کتاب خانم و آقای لوور
معرفی کتاب خانم و آقای لوور
خانم و آقای لوور داستان بلندی نوشته گالیا توانگر است که در انتشارات نامه مهر به چاپ رسیده است.
درباره کتاب خانم و آقای لوور
سوژه «خانم و آقای لوور» برگرفته از این خبر کوتاه است که تابلو فتحعلی شاه و مونالیزا در موزه لوور برای نمایش همجوار هم قرار داده شدند. بازدیدکنندگان بیشتر تمایل داشتند با فتحعلی شاه - که اندام موزونی دارد - عکس بگیرند، بدون آن که بدانند فتحعلی شاه خود به نقاشان درباری پول میداده و سفارش میکرده که اندامش را بینهایت موزون بکشند! در این داستان عاشقانه، بین مونالیزا و فتحعلی شاه گفتوگویی برقرار میشود و تا آشوبهای خیابانی جلیقه زردها در پاریس کشیده میشود.
خواندن کتاب خانم و آقای لوور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به داستانها و رمانهای ایرانی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب خانم و آقای لوور
از ما چه باقی خواهد ماند؟ این سوالی است که انسان مشتاق جاودانگی هر آینه از خود میپرسد.
یک استاد تاریخ روبروی تابلو شاه شرقی ایستاده و از سرگرمیهای او برای دانشجویانش داستان سرایی میکند: «شاه قاجار علی رغم مشکلات سیاسی کشور، زندگی افسانهای خویش را که آمیخته به شادکامیو هوسهای سیری ناپذیر بود در چهاردیواریهای کاخهای خود میگذراند. تفریح در حرمخانه که داستانهای زیادی از آن نقل شده، سواری، شکار و بازی با ورق، از سرگرمیهای عمده او بود. میزان بُرد و باخت در حرم شاهی به حدی بود که هر کنیز سالانه، مبلغی تا حدود پانزده هزار تومان به عنوان پاداش دریافت میکرد.»
وی از قول سرهنگ گاسپاردویل که در دوره فتحعلی شاه به ماموریت نظامی به ایران آمده بود در مورد شکار و فتحعلی شاه چنین میگوید: «ایرانیها عشق عجیبی به شکار دارند تا آن جا که بزرگان هفتهها بلکه ماهها اوقات خود را به شکار میگذرانند. شکار در ایران با اروپا تفاوت زیاد دارد و چون جالبترین آنها شکار پادشاه یا ولیعهد است.»
بعد از این توضیحات استاد تاریخ در ادامه حقیقتی را باز گو میکند که شاه شرقی را تا مرز از خود بیخودی به پیش میبرد! استاد تاریخ بی مقدمه میگوید: «از ما چه خواهد ماند؟ شما حتما در طول زندگانی خود بارها و بارها به پاسخ این پرسش اندیشیده اید! من میگویم جز بقایای جنون هایی که در زندگی پیشان را گرفته بودیم، هیچ؛ حتی اگر یک شاه شرقی غرق در ثروت و نعمات باشی.
از دوران فتحعلی شاه چند نقش برجسته به جای مانده است که یکی از آنها در ناحیه چشمه علی واقع در شهر ری است که نشان دهنده شکار شیر توسط وی بوده است. در حال حاضر تنها قطعه باقی مانده از این اثر در بدترین شرایط میان ضایعات و نخالههای آهن، روغن سوخته ماشین و لرزش حرکت ماشینهای سنگین در کارخانه سیمان ری قرار دارد!»
اشک تنها تسکین دهنده دردهای بی پایان و لاینحل، خونِ درونِ کاسه چشمان شاه شرقی را میشوید و بر کویر گونههایش ردی از خونابه خشم و استیصال میکشد.
آرام زمزمه میکند: «کاخ گلستان هم اکنون در حلقه ساختمانهای بی قواره پایتخت اسیر افتاده و حال میشنوم نقش شکار ما را در حاشیه کارگاهی رها ساختهاند. آخ! پس از آن همه شوکت و جبروت ما چه ماند برای قرون بعد؟»
من زمزمه وار پاسخش میدهم: «همه چیز نابود شده، جزعشق طاووس (تاج الدوله) که هنوز هم اعتبار بخش توست. همه ما تنها مشتاق شنیدن از اوییم.»
حجم
۹۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۹۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه