دانلود و خرید کتاب صوتی مرکب بنفش
معرفی کتاب صوتی مرکب بنفش
کتاب صوتی مُرکب بنفش داستانی تاریخی و رمانی عاشقانه از آزیتا رفیعی سرشکی است. این کتاب شامل نامههای عاشقانه زنی به نام ماه سلطان است که برای محبوبش، یحیی میرزا نامه مینویسد؛ نامههایی که هرگز به دست او نمیرسند.
درباره کتاب صوتی مرکب بنفش
این داستان نامههای عاشقانه ماه سلطان به یحیی میرزا است. نامههایی که در کنار حکایت عشق و دلداگی او، بخش مهمی از تاریخ ایران را هم روایت میکند. داستان در سالهای ۱۲۷۵- ۱۲۸۵ اتفاق میافتد و گویای تاریخ ایران، اوضاع و احوال دربار و زندگی مردم، قتل امیرکبیر و رخدادهایی است که پیرامون جنبش مشروطه در ایران رخ داد. زبان نامهها چنان که از سبک دوران قاجار انتظار میرود، وزین است و عناوین مهم و قابل توجهی هم دارد. در هر نامه به شخص، مراسم یا مساله مهمی اشاره شده است.
کتاب صوتی مرکب بنفش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از شنیدن داستانهای عاشقانه تاریخی لذت میبرید، کتاب مرکب بنفش انتخابی عالی برای شما است.
بخشی از کتاب صوتی مرکب بنفش
بلاگردانتان شوم. از حالمان بخواهید بپرسید خیالی خوش و آسوده نداریم. این پرنده مجروح را التیامی دیگر نیست.
نامهها چند ماهی است در پی هم مراسله گشته؛ تلگراف هم، به جانب یار ارسال شده؛ جوابها نیامده. این دواتِ خشکیده، حکایت حال ما دارد و این قلم از میان تهی، نوای دل ما. دستمان به کوک سازمان هم نمیرود.
نوروز سلطانی نزدیک است. آدینه باجی تصنیف عقرب زلف کجت از منظومه شاه شهید را برحسب ساز تارمان تکلیف کرده؛ کو تار، کو دلی خوش که دستی ببرد بسوی ساز. تار و پود دلمان همه از هم گسسته. نوا و ندا برنمیآید از این اندام چوبینه ساز.
و دلمان. دستمان از سفره و طعام هم خودخواسته کوتاه است. طبیبان بسیار آمدند و رفتند بهر درمان. میگویند بیماری نامحسوس و درد گم است. آنها قوه تشخیص ندارند. علت را درد آشنا میداند و بس. به قول حضرت خداوندگار مولانا، علت عاشق ز علتها جداست. درد فراق و محنتِ دوری یار، چاره به علاج طبیبان نیست. شیخ اجل سعدی علیه الرحمه و خواجه حافظ میدانند درد دل بنده و این دوست و مونس جان، حَبه سلطان که از جای مان دارند
مرقوم میکنند این نامه را. ایشان با بنده یکی است و حال مان ؛ ادراک میکند و سوز قلبمان را پژواک. آرزومند بودیم قبلترها کاش یار داشتند ما رهنمودشان بودیم. حال که در داشتن یار غور می کنیم، می بینیم یار غایب چه حاصل که باشد و نباشد در پی دلدار؛ یار بی پاسخ چون چکاوکی نر است که آواز سردهد بهرِ جفتش، اما گم باشد ماده اش در ولوله باد بهاری درشاخساران باغ. شنفتیم چند روزی است در حیاط بنفشه میکارند زرد و بنفش. نرگسها قد برافرشتهاند غنچه بر کف.
گویی به رنگِ صورت و دوات ما مینگرند و میکارند گلها، در خوشآمد گویی به فصل بهار. ای جان غایب، مَرهمی باش بر زخم ناعلاجمان.
زمان
۵ ساعت و ۳ دقیقه
حجم
۶۹۵٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۵ ساعت و ۳ دقیقه
حجم
۶۹۵٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
بسیار بسیار کتاب لذت بخش و خوبی بود سپاس از نویسنده برای همچین خلقی❤️