کتاب مدیریت دانش و یادگیری سازمانی
معرفی کتاب مدیریت دانش و یادگیری سازمانی
مدیریت دانش و یادگیری سازمانی کتابی نوشته بهزاد شوقی و زهرا خوشقیام است که به مفاهیم، تعاریف و نظریههای مربوط به مدیریت دانش و یادگیری سازمانی می پردازد.
درباره کتاب مدیریت دانش و یادگیری سازمانی
کتاب پیش رو، بصورت سهل و روان و با رویکردی کاملاً کاربردی و با شرح جزئیات کامل به بررسی مفاهیم، تعاریف، نظریهها، مدلها و الگوهای مدیریت دانش، یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده میپردازد. البته در این کتاب علاوه بر تشریح کامل مدیریت دانش و یادگیری سازمانی به پیشینه پژوهشهای مرتبط با آن اشاره شده است، همچنین در قسمت پایانی کتاب پرسشنامه مدیریت دانش فونگ و چوی(۲۰۰۹) و پرسشنامه یادگیری سازمانی نیف(۲۰۰۱) آورده شده است. امید است استفاده از مطالب این کتاب به دانشجویان جهت ارتقای سطح کیفی پایان نامههایشان کمک کند.
خواندن کتاب مدیریت دانش و یادگیری سازمانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اساتید و دانشجویان رشتههای مدیریت بازرگانی، مدیریت دولتی، مدیریت صنعتی، مدیریت آموزشی و سایر دانشجویان علاقه مند در دیگر رشتهها و به ویژه کسانی که در صنایع و مؤسسات مشغول به کارند.
بخشی از کتاب مدیریت دانش و یادگیری سازمانی
امروزه دیگر سازمانهای بزرگ و پیچیدهای که دهههای قبل به وجود آمده بودند، کارساز نیستند و حکم دایناسورهایی را دارند که توان تطبیق خود با محیط را نداشتند و محکوم به فنا شدند. سازمانهای بزرگ با ساختارهای سنتی توان و انعطاف لازم جهت همسویی با تغییرات محیط پیرامونی بویژه با توجه به مسایل جهانی شدن را ندارند و برای بقای خود ناچارند یا تغییر ساختار دهند یا خود را به ابزارهایی مجهز کنند تا توان مقابله با تغییرات جهانی را به دست آورند (Skerlevaj and et.al, 2007). یکی از مهمترین این ابزارها، ایجاد سازمان یادگیرنده و نهادینه کردن یادگیری سازمانی است.
نظریه سازمان، نتیجه یک فرایند تکاملی است که با گذشت چند دهه تحقیق و پژوهش توسط دانشگاهیان و مدیران و بررسی ابعاد گوناگون و دیدگاههای مختلف سازمان و تجزیه و تحلیل آن ابعاد به وضعیت کنونی دست یافتهایم. یکی از این نظریهها، نظریه یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده است. سازمان یادگیرنده، پدیدهای است که با شروع دهه ۹۰ میلادی مطرح شد. علت پدیدار شدن چنین سازمانهایی، شرایط، نظریهها و تغییر و تحول در محیطهای سازمانی قبل از دهه مذکور بوده است؛ به گونهای که تمام سازمانها تلاش گستردهای را برای بقای خود آغاز کرده بودند و برای آنکه بتوانند خود را در محیط پرتلاطم اطراف خود حفظ کنند می بایست از قالبهای غیر پویا، خارج و به سمت سازمان یادگیرنده متحول شوند، یعنی در ساختار و اساس خود تغییرات عمیقی ایجاد کنند.اخیراً برخی از نویسندگان بر این تصورند که سازمان یادگیرنده به عنوان یک تفکر مدیریتی جایگزین برخــــی از تفکرات مدیریت شده است، تفکراتی همچون مدیریت بر مبنای هدف، برنامهریزی استراتژیک یا اقدامات متنوع ژاپنی مانند چرخههای کیفیت جامع و مدیریت کیفیت جامع که در دهه ۸۰ بهطور وسیع تدریس می شد (yeung and et al,1999).در سالهای اخیر، سازمانها و شرکتهای مختلف، پیوستن به روند دانش را آغاز کرده اند و مفاهیم جدیدی، مانند: کار دانشی، دانشکار (دانشگر)، مدیریت دانش، و سازمانهای دانشی، خبر از شدت یافتن این روند می دهند. پیتر دراکر، با به کارگیری این واژگان، خبر از ایجاد نوع جدیدی از سازمانها میدهد که در آنجا به جای قدرت بازو، قدرت ذهن حاکمیت دارد. بر اساس این نظریه، در آینده جوامعی میتوانند انتظار توسعه و پیشرفت را داشته باشند که از دانش بیشتری برخوردار باشند.
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۷۰ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۷۰ صفحه