کتاب هوش فرهنگی و تعاملات اجتماعی در وزارت امور خارجه

کتاب هوش فرهنگی و تعاملات اجتماعی در وزارت امور خارجه نوشته سیدعبدالله سجادی جاغرق و سیده سپیده فیضی است. این کتاب اثری کاربردی برای شناخت فنون مذاکرات مهم است.

درباره کتاب هوش فرهنگی و تعاملات اجتماعی در وزارت امور خارجه

در محیط کار دنیای امروز، رهبران و مدیران سازمان‌ها و متخصصان در حرفه‌های مختلف با افراد متعددی از بسترهای متفاوت فرهنگی تعامل و همکاری دارند. قطعا برقراری ارتباط مؤثر در شرایط میان فرهنگی به سادگی ارتباط با افرادی از فرهنگ خودی نیست. برای کار با این افراد، سازگاری بسیاری مورد نیاز است. تجربیات فراوان نشان داده است که بدون شناخت و توانایی سازگاری با فرهنگ‌های مختلف، رهبران و سازمان‌های آنها با شکست مواجه خواهند شد.

تجربیات فراوان نشان داده است كه بدون شناخت و توانایی سازگاری با فرهنگ‌های مختلف، رهبران و سازمانهای آنها با شكست مواجه خواهند شد. به عبارت دیگر برای كار در دنیای جهانی كنونی دیگر تخصص فنی و حرفه‌ای بلاخص برای رهبران و مدیران سازمان های بین‌المللی به تنهایی کافی نیست. رهبران و مدیران هنگام کار با مردمی با تفاوت‌های فرهنگی با مشكلات بسیاری مواجه می‌شوند. هوش فرهنگی در دو دهه اخیر به عنوان یك توانمندی ویژه و مناسب برای مواجهه با فرهنگ‌های بیشماری که اکثر رهبران و مدیران دنیای معاصر با آنها روبه‌رو می‌شوند، مطرح شده است. به عبارت دیگر هوش فرهنگی به معنی توانایی فعالیت اثربخش در میان فرهنگ‌های ملی، قومی و سازمانی است. هوش فرهنگی به رهبران کمک می‌کند تا بیاموزند كه چگونه به شکلی اثربخش با افرادی که متعلق به بسترهای فرهنگی متفاوت هستند، کار کنند. این امر به تضمین اثربخشی رهبری در میان مرزهای فرهنگی کمک می‌کند.

این کتاب سعی دارد اهمیت هوش فرهنگی را در ابعاد سیاسی مذاکرات وزارت خارجه بررسی کند.

خواندن کتاب هوش فرهنگی و تعاملات اجتماعی در وزارت امور خارجه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به علوم سیاسی و مدیریت کسب و کار دانشجویان این رشته پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب هوش فرهنگی و تعاملات اجتماعی در وزارت امور خارجه

بیتردید، برخورداری رهبران جهانی شدن از مجموعهای از هوشهای چندگانه بسیار ضرورت دارد. علاوه بر هوش متداول عقلانی و هوش عاطفی که همواره مورد تاکید صاحبنظران علم مدیریت و رهبری بوده است، رهبران هزاره سوم برای هدایت پیچیدگی‌های نوین محیط‌های جهانی نیازمند هوش دیگری نیز هستند که از آن به هوش فرهنگی تعبیر می‌شود (چین و گای، ۲۰۰۶). آنجایی که جهانی شدن فرآیندی شتابان و به سرعت در حال توسعه و از طرفی عرصه همسفری همه ملت‌های جهان با ویژگی‌های خاص فرهنگی و اجتماعی خویش است لذا رهبران آینده جهان باید توانایی شناخت و تکریم ارزشها و فرهنگ‌های شرکت کنندگان در سفر جهانی شدن را داشته باشند. به بیان دیگر، برخورداری از سطح مطلوبی از هوش فرهنگی ضرورت رهبری در عرصه جهانی شدن است و افزایش مهارت‌های آن در رهبران، اثربخشی بیشتر در محیط‌های جهانی را به دنبال خواهد داشت (توماس و اینکسون، ۲۰۰۵).

همچنین ایجاد تعادل در برقراری تعامل اجتماعی امری ضروری است که به وسیله عناصر کالبدی و در بستر فردی و اجتماعی هر جامعه ای و مبتنی بر ارزشهای فرهنگی آن میسر میشود. حال این هوش فرهنگی که ابعاد گوناگونی را دربرمیگیرد، در صورتی که به طرز صحیحی در سازمانها بنا گردد و مورد استفاده قرار گیرد، میتواند تعاملات سازمانی سازندهای را به اجرا درآورد.

هوش فرهنگی می‌تواند آثار و فوایدی را برای اجتماع انسانی داشته باشد :

۲- تقویت ارتباطات

۲- درک متقابل و افزایش تفاهم بین افراد 3-کاهش مشکلات ادراکی و تعاملات.

علت انتخاب بررسی این موضوع در این سازمان، به خاطر ارتباط این سازمان با اقشار خاصی از جامعه و بعضاً اقشار خارجی وجود هوش فرهنگی از ابعاد مختلف انگیزشی، رفتاری و ... میتواند در ایجاد ارتباط بهینه و ایجاد تعاملات اجتماعی، انسجام تعاملات، مشارکت اجتماعی تاثیر بسزایی داشته باشد.