کتاب مجموعه شعر نو بوی باغ احساس
معرفی کتاب مجموعه شعر نو بوی باغ احساس
بوی باغ احساس دفتر شعری از اشعار نوی حسین طهماسب کاظمی است که در انتشارات کابلو به چاپ رسیده است.
درباره کتاب بوی باغ احساس
در دنیا امروزی، آرامش دررونی از ضروریات زندگی ماست. ولی این سکون و ثبات، بسته به نگاه ما به دنیای اطراف مان دارد.
اگر دنیا را سیاه و تنگ و تاریک ببینیم، روزگاری سخت و دل¬آزار خواهیم داشت و اگر دنیا را روشن و زیبا و دلپذیر ببینیم، دنیای ما دنیایی آرام و با طراوت خواهد بود. آری ما در اندیشه خویش زندگی می کنیم چون حقیقت وجود ما علم ماست. پس بیائید بکوشیم تا؛ زیبا ببنیم و زیبا بخواهیم و زیبا شویم.
و ما با این اثر که گویا با الهام و تاثیر از اشعار و فضای اشعار شاعر نیکونام معاصر، سهراب سپهری سروده شدهاند، میخواهیم زیباییبینی و زیباخواهی را با هم تمرین کنیم. تا لذت زیبا شدن را، با تمام وجود حس کنیم و این حس آرامش را به همگان هدیه دهیم. چرا که ما در قبال دنیایی که در برای خود و دیگران می سازیم، مسئولیم و...
خواندن کتاب بوی باغ احساس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به شعر معاصر مخاطبان این کتاباند.
اشعاری از کتاب بوی باغ احساس
آب را گِل نکنیم
آب را گِل نکنیم..
مظهر اسم خداست
و کمی بالاتر، چشمهها میجوشد
که حیات دل ماست
در فرو دست امّا، رود عشقی جاریست
که سر راهش...، هر گُلی میخورد آب
در کناری بلبل، نغمه بر لب دارد
کمی آنسوتر، نسترنها تشنه..،
دل به جویی دارند
و درخت احساس..، که پریشان حال است
***
آب را گِل نکنیم
عکس مَه در دلِ آب افتاده
تا به شب، عاشق سُودا زدهایی
سوز دل را به یکی جرعۀ او،
با خیال مَه خود بنشاند
و دمی گاه گُداری شاید
خسته از خواب، کسی برخیزد
تا ز خود، گَرد زمین برگیرد
و غم خویش به او بسپارد
***
آب را گِل نکنیم
دلِ گُل میشکند
بگذاریم بماند دل جُوی
تا دم صبح وصال
تا به سر گشتن شبهای خیال
تا دمِ، ریشۀ احساس نهال
جاری و خنده کنان، پاک و زلال
***
آب را گِل نکنیم
تا در او ماهرُخان جلوه کنند
یا ستاره ز پسِ اَبر خیال
سر برون آرد و عکس رخ خود
بار دیگر به دل آب نهد
***
تو چه میدانی؟!
شاید از غصّه کنار این آب
باغبان خسته نشسته تنها
تا به لبهای سبو، آب دهد
و کفی آب به رویش ریزد
تا که گرما ز رُخش برخیزد
***
آب را گِل نکنیم،
اهل دِه تشنهلَباند
من به چشمم دیدم
مردم پایین دست، از زمین تشنهترند
کودکی را دیدم، در تب خود میسوخت
و کنارش مادر..، منتظر تا که تَبَش بنشاند
و ته کوچۀ باغ، دخترکها رُخشان گُلگون بود
***
آب را گِل نکنیم
رسم نامردان است
تا از این آب گِلآلود به شب
ماهیانی به دلِ تور افتد
***
آب را گِل نکنیم،
دِل گُل میشکند.
حجم
۸۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۱ صفحه
حجم
۸۳٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۴۱ صفحه
نظرات کاربران
فوق العاده پیش میرم و موضوعاتی که علاقه دارم میخونم واقعا لذت میبرم.