کتاب مام دریا
معرفی کتاب مام دریا
کتاب مام دریا نوشته کاظم میرزایی است. این کتاب در جنوب روات میشود و قصه مردم جنوب است و درد و رنج محرومیتهای آنان در بافت یک داستان جذاب.
درباره کتاب مام دریا
کاظم میرزایی، فرزند درد آشنای جنوب، که رنج و فقر و محرومیت مردمان ساحلنشین را از کودکی به چشم دیده است، در این اثر، راوی ستیز و سازش مردمانی است که برای ماندن و صیانت نفس، تلخیها و دشواریهای طبیعت زمخت این سازمان را به جان خریدهاند تا در عبور از صفحههای پرتلاطم زندگی، بودن پردرد خویش را استمرار بخشند.
ابراهیم در این داستان، شخصیت نمادینی است که در ستیز خستگی ناپذیر خود با عفر یت نفر که همان محرومیت است، به زندگی در این محیط خشک و سوزان آبرو و عزت میبخشد. او سمبل مردمان نیک نهاد و پرتلاشی است که میکوشد بر جبر محیط و جغرافیا پیروز شود و سرنوشت خویش را در تکاپوهای بیامان خود و جدال با خشونت طبیعت و رقم بزنند. نویسنده این داستان، چون میداند که گاه راه تاریخ از میان داستان میگذرد، کوشیده است تا زندگی مردمان جنوب را در خلال روایتی داستانی بازآفرینی کند و از این رهگذر، طعم ملالانگیز حیات مردمان محنت زده این سازمان را برای خوانندگان، باچاشنی هنر و ادب، تحمل پذیرسازد.
خواندن کتاب مام دریا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مام دریا
هرچه بود، تصویری کامل و بیعیب ونقص از شاهینی زیبا و افسانهای شکل گرفته بود و سبب شده بود که همه به قایق لقب «شاهین سفید» بدهند یا «شاهین دریا». گاهی از شاهین سفید و گاهی دیگر از لقب شاهین دریا استفاده میکردند. شاهین سفید و زیبایی که با وجود همە اَشکال و تصاویر قایقهای دیگر، به مواظبت و نگهداری نیازی نداشت و همیشه همان شکلی بود که بود. همۀ تصاویر و اشکال قایقهای دیگر چند روزی یکبار، رنگ و حتی شکلشان تازه میشد و تصاویر جدیدی روی آنها نقش میبست، اما تصویر شاهین در گوشت و پوست و جسم و جان قایق فرورفته بود. به قول بندریها آن قدر روی بدنۀ قایق تصویر و نمادی کشیده نشد تا خود قایق برای خودش شکلی کشید، آن هم چه شکلی!
البته با تمام این اوصاف و تفاسیر، باز موتور قایق از شاهین سفید تأثیرگذارتر بود و فایدهاش بیشتر. قایق موتوری داشت که دهان همه را بسته بود، موتوری متعلق به دوران دقیانوس، اما همچنان سالم و سرپا که همچنان نیرو و توان و انرژی داشت. جملگی هم دورهایهای موتور از رده خارج شده بودند، اما این موتور از کار افتاده بودند و شاید اصلا یک بار هم گذارش به تعمیرگاه نیفتاده بود. سیلندر و واشر سرسیلندر که جای خودش را دارد، حتی شمعش هم عوض نشده بود! این موتور هیچ وقت پیش نیامده بود که خراب شود و قایق را روی دریا معطل کند. هیچ وقت پیش نیامده بود که اذیت کند و کار صید را نیمه تمام بگذارد. تنها خرجی که داشت، روغن و بنزین بود. روغن که دوسه ماهی یکبار عوض میشد و هزینهای به شمار نمیآمد و بنزین هم که یك باک برای چند صید کافی بود. تا چند صید کامل از هر سرعتی که استفاده می شد، همین یک باک کفاف میداد.
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۲۳ صفحه
حجم
۳٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۲۳ صفحه
نظرات کاربران
داستان مام دریا مجموعه ای از دغدغه های مردمان جنوب است که گاه با پدیده ی جدیدی یا نمی خواهند روبه رو شوندویا غرق درآن می شوند طوری که یادشان می رودهویتشان چیست ونویسنده باظرافتی کامل وحساب شده از روابط