دانلود و خرید کتاب فراتر از آوای عشق عباس کریمی سرداری
تصویر جلد کتاب فراتر از آوای عشق

کتاب فراتر از آوای عشق

انتشارات:انتشارات یمام
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فراتر از آوای عشق

کتاب فراتر از آوای عشق نوشته عباس کریمی سرداری است. این کتاب روایتی از زندگی پسر جوانی است که زندگی او را در مسیر دشواری قرار می‌دهد، مسیری ناشناخته که باید در آن قدم بزند.

درباره کتاب فراتر از آوای عشق

بعد از پایان تحصیلات دوره‌ ابتدایی، قرعه به نام عباس که فرزند بزرگ خانواده است می‌خورد تا کمک‌خرج خانواده شود. با این که درسش خوب است، ولی به علت ازدیاد جمعیت خانواده و کمبود درآمد، مجبور می‌شود ترک تحصیل کند و به سرکار برود.

پس از دو ماه‌ونیم که از سرکار رفتنش گذشته بود،‌ دایی‌اش که در شهر مسجدسلیمان زندگی می‌کند از طریق مادربزرگش از موضوع با خبر می‌شود و تصمیم می‌گیرد او را به منزل خودش ببرد، تا در آن جا به تحصیل ادامه دهد و همان‌جا زندگی کند. ظاهراً از ترک تحصیل و کارکردن راحت شده، ولی فراق او برای مادرش و فراق مادرش برای او سخت وجانفرساست و این موضوع را زمانی متوجه می‌شوند که دور از هم زندگی می‌کنند.

سال اول فراق به هر سختی بود به پایان رسید. در دومین سال فراق، مادرش در غم دوری او از بس غصه می‌خورد و گریه می‌کرد، به بیماری سرطان فک گرفتار می‌‌شود.اتفاقات دیگری برای زندگی این پسر نوجوان در پیش است. مسیری که زندگی او را تغییر می‌دهد. 

خواندن کتاب فراتر از آوای عشق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب فراتر از آوای عشق

بی‌بی با دخترخاله‌اش که از او بزرگ‌تر بود، در یک خانه زندگی می‌کردند. او یک پسر یک سال و نیمه داشت. خانه‌شان مشترک بود، خانهٔ مشترکشان چهار اتاق و یک‌هال بزرگ داشت که به آن سالن می‌گفتند. دو اتاق درسمت چپ سالن، و دو اتاق در سمت راست آن بود. دو اتاق سمت چپ متعلق به برادر بزرگ‌تر و همسرش، دو اتاق سمت راست متعلق به برادر کوچک‌تر و بی‌بی بود. سالن هم مشترک بود. سالن خیلی بزرگ بود و سقفی بلند داشت که از خشت خام ساخته شده بود و طاق مانند بود و به عنوان سقف ضربی شناخته می‌شد. درست در وسط سقف نورگیری نصب شده بود، که نور به داخل سالن می‌تابید، طنابی از نورگیر، آویزان بود که به شیر آویزی۲ متصل شده بود. در شیر آویز، مواد غذایی مانند گوشت و غذاهایی که از شب اضافه آمده بود را می‌گذاشتند. برای این که شیر آویز را بالا و پایین کنند. طناب آن را، که دور میخ بزرگی پیچیده شده بود و میخ به دیوار کوبیده شده بود، را با ز می‌کردند کم‌کم طناب را شُل می‌کردند، شیر آویز را یواش یواش پایین می‌آوردند. پس از، برداشتن یا گذاشتن مواد غذایی، دوباره طناب را می‌کشیدند، وقتی از دسترس دور می‌شد و خوب بالا می‌رفت، طناب را به میخ می‌بستند. تا مواد غذایی از شر حشرات و گربه‌ها، البته بیشترگربه‌ها، در امان باشند، و دیرتر فاسد شوند. حیاط بزرگ خانه هم مشترک بود. توالت درگوشه حیاط و دور از ساختمان قرار داشت. درگوشهٔ دیگرحیاط، که چند پله، از حیاط پایین‌تر بود. پایابی قرار داشت. که آب قنات از آن جا عبور می‌کرد. از آب قنات برای شستن ظروف، لباس و خوردن استفاده می‌شد. چون در طول روز در پایاب‌هایی که در خانه‌های بالا دست هر خانه قرار دا شت، لباس و ظرف می‌شستند. آب برای خوردن مناسب نبود، کوزه‌ها را، آخر شب که آب تمیز و دست نخورده بود، از آب پُر می‌کردند و در چهار پایه‌ای که مخصوص جای کوزه‌ها بود و نجاران می‌ساختند، قرار می‌دادند. آب قنات از هر خانه‌ای که می‌گذشت نعمت بزرگی برای آن خانه بود. معمولاً خانه‌هایی که در مسیر گذر عبور قنات ساخته شده بودند، ارزش زیادی داشتند. ولی بهترین و مهم‌ترین خانه، خانه‌ای بود که، در مظهر قنات ساخته شده بود که معمولاً متعلق به اربابان و زورگویان روستا بود. 

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۰۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۸ صفحه

حجم

۲۰۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۶۸ صفحه

قیمت:
۷۱,۰۰۰
تومان