کتاب سکوت سازمانی مانعی بزرگ برای عملکرد اثربخش سازمان ها

کتاب سکوت سازمانی مانعی بزرگ برای عملکرد اثربخش سازمان ها نوشته شبنم زاهدی است. این کتاب به یکی از بزرگترین مشکلات سازمان‌ها در دنیای امروز یعنی سکوت سازمانی می‌پردازد.

درباره کتاب سکوت سازمانی مانعی بزرگ برای عملکرد اثربخش سازمان ها

دنیایی که در آن به سر می‌بریم بسیار پیچیده و واجد دو ویژگی عمده، منابع محدود و نیازهای نامحدود است. همین عامل، موجب توجه روزافزون به بهره‌وری شده است. بهره‌وری یا بهبود عملکرد سازمان‌ها، می‌تواند پشتیبان برنامه رشد و توسعه و ایجاد فرصت‌های تعالی سازمانی شود. در دنیای پویای امروز، فراگیر و بدون مرز دامنه علوم و فنون باعث پیچیده‌تر شدن دائمی ابزارها و تکنیک‌ها شده است، به طوری که اگر به انسان‌ها به عنوان عضوی از جوامع بشری به‌طور دائمی آموزش داده نشود و دانش آن‌ها همگام با تغییرات محیطی نباشد، حتی برای تامین نیازهای خود با مشکل مواجه خواهند شد. 

باید دانست ارزیابی عملکرد مشخص می‌کند که مشکل در کجاها وجود دارد و کجاها نیاز به بهبود دارد، ارزیابی عملکرد، به سازمان‌ها کمک می‌کند تا فرایندهایشان را به خوبی بشناسد و به این شناخت برسند که چه چیزی را می‌دانند و چه چیزی را نمی‌دانند. امروزه، سازمان‌ها به کارکنانی نیاز دارند که با ابراز ایده‌ها و نظرات خود سازمان را یاری رسانند. با این وجود این واقعیت که سکوت کارکنان، به پدیده‌ای شایع در سازمان‌ها تبدیل شده است، اما مفهومی است که چندان شناخته نشده و پژوهش‌های علمی کمی بر روی آن صورت گرفته است، سکوت سازمانی با محدود کردن اثربخشی تصمیم‌گیری‌های سازمانی و فرایندهای تغییر همراه است. مشکلی که اکنون گریبان‌گیر سازمان‌ها است، آن است که بیشتر مدیران از اظهارنظر کم کارکنان خود ناراحت هستند زیرا اگر بر شالوده سازمانی مهر سکوت زده شود، اذهان کارکنان که موتور مولد دانش سازمانی هستند، فسیل خواهند شد؛ و زمانی که این اتفاق می‌افتد، مدیریت باید متوجه خطر بزرگی که در حال وقوع است، باشد. این کتاب سعی دارد اطلاعات کاملی درباره سکوت سازمانی، ضرر و مشکلات آن ارائه کند تا سازمان‌ها و مدیران بتوانند بهترین تصمیم را بگیرند.

خواندن سکوت سازمانی مانعی بزرگ برای عملکرد اثربخش سازمان ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام صاحبان کسب و کار و رهبران و مدیران سازمان‌ها پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سکوت سازمانی مانعی بزرگ برای عملکرد اثربخش سازمان ها

آلبرت هیریشمن (۱۹۷۰: ۱۷۴)، اولین اندیشمند علوم اجتماعی که مفهوم "آوا یا صدا" را به عنوان پاسخی در برابر نارضایتی سازمانی مطرح کرد. به اعتقاد وي مصرف کنندگان و اعضاي سازمان سه گزینه را براي ابراز نارضایتی خود در اختیار دارند:

۱) خروج: هیریشمن (۱۹۷۰: ۱۷۶) خروج را این طور تعریف می‌کند: "قطع تقاضاي مشتریان براي محصولات سازمان یا خروج برخی از کارکنان از سازمان ".

۲) صدا: او صدا را نیز چنین تعریف می‌کند:" شکایت کردن و تلاش براي انجام تغییرات به هر طریقی که شده، بجاي فرار از بیان امور اعتراض آمیز، خواه از طریق تقاضاهاي فردي و جمعی به مدیري که مسئول مستقیم است خواه از طریق ارائه درخواست به یک مقام بالاتر (تا او مدیریت را وادار به انجام تغییرات کند) یا از طریق اقدامات و طرق دیگر بیان اعتراضات ".

۳) وفاداري: علیرغم آنکه هیریشمن تعریف مشخصی براي این پدیده ارائه نداد ولی او معتقد است که وفاداري به سه نوع تقسیم می‌شود:

۱) بی‌خبری: نیاندیشیدن در مورد مسائل اطراف؛

۲) آگاه- منفعل: رنج بردن در سکوت و امید به این که اوضاع به مرور رو به بهبود خواهد رفت.

۳) آگاه- فعال: بازگو کردن مسائل جهت تغییر یا جبران.

هیریشمن (۱۹۷۰: ۱۸۰)، ادعا می‌کند که گزینه صدا توسط کارکنانی که وفادار می‌باشند و می¬خواهند نارضایتی خود را ابراز کنند به کار گرفته می‌شود.

تقریبا همزمان با پژوهش¬هاي "هیریشمن"، تیمی متشکل از روانشناسان علوم اجتماعی به سرپرستی "تزر " مفهوم دیگري را تحت عنوان "تمایل به مسکوت گذاشتن (عدم انتقال) پیام‌های ناخوشایند" که مرتبط با مطالعات مربوط با صدا و سکوت بود، ارائه دادند (گرینبرگ و ادواردز ، ۲۰۰۹: ۲۷۱).