کتاب سیستان نامه ایران من
معرفی کتاب سیستان نامه ایران من
کتاب سیستان نامه ایران من مجموعه اشعار جهانگیر قهقایی است که نشر بید آن را به چاپ رسانده است. مثنوی سیستان نامه ایران من که نام آن بر این مجموعه شعر هم گذاشته شده است، مثنوی بلندی است که به معرفی بزرگان سیستان و زاهدان پرداخته است.
درباره کتاب سیستان نامه ایران من
این کتاب مجموعه ای است از رباعیان و غزلیات عاشقانه، تک بیت، شعر سپید و یک مثنوی به نام سیستان. رباعیات و غزلیات این کتاب حال و هوایی عاشقانه دارد. زبان ساده نویسنده، تاثیرگذاری این اثر را بیشتر کرده است. مثنوی بلند سیستان نامه ایران من یک مثنوی با معرفی بزرگان و مشایخ سیستان و زاهدان است که در هر بیت با قید نام یک شخصیت خصایص وی را بازگو نموده و از وی نام برده است. با خواندن این کتاب لذتی ویژه از دنیای شعر و انواع آن می برید.
به گواه تاریخ، سرزمین سروخیز سیستان از دیرباز مولد و پناهگاه دلیر مردانی قوی پنجه و شیر مردانی دشمن شکن بوده و هست که نه تنها در مقابل دشمنان خارجی، بلکه در مقابل حوادث طبیعی همچون بادهای ۱۲۰ روزه و بی آبی و پر آبی بر اثر سیلهای بنیان کن، شجاعانه مقاومت کرده و میکنند. در این راستا، نیاز مبرمی احساس میشد که سیستان نامهای سروده شود تا برای نسل امروز و آیندگان به یادگار بماند.
کتاب سیستان نامه ایران من را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر علاقهمند به دنیای شعر و از طرفداران اشعار شاعران معاصر هستید، کتاب سیستان نامه ، ایران من یک انتخاب خوب برای شما است و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنیم.
درباره جهانگیر قهقایی
در مقدمهٔ شعرگون کتاب، در وصف شاعر چنین نوشته شده است:
برز گمردی - جهانگیر قهقایی نام، به عهده گرفت که خود از سیستانیهای مبارزی است که طعم تلخ نا گواریها و فراز و نشیب این منطقهی مرز ی و استراتژیک را با خون و گوشت و پوست خود احساس کرده است. او را تخلص شعری است: یکی پیوند و دیگری جهان؛ و چه تخلصهای با مسمایی؛ که ا گر این دو را پیوند زنیم که پیوند جهان«شود یا جهان پیونده خود، بیانگر روح دور پرواز و صلح طلب اوست.
بخشی از کتاب سیستان نامه ایران من
من همانم که تورا سخت در آغوش کشید
رنگ زیبای تو برشانهی مرغان چمن
مژهی آینه بنمود شر رها ز نگاه
عکس رویت که به گلبرگ شقایق میخندید
تیر مژگان تو را وقت دعای سحری
شعر و لبخند که شور و شکر و بزم دل است
هرکه یک جرعه ز صهبای لب دوست چشید
پشت دیوار دلش مست و قباپوش کشید
باده از زلف تو در لانه خرگوش کشید
جام گلهای تو را بر دف و خاموش کشید
دل دیوانه ما سرو سیه پوش کشید
بیگمان با قلمش مرغ سحر دوش کشید
عاشقان، شهدوشکربا لب خاموش کشید
جمله غمهای جهان را همه بر دوش کشید
ریگهای تاسوکی
من مرد تنهای بیابان گشتهام
آوارهام در ریگهای تاسوکی
باده مینوشم ز هامون قطرهای
مینویسم شرح زابل شرح آب
میروم شب کوه خواجه با خیال
مینشینم بر تختک و بر تخت شاه
خشکیدهام چو هیرمند و نهر آب
تشنهام از تشنگی له له زنان
رستم بیا با تیشه و بیل و کلنگ
آتش گرفته دفتر و دیوان من
آوازهی رِندان سیستان گشتهام
من برف شبهای زمستان گشتهام
ابر باران زای یاران گشتهام
خشک سالیت شرح هجران گشتهام
شاهد و شمشیر دستان گشتهام
من مرغ غمهای سبحستان گشتهام
آوارهی کوه و بیابان گشتهام
خاک بیایان، نورچشمان گشتهام
طغیان کنم رام رفیقان گشتهام
آخر جهان من مرد میدان گشتهام
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۱۹ صفحه