کتاب بوف زرتشت
معرفی کتاب بوف زرتشت
بوف زرتشت تأمّلی است در زندگی و آثار صادق هدایت و فریدریش ویلهلم نیچه به قلم عبدالرضا مسلمی خوزانی که در نشر معارف به چاپ رسیده است. نویسنده در این کتاب پوچانگاری آلمانی را در فلسفه و آرای نیچه با هیچانگاری ایرانی در آثار و تفکر صادق هدایت، نویسنده و متفکر ایرانی مقایسه نموده است.
درباره کتاب بوف زرتشت
عبدالرضا مسلمی خوزانی در این کتاب به یکی از بنیادیترین پدیدههای فکری ویرانگر دوران پسارنسانس غرب یعنی پدیده نهیلیسم پرداخته است. پدیدهای که ریشه بسیاری از جریانهای فکری ضدبشردر چند سده اخیربهشمار میرود.
نیهیلیسم یا هیچانگاری یا پوچگرایی یا نیستانگاری یا دیگر واژههایی که بازگوکننده این جریان است از دیرباز به جنگ با حقیقتگرایی و ارزشمداری برآمده از مکتب انبیا (ع) برخاست و بیش از هرعاملی راه پیشرفت و سعادت وکامیابی حقیقی را برجامعه بشربست و زمینه بسیاری از جریانهای ضدبشری را فراهم نمود.
عبدالرضا مسلمی خوزانی، بر اساس ضرورت بررسی و ارزیابی نظریات این دو نویسنده مشهور، آثار آنها را ارزیابی کرده و با دلایل و شواهدی، به آسیبشناسی عملی و نظری آنها و تأثیر پیشینیان بر آنها پرداخته است؛ سپس بازتابها و لوازم این اندیشه را بررسی کرده است. آنگاه، نظریه مختار را که انتخاب الگوی دینی زندگی است، طرح و تقویت کرده است. فن تحقیق در این اثر، کتابخانهای و روش تحقیق، کلامی است.
وجه امتیاز این نوشتار، پیگیری آثار اصلی این دو نویسنده مشهور و اثبات هیچانگاری آنها با دلایل و شواهد کافی است. باور کردن هیچانگاری نیچه، برای بسیاری از علاقهمندان آثار او دشوار مینماید؛ زیرا او اولین نویسندهای است که به صورت گسترده، به تفحص در ماهیت و علل پیامدهای هیچانگاری پرداخته است، ولی همانگونه که در این رساله اثبات خواهد شد، او هیچگاه نتوانسته است از بنبست هیچانگاری بگذرد.
خواندن کتاب بوف زرتشیت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به مباحث فلسفه مدرن را به خواندن این کتاب دعوت می کنیم
بخشی از کتاب بوف زرتشت
نیچه در مشهورترین اثرش، یعنی چنین گفت زرتشت، از زبان زرتشت، حقایقی را پیرامون زنان میآورد؛ از جمله اینکه مهمترین مسأله زن، زادن فرزند و مهمترین رسالت وجودی او، بار آوردن جنگجویان است. زن میوهای تلخ است و بازیچهای است که روح کودکانه مرد را به منصه ظهور رسانده، اشباع میکند. طبیعت زن، سطحی است و با اطاعت و دنبالهروی از مرد، عمق مییابد. طبیعت او بسان کفی میماند که بر روی آب کمعمقی، اینطرف و آنطرف میرود؛ برخلاف طبیعت مرد که عمیق است و جریان او در مسیرهای زیرین دریا است. زن قدرت مرد را دریافته، ولی از درک آن ناتوان است.۱۹۷
نیچه با تبحر خاص خود، این واقعیات را در زبان زرتشت گذارده و در مکالمه با پیرزنی که از او درخواست کرده واقعیاتی را با او در میان گذارد، میگوید. هنگامی که سخنان زرتشت به پایان میرسد، پیرزن هم ضمن تأیید قضاوت صحیح او، یک حقیقت کوچک را به عنوان سخن پایانی، به زرتشت هدیه میکند و آن این است: «هروقت به سمتِ زنان میروی، شلاق خود را فراموش نکن.»
عبارات نیچه، آشکارا، تبعی و طفیلی بودن هستی زن را در راستای هستی مرد، بیان میکند. این تفکر، ریشه در مردسالاری دیدگاه او دارد. شگفت آنکه نیچه در این موضوع هم، مانند موضوعات دیگر، خود را ملزم به آوردن دلایل و شواهد نمیبیند و با صرف ادعا، مطلب را پیش میبرد. او پرورش و تربیت فرزند را که رسالتی سنگین است، تا حدّ امری طبیعی به نام زادن پایین میآورد و پرورش را هم منحصر به تحویل.
