دانلود و خرید کتاب صوتی چشم هایش آبی نبود
معرفی کتاب صوتی چشم هایش آبی نبود
کتاب صوتی چشم هایش آبی نبود نوشته و با صدای آیناز محمدی است و نشر ارسس آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی چشم هایش آبی نبود
چشم هایش آبی نبود کتابی است که به زبان شعر سروده شده. شاعری جوان که اولین کتابش را در اختیار علاقهمندان قرار داده و با صدای گیرای خودش آن را به صورت پادکست درآورده. آیناز محمدی در قالب شعرهایش به فلسفه، منطق، روانشناسی گریزی زده و همانطور که از شنیدن اشعاری زیبا لذت میبرید با مطالب تاملبرانگیزی روبهرو خواهید شد.
شنیدن کتاب صوتی چشم هایش آبی نبود را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به کسانی که شیفتهٔ شنیدن دلنوشتههای رمانتیک و زیبا هستند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی چشم هایش آبی نبود
دوست داشتن از عشق برتر است.
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی، اما دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و زلال است.
عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است. و دوست داشتن از روح طلوع میکند و تا هرجا که یک روح ارتفاع دارد دوست داشتن نیز همگام با آن اوج میابد.
عشق در قالب دل ها، در شکل ها و رنگ های مشابهی متجلی میشود و دارای حالات مشترکی است؛ اما دوست داشتن در هر روح جلوهی خاص خویش را دارد و از روح رنگ میگیرد و چون روحها برخلاف غریزهها هرکدام رنگی و ارتفاع و بٌعدی، و طعم و عطری ویژهی خویش دارد میتوان گفت که به شمارهی هر روحی دوست داشتنی است.
عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر می کند اما دوست داشتن در ورای سن و مزاج زندگی می کند و بر آشیانه ی بلندش روز و روزگار را دستی نیست.
از مقدمه کتاب در میابید که با اشعاری پرمغز روبرو خواهید شد مانند:
فریاد بکش عشقت را بگذار همه بفهمند
زندگی چندی بس است!
کوتاه
در نگاهش غرق شو
درست همان لحظه ای که سکوت بینتان
عطش جنونتان را شعله ور میکند فریادش کن
بگذار همه بفهمند تو دیوانه ی اویی
میخواهی اش
بخدا این دیوانگی به عاقلی می ارزد
رفیق دیوانگی کن که
زندگی چندی کوتاه است.
و یا شعری که نام کتاب از روی آن برداشته شده: چشم هایش آبی نبود
چشمانش آغاز زیستن بود
آبی نبود اما
امواج خروشان بود که مرا در خود غرق می کرد،
کار از دست و پا زدن گذشته بود
چشمانش شروع انسانیت بود!
و قبله ام را نشانه گرفته
کسی چ میداند
شاید دلیل آفرینشم
چشم هایت بود...
در بخش دلنوشته ها می خوانید:
عشق زیباست، اما حکمش را نمی دانید.
هرچیزی قاعده و قانون خودش را دارد.
عشق، بازی ناتمامیس که چند صباحی یک نفر حکم میکند
به عاشقی، بازی میکند، دلبسته میکند
قاعده را بهم میزند روح و روانت را معامله میکند.
به بهای ادامه ی بازی بعد از اینکه همه چیزت را وسط گذاشتی
و دیگر چیزی در چنته نداشتی قانون بازی تغییر میکند،
حکم همبازی جدیدیست که بهاء برای پرداختن داشته باشد
گاهی هر چقدر هم که بگویی، بسازی، آینده را رونویسی کنی!
بازگو کنی تضمین دهی که هرچه او میخواهد، میشوی
میسازی حال و آینده اش را دیگر تأثیری ندارد.
میدانی همین که غرقش شوی دیگر انتهای عشقش به تو به هوس منتهی میشود
حال خودت را بکش مگر تغییر میکند؟!!
میدانی مبحثش پیچیده است بگذریم،
فقط خواستم بگویم دوست داشتن را با عشق قاطی نکنید فرقش در این است اگر دوستش بداری با هزار و...
هرچند دلیل که داری برای رفتن تنها فقط به یک دلیل «دوست داشتنش» میمانی.
اما وقتی عاشقش باشی
همین که عادتش از سرت بیفتد حتی اگر هزار و... هرچند دلیل برای ماندن داشته باشی
همین یک دلیل ک «تکراری شده باشد» یا این گونه بگویم همین که بدانی او دوستت دارد میروی به عشق و حالت میرسی
و بعد در خلوت و تنهایی ات به یادت می افتد که
عه...
یک نفری بود که جانش را برایم میداد!
زمان
۵۹ دقیقه
حجم
۲۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۵۹ دقیقه
حجم
۲۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
قابلیت انتقال
دارد
نظرات کاربران
تورا لمس میکنم بیآنکه در کنارم حضور داشته باشی با تو زندگی میکنم با وجود مایلها فاصله تو را نفس میکشم در خلأیی که عطر تو در آن معطر نیست گرمای لبت مرا گرم نگه میدارد... چشمانت به چشمانت نگاه میکنم نگاهت زبانه میکشد مرا مغلوب میکند تپشهای
از نطر محتوای کتاب قسمت بندی حس گرفتن مخاطب به کتاب عالی بود. یه سری نقض ها داشت مثل صدای ناپخته گوینده که همش پیش پا افتاده بود و صد در صد میتوان درستش کرد در کل کتابی با محتوای بالا که
جالب بود هم متن جذابی داشت وهم گویندگی خوبی داشت
خیلی ناز بود مرسی بابت 59 دقیقه زحمتت مشخصه خیلیم خسته شده بودی ولی خیلی خوب بود♡
برای من جذاب بود و البته دلنشین... تعبیر قشنگی از دوست داشتن انجام داده بود اینکه خود نویسنده گویندگی رو انجام داده نقطه ی قوت حساب میشه چون هر کسی حس نهانِ پشت تعبیر های شاعرانش رو بهتر میشناسه و بهتر میتونه
مرسی واسه همه چی( الحمدالله رب العالمین)
استوری کردم البته با ذکر نام کتاب و نویسنده عشق از غریزه آب می خورد اما دوست داشتن از روح طلوع می کند موفق باشید
عاااالی بود❤❤
واقعا عالی هستید... امیدوارم ادامه بدید... لذت بردم 🥰🥰🥰
خوب هست ولی کاش گریه نمیکرد موقع خوندن...بده اینش