دانلود و خرید کتاب غیرممکن وجود ندارد کران بدی ترجمه گیتا گرکانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب غیرممکن وجود ندارد اثر کران بدی

کتاب غیرممکن وجود ندارد

معرفی کتاب غیرممکن وجود ندارد

کتاب غیرممکن وجود ندارد نوشته کران بدی و با ترجمه گیتا گرکانی در انتشارات موسسه فرهنگی هنری نوروز هنر منتشر شده است. این کتاب روایت اصلاحات در یکی از بزرگ‌ترین زندان‌های جهان است. 

درباره کتاب غیرممکن وجود ندارد

اين كتاب بر اساس اسنادی نوشـته شده است كه نویسنده با حوصله و وسواس نگهداری و بايگانی كرده است. کتاب غیر ممکن وجود ندارد مجموعه یادداشت‌ها و خاطرات دکتر کران بدی اولین پلیس زن کشور هندوستان است. او دو سال نیز رئیس زندان تیهار هندوستان بوده است. زندان تیهار بزرگترین زندان در قاره آسیا است. نویسنده در این کتاب مجموعه اصلاحات، تغییرات و نوآوری‌هایی را که در زمان خدمت خود در زندان تیهار سبب شده است را روایت کرده است. این اقدامات، جوایزی از سازمان‌های ملی و بین‌المللی برای او همراه داشت. توزیع مواد مخدر در زندان، شرایط زندگی زنان زندانی تیهار، زندان نوجوانان، زندانی‌های تحت مراقبت شدید، شرایط مدیریت داخلی زندان، و تاسیس بخش روان درمانی بخش‌های مهمی است که این کتاب درباره آن‌ها حرف می‌زند. 

خواندن کتاب غیرممکن وجود ندارد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به روایت‌های مستند اجتماعی پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب غیرممکن وجود ندارد

نمی‌توانسـتم صبر كنم. نخسـتين جلسـه را با معاون زندان و مسـئولين چهار زندان كه زندان‌های تيهار ناميـده می‌شـدند برگـزار كردم. بايد پيش از آغاز كار گروهی برای شـناختن يكديگر باهـم ديدار می‌کرديم وقتی آن‌ها آمدند و دور يـک ميز چوبی سـاخت زندان نشسـتند، حس كـردم خيلی كنجكاو هسـتند بداننـد چه خواهم گفت. شـايد می‌خواستند بدانند چگونه حرف می‌زنـم و به عنوان يک رئيس زندان زن چطـور عمل می‌كنم. هدفم چيسـت؟ مشـتاق اين كار هسـتم يا از منصوب شـدن به اين مقام آزرده خاطـرم؟ آيـا روسايم را متهم می‌كنم كه مرا دسـت به سـر كرده‌اند و سـعی می‌كنم حس همـدردی آن‌ها را تحريک كنم؟ در كشور من هر زمان كه گرفتن شـغل بر اساس روابط نباشد هميشه فرد ماموريت يافته ـ ايـن را بـه طرز مؤدبانه به كار گمارده شـدن می‌نامند ـ تا در جاهايی پسـت و گمنام بكار مشـغول شود. اگر چـه همواره كسـانی كه شايسـته مقامشان نيسـتند از كار بركنار می‌شـوند. مطمئنم همكارانم می‌خواستند بدانند مـن يكی‌ از آن انتخاب‌های نامناسـب هسـتم يا نه. از نظـر من آن‌ها بـه انجام وظيفه دشـواری كـه برعهده گرفته بودند نه علاقه خاصی داشـتند و نه شـيفته ايـن كار بودند. به نظر می‌رسـيد تنها بـه اين دليل در آن‌جا حضور داشتند كه چنين شـغلی به آن‌ها داده شـده بـود. گروه جوانی بودند، همه در دهـه سی عمر بسـر می‌بردند. برای نخسـتين بار كمی بيش ازحد احسـاس مسـئوليت كـردم. نه فقط بـه خاطر موقعيت برجسـته اداری‌ام، بلكه به خاطر سـن و سـالم. حالا سرپرسـت زندان تيهـار بودم، بزرگ‌ترين زندان در آسـيا از نظـر تعـداد زندانيـان، و آن هـم درسـت در دهلی نو، پايتخت هنـد كه خود يک كلان شـهر محسـوب می‌شد. دفتـر من ظاهری اسفبار داشـت. بدترين دفتـرم در تمام سـال‌های خدمت در اداره پليـس بود. معلوم شد دفتـر بعد از سـاختمان اصلی سـاخته شده و قـرار بـوده بدون اسـتفاده بماند. انـدازه آن قابل توجه بود اتاقی شش در چهارونيم متر بود، بدون چشـم‌انداز. ديوارهای زرد كمرنگش برهنـه بودند و اتاق شكارگاه دلپذيری بـرای موش‌های صحرايی و همه نوع حشـره بود كـه عليرغم حضور من با آشـنايی كامل بـه محيط در اطـراف جسـت‌وخيز می‌كردنـد. تصوير صفحـه ۱۷ اين صحنه را كه يک زندانی نقاشی كرده اسـت نشان می‌دهد.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۱

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

حجم

۷٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۱

تعداد صفحه‌ها

۳۵۲ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان