دانلود و خرید کتاب مجموعه شعر نو شباهنگ چشم تو حسین طهماسب کاظمی
تصویر جلد کتاب مجموعه شعر نو شباهنگ چشم تو

کتاب مجموعه شعر نو شباهنگ چشم تو

دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مجموعه شعر نو شباهنگ چشم تو

مجموعه شعر نو شباهنگ چشم تو سرودهٔ حسین طهماسب کاظمی در انتشارات کابلو به چاپ رسیده است. در دنیای امروز، آرامش درونی از ضروریات زندگی ماست. ولی این سکون و ثبات، بسته به نگاه ما به دنیای اطراف مان دارد.

درباره مجموعه شعر نو شباهنگ چشم تو

اگر دنیا را سیاه و تنگ و تاریک ببینیم، روزگاری سخت و دل¬آزار خواهیم داشت و اگر دنیا را روشن و زیبا و دلپذیر ببینیم، دنیای ما دنیایی آرام و با طراوت خواهد بود. آری ما در اندیشه خویش زندگی می کنیم چون حقیقت وجود ما علم ماست. پس بیائید بکوشیم تا؛ زیبا ببنیم و زیبا بخواهیم و زیبا شویم.

و ما با این اثر می¬خواهیم زیبایی بینی و زیبا خواهی را با هم تمرین کنیم. تا لذت زیبا شدن را، با تمام وجود حس کنیم و این حس آرامش را به همگان هدیه دهیم. چرا که ما در قبال دنیایی که در برای خود و دیگران می سازیم، مسئولیم و...

حس حیات

زندگی حسّ حیات من و توست

حسّ پروانه ز یک شاخۀ گل

حسّ لاله ز نسیم دمِ صبح

و شقایق که همیشه غمِ عشق

از تمام رُخِ سُرخش پیداست

کتاب مجموعه شعر نو شباهنگ چشم تو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به شعر نو پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب مجموعه شعر نو شباهنگ چشم تو

و چه زیبا می‌گفت، شبنمِ گونۀ گُل:

زندگی صورتِ لبخند خداست

منعکس در دلِ آب

که به شریان زمین

تا دم صبح قیامت جاریست

و از این آب، که شد باغ وجود

از سرِ عشق، به مستی احیا

***

زندگی با غم و شادی جاریست

مثل احساس نِمو

در تن یک دانۀ خشک

که به امید خدا..

خفته آرام و نهان، در دل خاک

یا چو احساس پرِ مرغکِ عشق

که به امید نموِ دانه

زیر گرمایِ شعاع خورشید

در همه پر زدن او ساریست

***

و همه می‌دانیم

زندگی لحظۀ احیا شدنست

لحظۀ دیدن گُل

و همان لحظۀ بشکفتن یاس

که ز عطرش همه سرمست شوند

و همان دَم که نسیمِ بی‌تاب

دورِ او می‌گردد

تا ز بویِ خوش او بر¬دارد

بِبرد تا ته باغ

***

زندگی باید کرد تا که معشوقی هست

تا زمانی که، می‌توان پر زد

و به دورش گشت

و ز‌ نازش مُرد

ساکت و آرام..

زندگی باید کرد

با غم عشقش، زندگانی را..

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بر لب پنجرهٔ این دلِ سرد بلبلی ناله ز سر می‌گیرد دوریت سردتر از فصل خزان به من بیدلِ آشفته چه‌ها می‌گذرد! تو کجایی که بهاران، همه سال؟! هوسِ آمدنت را دارند.. و من خسته ز سرمایِ فراق نه بهاری، نه قراری دارم! ولی آهسته به گوش دل من کسی آرام چنین می‌گوید: غم مخور، شام سحر می‌گردد مهربان یار تو بر می‌گردد.
sama
دل بهاری باشیم در سخن پاک و لطیف در روش همچو نسیم با طراوت، آرام که در این گوشهٔ خاک نسترن‌ها همگی منتظرند
sadraa

حجم

۵۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۵۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان