کتاب آزمایشگاه لوسی ۲
معرفی کتاب آزمایشگاه لوسی ۲
کتاب آزمایشگاه لوسی ۲، نوشته میشل هاوتس درباره دختری به نام لوسی است. لوسی عاشق علم است. در مجموعه آزمایشگاه لوسی در قالب داستانی خواندنی با موضوعات مختلفی مثل محیط زیست، درختکاری و.. آشنا میشویم.
بهزاد باپیروند کتاب آزمایشگاه لوسی ۲ را به فارسی ترجمه کرده است.
درباره کتاب آزمایشگاه لوسی ۲
لوسی دختر کوچولویی است که حسابی به اطرافش دقت میکند. درختها و میوهها را دوست دارد و حواسش به حیوانات جمع است. در حقیقت لوسی عاشق علم است. اینها هم موضوعات مورد علاقهی لوسی است: محیطزیست، درختکاری، جانوران، آزمایشگاه علوم و مدرسه.
کتاب آزمایشگاه لوسی۲ با جشن درو شروع می شود و لوسی نمی داند باید چه بپوشد.او بیشتر حواسش به اتزمایشگاه مدرسه است که دوباره مرتب شده و می توانند در انجا آزمایش های های هیجان انگیز انجام دهند.
کتاب آزمایشگاه لوسی ۲ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب آزمایشگاه لوسی۲ برای تمام نوجوانهایی که به مباحث علمی علاقه دارند، کتابی جذاب و خواندنی است.
بخشی از کتاب آزمایشگاه لوسی ۲
بعدازظهر که از کلاس هنر برمیگردیم، خانم فلیپو منتظرمان است.
اولین چیزی که سرِ کلاس متوجه میشوم این است که آزمایشگاه علوم، دوباره مرتب شده. فکر میکنم ما خوشبختترین کلاسدومیهای دنیا باشیم، چون خانم فلیپو زمانی فضانورد بوده و جدیجدی به فضا رفته. تازه به ما میگوید: «دانشمندهای من» و یک آزمایشگاه علومی هم در کلاسمان داریم.
درس اول علوم دربارهی زیستگاهها بود. خانم فلیپو گذاشت کلاس ۲ - ج را به جنگل، بیابان، قطب شمال، جنگل استوایی و اقیانوس تبدیل کنیم. از بودن در گروه بیابان (با اینکه اِستیوارت سواینفِستِ عوضی هم توی گروهمان بود) خیلی خوشحال بودم، چون رنگ قهوهای را خیلی دوست دارم و توی بیابان کلی رنگ قهوهای متفاوت پیدا میشود. اما هفتهی پیش، به خانم فلیپو کمک کردیم ماکتهمهی زیستگاهها را از هم باز کند و بهمان وعده داد که از درس جدید علوممان به اندازهی درس زیستگاهها خوشمان بیاید.
خانم فلیپو میگوید: «سریع سرِ جاتون بشینید که این بعدازظهر کلی کار داریم.»
اِستیوارت که پشتسرم نشسته، آهی میکشد و سرجایش قوز میکند. ولی من صاف سرجایم مینشینم. میخواهم خانم فلیپو بداند که من آمادهی هر چیزی هستم که قرار است دربارهی علوم بهمان بگوید. عشق من همین درس علوم است.
خانم میگوید: «دانشمندهای من، امروز میخوایم دربارهی ماده صحبت کنیم.»
اِستیوارت کمی صافتر مینشیند و غرشکنان میگوید: «ماده؟... جریان چیه؟»
بهش چشمغُره میروم، اما مثل اینکه خیلی از شوخی خودش خندهاش گرفته و متوجه نگاه من نیست.
خانم فلیپو لبخندزنان میگوید: «میدونستم ممکنه کسی این رو بگه. ولی، راستش این سؤال امروز ماست. ماده چیه؟»
ناتالی دستش را بالا میبرد و خانم فلیپو بهش اجازه میدهد.
«ماده یه جریان یا یه مشکله؟»
خانم فلیپو سری تکان میدهد: «یعنی مثل وقتی میگیم جريان چيه يا امروز جو چه مشكلی داره؟»
ناتالی جواب میدهد: «بله، اینطوری.»
خانم به ما میگوید: «اين هم معنی ديگهی این کلمه است، اما میشه یه جور دیگه هم به این کلمه فکر کرد.»
خانم فلیپو سراغ ساکِ بزرگی میرود که روی میزش است. قبل از اینکه به کلاس هنر برویم، ساک اینجا نبود وگرنه آن را میدیدم.
«تِسا و اِدی، لطفاً به هر کدوم از بچهها یک لیوان بدید.»
وقتی تِسا و اِدی به همه لیوان میدهند، خانم فلیپو از ساكش دو بطری بزرگ آبسیبِ گازدار درمیآورد.
مانوئل میگوید: «من عاشق آبسیبم!» و بیشترِ بچههای کلاس تأییدش میکنند.
«من هم!»
«نوشيدنی محبوب منه!»
من هم خیلی آبسیب گازدار دوست دارم. یکی از آن چیزهای قهوهای محشر است.
خانم فلیپو میگوید: «لوسی، لطفاً تو و گاوین خیلی با احتیاط، توی هر لیوان کمی آبسیب گازدار بریزید.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۹۲ صفحه
نظرات کاربران
لوسی دختریه که عاشق علمه💛 خیلی خفن بود💜