دادن مردان جنگی به اجتماع میداند و بس.
چه کسی میپذیرد که طبیعت مطلق زن، سطحی است و طبیعتِ مطلق مرد، عمیق است؟ از همه عجیبتر اینکه هر وقت به طرف زن میروی، تازیانهات را فراموش مکن. اگر همین یک نصیحت را مردان به کار ببندند، محیط خانه به چه پادگانی تبدیل خواهد شد! این تفکر و سخن کجا و تفکر و سخنی که میگوید: زن بسان گل نازک و شکننده است و قهرمان و سخت نیست کجا؟ کدامین تفکر انسانی و بسیار انسانی است؟.
۲. باخت معمول مردان در ازدواج.
تفکر نیچه آنچنان مردسالارانه است که معتقد است در ازدواج، معمولاً مردان به پستی کشیده میشوند و زنان به تعالی میرسند.۲۰۰
آیا بهراستی اینگونه است؟ آیا این اظهارات، از طرف یک متخصص علوم اجتماعی، جامعهشناس یا سازمان معتبر آماری صورت گرفته است؟ آیا مرد پس از ازدواج، به پستی کشیده میشود یا اگر مجرد باشد و با رفیقبازی اوقات خود را بگذارند؟.
در حقیقت، ما یکی از مشکلات نیچه و صادق هدایت را تجرد آنها دانسته و آنها را در این موضوع، غیرمتخصص و ناآگاه میشماریم.
بسیاری از مردان موفق، بخش عمدهای از موفقیت خود را وامدار همسران همدل و همیار خویش هستند.
۳. بزرگنماییهای زنانه.
نیچه معتقد است زنان از حاصل دسترنج مردان تغذیه میکنند و در عین تظاهر به زیردست بودن، برتری و حاکمیت خویش را دنبال و تضمین میکنند. آنها نگهداری از کودکان را بهانهای میسازند تا در حد امکان، از کار دوری کنند؛ و اگر هم کار کوچکی همچون خانهداری انجام دهند، چنان سروصدایی برپا میکنند که مردان بنا بر عادت، ارزش خدمت آنان را ده برابر در نظر آورند و این از هوشمندیهای زنانه سرچشمه میگیرد.
در اظهارنظرهای یاد شده، نیچه ارزش تلاشهای زنان و توانمندیهای ویژه آنان را که در نهادشان تعبیه شده و بدیلی ندارد، مانند ایجاد آرامش در خانواده و پرورش نسلهای کنونی و آینده، نادیده میگیرد. او حاصل مادی دسترنج مردان را، بسیار باارزشتر از آن برکات و خدمات جلوه داده، از زنان به موجوداتی هوچیگر و ریاکار که از کاهی کوهی میسازند و هوشمندی بیارزشی در راستای فریب همسران خویش دارند، یاد کرده است. مردان نیز بنابر عادت خویش، عناصری ساده هستند که همواره در طول تاریخ، فریب زنان را میخورند.
۴. کمانصافی زنان.
نیچه اظهار میدارد که زنان در حال نفرت، خطرناکتر از مردان هستند؛ زیرا رعایت انصاف در آنها، کمتر از مردان است و بهتر از مردان سراغ زخمهای دشمن رفته، ضربه میزنند، ولی مردان با مشاهده زخمهای دشمن، پا پس کشیده، با بزرگواری آشتی میکنند.
نیچه در اینجا نیز، ادعاهایی بدون دلیل و شواهد مطرح کرده و قضایایی به صورت موج به کلیه به مخاطبین آثار خود القا میکند. در صورتی که اثبات این ادعاها، بدون استقراء تام هیچگونه ارزش علمی ندارد و تنها اتهام وارد کردن به دشمن و طرف مقابل است. این کار، نه موجب یقین است، نه اطمینان و نه گمان معتبر یا امثال آن.
حجم
۳۱۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۳۱۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
نظرات کاربران
خیلی پر محتوا و دقیق بود استاد خیلی قلم روانی دارند کاملا واضح و عالی نوشتن معلومه که تجربه خوبی دارند امیدوارم هرجا هستید تحت الطاف خاصه حضرت بقیه الله باشید
خیلی خوب و پر محتوا.