کتاب مرگ بازاریابی
معرفی کتاب مرگ بازاریابی
جو پولیزی و روبرت رز در کتاب مرگ بازاریابی توضیح می دهند که چگونه کسب و کارهای نوآور قادرند هزینه بازاریابی را به سود مبدل کنند.
درباره کتاب مرگ بازاریابی
این اثر، مملو از ایدههای تبدیل بازاریابی محتوایی به مراکز سود است. پولیزی و رز، معمّای بازاریابی در قرن بیست و یکم را حل نموده اند. تمرکز ایشان در این کتاب، بر دو مؤلفه کلیدی مشتریان و جریانهای سودی ست که مشتریان خالق آناند. از این رهگذر، تفکر بازاریابی سنتی محصولات کاملا دگرگون گردیده است.
کتاب حاضر، قوانین بازاریابی را بازنگاری نموده؛ و محتوای ضروری را پیش رو در کانون توجه، جهت خلق ارزش وفاداری نسبت به برند قرار داده است. به مدد این اثر، مرزهای معمول در این حوزه را درنوردید؛ رویکردها را دگرگون سازید؛ و از برهم زننده بودن، هراسی به خود راه ندهید. مرگ بازاریابی، استنباطهای کامل از بازاریابی محتوایی را به نحوی هوشمندانه، در قالب نیروئی برجسته در تجربه مشتری و دگرگونی کسب وکار در حوزه پسااینترنت آشکار مینماید.
خواندن کتاب مرگ بازاریابی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
متخصصان حوزه بازاریابی و کسبوکار مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب مرگ بازاریابی
هنگامیکه جو روبرت، برای نخستین بار، با ایده نهفته در مرگ بازاریابی، مراجعت نمودند؛ در ابتدا، پیرامون پدیده برندهایی اندیشه نمودیم که محتوای خود را از رهگذر پخش کامل از طریق شرکتهای رسانهای به پول مبدل میسازند.
در خصوص رِد بول اندیشه نمودم؛ زیرا واکنش همگان است. رد بول، نمونه اولیهی پیشگام در بازاریابی محتوایی - کاربرد محتوا جهت ایجاد مخاطب، و سپس، سودآوری از محل این روابط- است. شواهد بیانگر آناند که بازاریابی محتوایی، کسبوکار رد بول را تااندازهای واژگون داشته که شرکت مدعی گردیده، عصر تلقی ایشان بهعنوان شرکتی تولیدکننده نوشیدنیهای انرژیزا در رسانهها تبلیغاتی، به سررسیده؛ و مبدل به شرکتی رسانهای گردیدهاند که نوشیدنیهای انرژیزا به فروش میرساند.
در تماس پیوسته با بازاریابان، پیرامون آینده بازاریابی محتوایی، شاهد تردید ایشان، نسبت به الگوی رد بول بوده؛ و تأکید داشتهاند که رویه مذبور، از بین برنده تمایلات نسبت بدین مقوله است. پرسش این است که چرا مدیران ارشد بازاریابی (CMO-ها) ، خواهان آناند که برندهای خویش را به شرکتهای رسانهای مبدل سازند؟ شواهد بیانگر آن هستند که الگوی کسبوکار رسانهها در جریان فروپاشی ست. و چنانچه دستخوش فروپاشی نبود؛ اکنون و اساساً، چنین شرایط دشوار و شوم "تبلیغات فاقد کارکرد، و ناگزیر از پرداختن به مقوله خلق محتوا" وجود نمیداشت.
لیکن، به دریافتهایم که توان بالقوه بازاریابی محتوایی، جهت دگرگونی کسبوکار، ورای تفکر و عمل شرکت رسانهای ست. و تلقی این امر از درک مسئله تلاشها در خصوص آنچه بازاریابی قادر به حصول است، اشتباه میباشد.
در خلال برهه زمانی پس از چرخش سریع رد بول، هر CMO و مؤسس نامآشنا برای مؤلف، اقدام به تثبیت نوعی فعالیت خلق محتوا نمود. لیکن، این اقدامات، با بیمیلی بسیار و تااندازهای کنارهگیری به انجام رسید. دلیل این امر، مؤلفه مفقوده در اقدامات ایشان است که به باور جو روبرت در مرگ بازاریابی، طرح اولیه چگونه شرکتها قادرند شاهکاری مشابه با رد بول را با وجود مشکلات و در هر قالبی محقق نمایند، است.
هر سازمان قادر است محتوا را جهت حصول جام مقدس CMO خویش- که بازاریابی بهعنوان مرکز حقیقی سودآوری ست- به طرقی مورداستفاده قرار دهد که منحصر بدان کسبوکار باشد. تعاملات انگیخته با مشتریان از رهگذر محتوا، الهامبخش توسعه خطوط تولید تازه هستند. و محورهای عطفی در استراتژی شرکت میباشند. اِعمال تغییرات در پیام برند، لرزههایی خفیف از نقطه شروع- یا به عبارتی مشتری- و در طول مسیر تا رسیدن به مدیران ارشد ایجاد مینماید.
بدین ترتیب، مرگ بازاریابی، راهنمای مدیریت ارشد در راستای عملکرد فعلی و آینده بازاریابی ست. چراکه بازاریابی محتوایی سبب دگرگونی رد بول به یک شرکت رسانهای گردید؛ و محتوا، کسبوکار شما را بهگونهای دیگر متغیر خواهد نمود. و شاید در بیاهمیتترین حالت، محتوا در خدمت سازوکاری قرار گیرد که سرانجام، بازاریابی را از باری بر دوش کسبوکار، به کسبوکاری حقیقی ارتقاء بخشد.
حجم
۶٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۶٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
نظرات کاربران
خیلی بد ترجمه شده. اصلا نمیشه خوند. واژههای سنگین و جملاتی که اصلا برای روانخوانی بهینه نشدند.
کتاب خیلی کاربردی میتونست باشه اگر خوب ترجمه می شد