دانلود و خرید کتاب نور و نیلوفر صالح سجادی
تصویر جلد کتاب نور و نیلوفر

کتاب نور و نیلوفر

نویسنده:صالح سجادی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب نور و نیلوفر

«نور و نیلوفر» مجموعه غزلیات صالح سجادی( -۱۳۵۵)، شاعر ایرانی است. در یکی از سروده‌های آمده در این کتاب می‌خوانیم: «تو آفتاب منی ابرهای تیره اگر... پرندۀ تواَم آه این تن شفیره اگر... عبور می‌کند از خشم سیلی امواج به کشتی‌ات برسد پای این جزیره اگر... بیا تمام کن این درد باستانی را که قرن‌هاست مرا کرده‌ای اسیرِ اگر که چشم سرخ خیابان به راه زرد شده به آنک آمدنت این چراغ خیره اگر... تو آسمان منی باز باز خواهم گشت شوم بر این تن پست کلاغ چیره اگر»
نظری برای کتاب ثبت نشده است
از دلتنگی نامه‌های عصر جمعه اگرچه ذهن بشر قرن‌هاست خستۀ توست اگرچه متن تو را دوره کرده حاشیه‌ها ولی به چیستی‌ات پی نبرده فلسفه‌ای فراترید هنوز از تمام فرضیه‌ها
Maryam Bagheri
پکی عمیق به سیگار و رخوتی دیگر، دوباره سرفۀ خونین و خِس‌خسِ ریه‌ها گرفته دست مرا روزنامه‌ای کهنه، عبور می‌دهد از کوچۀ حوادث شهر جنون و خودکشی و جزر و مد سطحِ سهام، تجاوز و سرقت، قتل عمدها، دیه‌ها میان مردم این شهر عده‌ای هستند که در پس سرشان جای چکش قاضی است و دلخوش‌اند به حکم اداره‌ای که در آن، نشسته گرد عدالت به روی دوسیه‌ها اگر چه رد شدن از این قضیه بهتر بود
Maryam Bagheri
آسمان هم زمین‌خوردۀ توست، روح عصیانگر کهکشان‌گرد! اولین ضربه، محرابِ گلگون، دومین جرعه، تشتی پر از خون تا تو مجنون ِمجنونِ مجنون، آه ای مرد! ای مرد! ای مرد!
Maryam Bagheri
زمان به ساعت من یک دقیقه تا صفر است شتاب عقربه‌ها را گرفته بغض زمین زمان در آخر هر پنج‌شنبه می‌پرسد: رسیده‌اند به پنجاه و چند ثانیه‌ها؟
Maryam Bagheri
تو حسن مقطع این آفرینشی! آری دوازده صنعت در تو مختصر شده است نهفته است به دقت، به حوصله، به شکوه، در استعارۀ تو ازدحام مکنیه‌ها
Maryam Bagheri
ای نخستین بدر، هر شب دیدنت را دوست دارم آسمان در آسمان تابیدنت را دوست دارم ای خدای خاک! وقتی ابرها را می‌تکانی از درختی مرده، خرما چیدنت را دوست دارم دست‌هایت را همان اندازه که شمشیر می‌زد وصله وقتی می‌زند پیراهنت را دوست دارم آه ای بر چاه ِعدلِ کوفه بوتیمار غمگین!
Maryam Bagheri
تو آفریده شدی تا بهار زنده بماند کمی ‌امید در این انتظار زنده بماند تو آمدی که در این عرصۀ شکست و تزلزل ثبات قامت یک افتخار زنده بماند فدای لحن کلامت، همیشه شاعر ِهستی! بخوان که شعر در این گیرودار زنده بماند گرفته این همه منصور دست ناصری‌ات را که نبض حادثه در چنگ دار زنده بماند در این زمانۀ سنگی من از تو یاد گرفتم که می‌شود مردی شیشه‌وار زنده بماند
Maryam Bagheri
آسمان هم زمین‌خوردۀ توست، روح عصیانگر کهکشان‌گرد! اولین ضربه، محرابِ گلگون، دومین جرعه، تشتی پر از خون تا تو مجنون ِمجنونِ مجنون، آه ای مرد! ای مرد! ای مرد!
Maryam Bagheri

حجم

۶۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۶۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰
۵۰%
تومان