به کوشش استاد ابراهیم عبدالعزیز از بین خاطرات و گفتار و نوشتار و مصاحبههای او با دانشجویان و دوستان و آشنایان و نزدیکان تحت مجموعهای به نام انا نجیب محفوظ جمعآوری شد.
این کتاب شرح حال فرزانهای از فرزانگان این کرهٔ خاکی و دنیای فانی و به عبارتی سمبل ادبیات عرب است، مردی خستگیناپذیر در عرصهٔ نوشتن.
خواندن کتاب من نجیب محفوظ هستم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران نجیب محفوظ پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب من نجیب محفوظ هستم
شروع ماه رمضان برای ما تقریباً ماه آزادی بود، چرا که این ماه علاوه بر این که یکی از جلوههای حقیقی ایمان بود، ماهی بود که نشاط و شادابی ما تا پاسی از شب حتی وقت شنیدن اذان طلوع فجر ادامه پیدا میکرد. میدان بیت قاضی که ما در آن سکونت داشتیم در طول یک ماه رمضان شور و نشاط خاصی بر آن حکمفرما بود و وقتی که عید فرا میرسید کل خیابانهای منتهی به آن آذینبندی میشدند و همه خانهها از شور و حال خاصی برخوردار بودند و سرودخوانان با خواندن سرودهای خاص نبوی حال و هوای نشاطآوری را در ما ایجاد میکردند و این سرودخوانان با قصاید خاص و مولودیهای منحصربهفرد یکی پس از دیگری نغمهسرایی میکردند، ما نیز به دنبال آنها در ورای کوچهها و خیابانها پرسه میزدیم و همنوا با آنها نغمهخوانی میکردیم، ما عاشق شنیدن این مولودیها بودیم با توجه به اینکه هنوز سن زیادی نداشتیم اما بهمحض شنیدن این نغمهها گاهوبیگاه هر وقت و هر موقع از خانه بیرون میزدیم، سریع در این حلقههای ذکر شرکت میجستیم، صدای این آوازهخوانان و مغنیان در زمرهٔ اولین صداهایی بودند که میتوانستیم در خارج از منزل گوش دهیم اگرچه در منزل با دستگاه گرامافون صداها و آواز خوانندگان دیگر را هم گوش میکردیم اما از شنیدن این صداها و نغمهها که در حلقههای ذکر اجرا میشد لذتهای خاصی میبردیم و درکل این سی روز که ماه رمضان ادامه داشت کار هر شب ما بود، گاه حتی فانوس به دست این مسیرها را طی میکردیم تا بتوانیم در تاریکی این مسیرها را پیدا کنیم و در این جشنوارههای خیابانی و منزل به منزل شرکت کنیم و تا اذان صبح کار گردش و چرخش و پرسه زدنهای ما طول میکشید.
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه