دانلود و خرید کتاب صوتی آدم آهنی و شاپرک
۴٫۲
(۳۱)
خواندن نظراتمعرفی کتاب صوتی آدم آهنی و شاپرک
نمایش صوتی «آدم آهنی و شاپرک» اثر ویتاتو ژیلینسکای نویسنده و طنزپرداز اهل لیتوانی است. او از سال ۱۹۵۰ آثارش را منتشر کرده و برندهٔ چندین جایزه شدهاست. اوویتاتو در ۱۹۵۵ از دانشکدهٔ تاریخ و روزنامهنگاری دانشگاه ویلنیوس فارغالتحصیل شد و در همین شهر زندگی میکند.
در بخشی از این نمایش می شنوید:
«تروم گفت: در حال حاضر من به سوالهای پیش پا افتاده و معمولی جواب میدهم و بعد با صدای بلند خندید: هاهاهاها...
شاپرک خیلی ناراحت شد و رنگ بالهایش پرید و با صدایی آهسته گفت:
لطفا مرا ببخش، مسلما من خیلی درخشان نیستم. آخر تازه دیروز از شفیرهام خارج شدهام و هیچ کس چیزی را برایم توضیح نداده است. تنها به من یاد دادهاند که چگونه از پرندههای شب مخفی شوم، هم چنین گفتهاند باید مراقب خفاش ها هم باشم...
آدم آهنی با برنامهی خودش که از پیش طراحی شده بود، دوباره ادامه داد:
من بیش تر از همه روغن چرب را دوست دارم و از بستنی با مربای زرد آلو خوشم نمیآید.
شاپرک در جواب گفت:
من بیشتر از همه گاز زدن برگهای جوان درختان بلوط را دوست دارم و تا به حال روغن چرب را نچشیدهام... آیا تو برگ بلوط دوست داری؟! اگر بخواهی میتوانم تکه ای از آن را برایت بیاورم...»
زمان
۲۶ دقیقه
حجم
۲۴٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۲۶ دقیقه
حجم
۲۴٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
دارد
قیمت:
رایگان
نظرات کاربران
جزو زیبا ترین داستانهای کوتاهیه که تو زندگیم خوندم
اولین بار این را در راهنمایی خوانده بودم
عاااااالی بود ولی داستانش که توی فارسی هفتمه قشنگتره
یادش بخیر ! در مدرسه صدای من خوب و رسا بود معمولا از روی درس ها میخواندم ، موقعی که این رو بلند داشتم میخواندم اینقدر احساساتی شدم اخرش دیگه نتونستم ادامه بدم.
داستان بسیار زیبایی بود. نویسنده با سه شخصیت آدم آهنی و شاپرک و خفاش داستانی رو بیان کرده که از نظر مفهومی واقعا زیباست.
من اولین بار که خوندم شد صدمین بار چقدر اشک ریختم براش وقتی کسی رو بخوای و نشه... آنجا که مرا آهسته صدا شد... تورا خبری هست که در صبح صدایت بزنم... من در لحظه صفر زمان می ایستم... غافل
داستان واقعا داستان قشنگیه ولی اصلا نتونسته بودن تبدیلش کنن به یه نمایش.
گاهی وقتا خیلی زود دیر میشه:) مثل همون نفسای اخر شاپرک خیلی زیبا بود
زیباترین کتابی بود که گوش کردم به شما حتما توصیه میکنم .
داستانی کوتاه زیبا که در آن پندها و زیباییهای نهاده شده