دانلود و خرید کتاب صوتی ذهن توسعه یافته

کتاب صوتی ذهن توسعه یافته نوشتهٔ آنی مورفی پال و ترجمهٔ فاطمه امیدی و با صدای افسانه بهبودی است و نشر نوین آن را منتشر کرده است. این کتاب صوتی قدرت تفکر خارج از چارچوب مغز را به شما می‌آموزد.

درباره کتاب صوتی ذهن توسعه یافته

فرهنگ ما بر این موضوع اصرار دارد که مغز تنها جایگاه تفکر است. اما آنی مورفی پال در کتاب ذهن توسعه یافته بیان می‌کند که ذهن شبیه پرندۀ آشیانه‌سازی است که چوب‌ها و شاخه‌ها را جمع می‌کند و از مصالح در دسترس، یک کلِ واحد می‌سازد. این مصالح شامل احساسات و حرکات بدنی ما، فضاهای فیزیکی که در آن یاد می‌گیریم و کار می‌کنیم و ذهن‌ افراد دیگری است که با آن‌ها تعامل داریم.

تا زمانی که به فکرکردن در درون مغز بسنده کنیم، محدودیت‌های این اندام دست و پای ما را می‌بندد. اما اگر بخواهیم و مهارت آن را کسب کنیم که به بیرون از این چارچوب برسیم، تفکر ما نیز می‌تواند دگرگون شود. تفکر ما می‌تواند به اندازۀ بدنمان پویا، به اندازۀ فضاهای پیرامونمان دلباز و به اندازۀ روابطمان غنی باشد؛ همچنین می‌تواند به اندازۀ کل جهان هستی وسیع و پرظرفیت باشد.

شنیدن کتاب صوتی ذهن توسعه یافته را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به کتاب‌های توسعهٔ فردی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب صوتی ذهن توسعه یافته

«جان کوتس در طول سال‌هایی که به عنوان معامله‌گر بازارهای مالی در گلدمن ساکس، مریل لینچ و دویچه بانک کار می‌کرد، بارها و بارها شاهد موضوع عجیبی بود. کوتس دکتری اقتصاد از دانشگاه کمبریج دارد و می‌گوید با استفاده از دانش خود در تحلیل بازارها و با تکیه بر تحصیلات و مطالعات گسترده‌ای که در خصوص گزارش‌ها و آمارهای اقتصادی داشت، برنامهٔ داد و ستد هوشمندانه‌ای طراحی کرده بود که منطق بی‌عیب‌ونقصی داشت و استدلال‌های محکم و قابل‌دفاعی پشت آن بود. با این حال، او هر بار پول زیادی از دست می‌داد.

بعدها موقعیت‌های دیگری هم ایجاد شدند که به همان اندازه برای او گیج‌کننده بودند. او در این خصوص می‌گوید: «انگار با دید پیرامونی چشمانم می‌توانستم نگاهی گذرا به احتمالی دیگر داشته باشم؛ مسیری دیگر به سوی آینده که صرفاً به صورت تلنگری در هشیاری من ظاهر می‌شد، مثل یک جلب توجهِ لحظه‌ای. اما این اتفاق جرقهٔ بینشی بود که با احساسی درونی همراه شده بود و این موارد بسیار محتمل را تأیید می‌کرد.» کوتس متوجه شد وقتی از این «احساسات درونی» پیروی می‌کند، معمولاً نتیجهٔ سودآوری می‌گیرد. او برخلاف تمام فرضیات و تمرین‌هایش، ناگزیر به نتیجهٔ نامتعارفی رسید: «شاید خوب قضاوت کردن نیازمند توانایی گوش دادن دقیق به بازخوردهای بدن باشد.»

علاوه بر این، او دریافت که «ممکن است برخی افراد در این کار بهتر از دیگران عمل کنند.» او می‌گوید: «در هر یک از تالارهای معاملاتی وال استریت، ستاره‌هایی با بهرهٔ هوشی بالا خواهید دید که از بهترین دانشگاه‌های آمریکا فارغ‌التحصیل شده‌اند و با تمام تحلیل‌های متقاعدکننده‌شان اصلاً نمی‌توانند پولی به دست آورند. در حالی که در آن سوی راهرو، معامله‌گری با مدرک تحصیلی نامشخص از دانشگاهی ناشناخته نشسته است که نمی‌تواند همراه با آخرین تحلیل‌ها پیش برود، اما مدام پول چاپ می‌کند. همین موضوع باعث سردرگمی و عصبانیت همکارانِ به‌ظاهر بااستعدادترش می‌شود.» کوتس در ادامه اظهار می‌کند: «هرچند فکر کردن راجع به چنین چیزی عجیب است، شاید معامله‌گران پول‌ساز عملکرد بهترشان را مدیون توانایی‌شان در تولید سیگنال‌های بدنی و در عین حال، گوش دادن به این سیگنال‌ها باشند.»

کوتس در کتابی جذاب با عنوان ساعتی بین سگ و گرگ، اندیشه‌های خود را با ما به اشتراک می‌گذارد. این اندیشه‌ها حاصل سال‌ها فعالیت او به عنوان معامله‌گر و همچنین فعالیت در حرفهٔ دوم به عنوان متخصص فیزیولوژیِ کاربردی است. با گذشت زمان، سؤالاتی نظیر «آیا می‌توانیم بگوییم یک شخص از احساسات درونی بهتری نسبت به دیگری برخوردار است؟ آیا می‌توانیم بازخوردهای بدنشان را زیر نظر بگیریم؟» که به موجب اشتغال در حوزهٔ مالی برایش ایجاد شده بود، بیشتر از خود کار برایش جذاب شد و او را ترغیب کرد تا کارش در وال استریت را ترک کند و برای رسیدن به پاسخ این سؤالات به پژوهش‌های علمی روی آورد. او نتایج پژوهش‌های خود را در سال ۲۰۱۶ ارائه کرد و حاصل همکاری خود با دانشمندان علوم اعصاب و روان‌پزشکان را در مجلهٔ ساینتیفیک ریپورتس به تفصیل شرح داد.»