کتاب هنر ارزش گذاری احساسی

کتاب هنر ارزش گذاری احساسی نوشته امیلی رایت و با ترجمه فاطمه شوشتری در انتشارات نمای علم منتشر شده است.

درباره کتاب هنر ارزش گذاری احساسی

این کتاب شما را به سفری دربارهٔ کشف رازهای تایید شدن می‌برد. در ابتدا کار را با نظریه‌ها آغاز می‌کند و سپس به سراغ تجزیه و تحلیل تکنیک‌هایی که به شما می‌آموزد تا روابط خود را با دیگران متحول کنید. البته این راه آسانی نیست اما با دانشی که به دست می‌آورید و داشتن تعهدی استوار، قادر خواهید بود سریعا تعاملات اجتماعی خود را بهبود ببخشید.

تایید و ارزش‌گذاری یک هنر محسوب می‌شود و با تمرین مداوم مهارت شما بهبود پیدا خواهد کرد. در طول به دنبال فرصتی برای ارزش‌گذاری و تایید پارتنر خود باشید و به زودی تبدیل رفتارهای منفی به فرصتی برای ارتباط، درک و صمیمیت را خواهید دید.

شما مجبور نیستید برای انتقال احساسات خود آنها را به کلمات تبدیل کنید. اگر مدام بر صحبت کردن و داشتن مکالمات بی‌معنی پافشاری کنید کسل کننده خواهد بود این کتاب به شما کمک می‌کند تا بتوانید راه درست ابراز احساسات را درک کنید. 

ما به هر دو روش کلامی‌و غیر کلامی‌می‌توانیم ارتباط برقرار کنیم. حتی با یک لبخند نیز می‌توانیم با شخصی ارتباط برقرار کنیم. در نتیجه داشتن ارتباطات خوب جزئی ضروری برای تعاملات اجتماعی مثبت است. این کتاب به شما کمک می‌کند احساس بهتری داشته باشد.

خواندن کتاب هنر ارزش گذاری احساسی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ارتباط سازنده پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب هنر ارزش گذاری احساسی

بروز تعارض بین زوج‌ها اجتناب‌ناپذیر است، هرکسی که بیش از چند روز در رابطه بوده باشد این مسئله را درک می‌کند. این اختلافات به دلایل گوناگونی به‌وجود می‌آیند. اما رایج‌ترین آنها وجود بی‌عدالتی در رابطه است. نظریهٔ مبادلهٔ اجتماعی که توسط محققین بسط داده شده است، دلیل اینکه چرا بی‌عدالتی باعث بروز اختلافات می‌شود را توضیح داده است. طبق این نظریه ازدواج را می‌توان مانند یک معاملهٔ پایاپای در نظر گرفت، هر یک از ما تلاش‌های فراوانی می‌کنیم تا مزایای مشخصی از پارتنر خود دریافت کنیم. همچنین درک می‌کنیم که برای دستیابی به این مزایا باید چیزی با ارزشی برابر ارائه دهیم. به‌عبارت دیگر در حالی‌که سعی می‌کنیم جملات زیبایی به پارتنر خود بگوییم آنها در واقع شرایط ضمیمه هستند.

زوج‌ها درگیر تبادلات متنوعی برای حفظ رابطه ای برابر هستند. ما تمایل داریم برای حفظ رابطه فداکاری‌های فردی انجام دهیم و در مقابل انتظار داریم پارتنرمان نیز کاری مشابه و یا قابل مقایسه با آن انجام دهد. وقتی دو طرف به تعادل برسند – یعنی همان میزانی که می‌دهیم دریافت می‌کنیم – حال رابطه خوب است. وقتی یکی از طرفین باور داشته باشد کمتر از آنچه می‌دهد دریافت می‌کند این عدم‌تعادل باعث ناراحتی او و دلیل شروع مشاجره‌ها می‌شود.

وقتی از این منظر به رابطه نگاه کنیم مخالفت‌ها می‌توانند برای رابطه مفید باشند. آنها ابزاری ابتدایی برای قوی‌تر کردن رابطه هستند. اگر ما به خاطر کاری که طرف مقابل انجام داده و یا انجام نداده است ناراضی باشیم، می‌توانیم نارضایتی خود را به وسیلهٔ مواجهه با آنها بیان کنیم. با توجه به این اطلاعات زوج‌ها می‌توانند تغییراتی در رابطهٔ خود ایجاد کنند که نیازهایشان برآورده شود. بحث کردن نیز باعث می‌شود طرفین رابطه مشکلات خود را حل و فصل کنند و اگر موفق شوند پیوند آنها مستحکم‌تر خواهد شد.

البته، دیدن فواید بحث و مشاجره همواره آسان نیست. ممکن است رابطه وارد دوره‌هایی شود که طرفین حس کنند دیگر نمی‌توانند با یکدیگر زندگی کنند. کنار آمدن با بحران‌ها و وارد کردن زندگی به یک مرحلهٔ جدید می‌تواند دشوار باشد. برخی زوج‌ها ممکن است به این نتیجه برسند که رابطهٔ آنها با مشکلات بزرگی روبرو است که انعطاف‌پذیر نیستند. حتی ممکن است به این نتیجه برسند که یکدیگر را دوست ندارند و یا با هم تفاهم ندارند. یا ممکن است باور داشته باشند که زوج‌های دیگر به اندازهٔ آنها بحث نمی‌کنند یا در کنار آمدن با مشکلات خود بهتر عمل می‌کنند. وارد شدن به دوره‌هایی با تعارضات شدید و طولانی کاملا نرمال است و تقریبا برای تمام زوج‌ها اتفاق می‌افتد و احتمالا در این زمینه بهتر و یا بدتر از زوج‌های دیگر نیستیم. در واقع، گر چه نمی‌دانیم پشت درهای بسته و در بین زوج‌های دیگر چه می‌گذرد، اما تمام زوج‌ها مانند ما و یا حتی بیشتر مشاجره‌های شدید و طولانی مدت دارند.