کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست
معرفی کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست
مثبت یا منفی انتخاب با شماست کتابی در حوزه موفقیت در کسبوکار نوشته جان گوردون است که به شما میآموزد چگونه شکایتها را به راهحل، نوآوری و موفقیت تبدیل کنید.
درباره کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست
امروزه غر زدن یکی از بزرگترین مشکلات در دنیای تجارت است. غر زدن کارایی تیم و سازمان را ضعیف می کند و باعث تحقیر و ناتوانی در سازگاری و تغییر می شود. در کتاب مثبت یا منفی، انتخاب با شماست، جان گوردون راه حلهایی عملی ارائه میدهد. روشهای او رویکرد منفی بودن را حذف و کمک میکند با پشتکار و تلاش به بهرهوری بیشتری برسید و محیطی کم استرستر داشته باشید.
در این کتاب گوردون برای شما داستانی درباره قوانین غر نزدن و روشهای مثبت برای رسیدگی و حل مسئله منفیبافی در محل کار و خانه تعریف میکند.
خواندن کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه کسانی که دوست دارند موفقیت بیشتری را در حوزه کار و زندگی خود تجربه کنند مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست
قبل از آنکه داستانی دربارهٔ چگونگی کاربرد قانون غر نزدن برایتان بگویم، مهم است بدانید که نوشتن این کتاب نشان نمیدهد که من همیشه مثبت و بسیار خوشبین بودهام. مرد خوشحالی که هیچوقت منفی نبوده، هرگز غرغر نکرده و همیشه در حال لبخند زدن است. در حقیقت من یک غرغروی حرفهای بودم و برای مشکلاتم همه را مقصر میدانستم. خودم و زندگیام را دوست نداشتم. من بهدلیل ناکامیها، همسرم، اضافه وزن و هر چیز دیگری شکایت میکردم. در کتابم اتوبوسی به نام انرژی ـ داستان دربارهٔ مردی است که منفی بودنش، زندگی و کارش را در شرف فروپاشی قرار داده است، باید اعتراف کنم که شخصیت آن مرد را براساس شخصیت خودم نوشتم؛ غر زدن و منفیبافیهای من آنقدر زیاد بود که همسرم مرا به جدایی تهدید کرد. «تغییر کن یا از اتوبوست پیاده میشوم.» من ناامید، مطرود و در آستانهٔ طلاق بودم!
حقیقت این است که غر زدن، بخش بزرگی از زندگی و تربیت من بود. اغلب به شوخی میگویم من عضوی از قبیلهٔ شاکیان هستم. مادربزرگم در زندگی، زنی سرشار از عشق به خانوادهاش ولی ترسو بود. او از پرواز خیلی میترسید. همیشه میگفت: «میدانم روزی زمان مرگم فرا میرسد، ولی دلم نمیخواهد در هواپیمایی باشم که زمان مرگ دیگران، من هم سوارش هستم.» هر بار که عمهام را میبینم او درباره ناملایمات زندگیاش شروع به صحبت میکند. امروز نامهٔ الکترونیکیای حاوی سلام و لیستی از مشکلاتش دریافت کردم. هر سال روز تولد بچهها، کارتی برای آنها میفرستد به این مضمون که: «تولدت مبارک، ایکاش مشکلی نداشتم، میتوانستم در کنارتان باشم و لذت ببرم.» ولی من خانوادهام را مقصر نمیدانم، همانطور که گفتم من عضوی از قبیلهٔ شاکیان هستم.
متوجه شدم همسرم از غر زدن متنفر است. گرچه غر زدن با دیاِناِی۳ من عجین شده بود، هنگامی که همسرم تهدید به ترکم کرد جز نگاهی کلی به سراسر زندگیام انتخاب دیگری نداشتم و همان موقع بود که فهمیدم غرزدن و منفی بودن در تمام زندگیام اشتباه بوده. هر روز به جای زندگی، میمردم. با این جملهٔ آبراهام لینکلن۴ موافقم که میگفت: «مردم به همان اندازه خوشبختند که خودشان میخواهند» بنابراین شروع به تحقیق در زمینهٔ تأثیرات مثبت بودن و مضرات منفیگرایی کردم. و این کار مرا به سمت نوشتن، صحبت کردن و مشورت با تاجران و سازمانها سوق داد و در نهایت، قانون غر نزدن متولد شد.
آیا هنوز هم غر میزنم؟ البته که غر میزنم ولی خیلی کمتر. آیا هنوز منفیبافی میکنم؟ همهٔ ما حالتهای منفی داریم، نکته این است که چطور آنها را تغییر دهیم. همهٔ ما در جادهٔ موفقیت با حالتهای منفی، انگلهای انرژی و موانع متعدد، روبهرو میشویم؛ به همین دلیل یکی از مهمترین کارهایی که میتوانیم در تجارت و زندگیمان انجام دهیم این است، با استفاده از روشهایی که انرژی منفی را به راهحلهای مثبت تبدیل میکنند، مثبت باشیم؛ بنابراین هدف این کتاب حذف همهٔ غرزدنها نیست بلکه حذف شکایتهای بیمورد است و هدف بزرگتر این است که شکایتهای قانعکننده را به راهحلهای مثبت تبدیل کنیم؛ با این همه هر شکایت، فرصتی است برای تغییر نکتهای منفی به مثبت. میتوانیم از شکایتهای مشتریان در بهبود خدماتمان استفاده کنیم؛ شکایت کارمندان میتواند نوآوری و پیشرفت را سرعت بخشد. باید از شکایتها بهعنوان نشانهها استفاده کنیم تا بتوانیم از آنچه که نمیخواهیم آگاه و بر آنچه که میخواهیم متمرکز شویم.
حجم
۸۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۸۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه